کانون ایرانیان: نوامبر 2012
کانون ایرانیان

۱۳۹۱ آذر ۸, چهارشنبه

شارشار بره سر





شارشار بره سر

دریاچه استیل آستارا

ساربانقلی

یکی از روستا های آذربایجان شرقی با جمعیت 2000 نفر در بخش مرکزی شبستر

مشابهت طرح روي سفالينه هاي ماقبل تاريخي با نقوش سنگ نگاره هاي كهن ايران




مشابهت طرح روي سفالينه هاي ماقبل تاريخ با نقوش سنگ نگاره هاي كهن در ايران، اصلي است كه براي نخستين بار در ايران موفق به كشف آن مي شويم. اصلي كه از هنر سنگ تا هنر سفال با پيوستگي و گستره اي در حد فلات ايران از هزاره هاي قبل قابل رصد است و نشان از عظمت يك ملت هوشمند دارد. جهت كسب اطلاعات بيشتر http://www.homayen.com/

نقش يوز در ميان سنگ نگاره هاي ايران





نقش يوز در ميان سنگ نگاره هاي ايران با تكنيك هنري فوق العاده و انتقال حالت كه نشان از ديده هاي دقيق هنرمند و وجود فراواني اين حيوان زيبا در كوه هاي تيمره ( مركز ايران) در گذشته هاي دور دارد. اين نقش آنقدر كهن است كه رنگ حكاكي همگون رنگ بستر شده. متاسفانه اكنون ديگر از اين حيوان زيبا اثري نيست. فقط نقش هاي فراوان آنها بر ديواره هاي غارها، دره ها و كوه ها با ما سخن مي گويند. خانه است و از صاحبان خانه ( هنرمندان و يوزها) اثري نيست.

محل: تيمره ( كوه هاي اطراف خمين)
كشف و عكس: محمد ناصري فرد
قدمت: حدود هزاره ي هفتم ق.م

بلوچستان در دورانهای مختلف





بلوچستان در دورانهای مختلف
دکتر محمد رضا طاهری
http://www.balooch.net
بلوچستان در عصر باستان جزو سرزمین کیان بود. در زمان سلطنت کیخسرو، قسمتی از سپاهیان پادشاه را بلوچها تشکیل میدادند. این سربازان، سپاهیان دلیر و جنگاور بودند که در میدان نبرد هیچگاه پشت به دشمن نکردند.

اسکندر که با لشکر قدرتمند و شکست ناپذیرش به هر سرزمینی که قدم میگذاشت، هیچ قشونی در مقابل او یارای ستیز و مقاومت نداشت، پس از لشکر کشی به هندوستان آهنگ بلوچستان کرد و در بلوچستان به حدی درمانده شد که مورخ مخصوصش می نویسد " هرگز اسکندر را آنگونه غمگین و اندوهگین ندیده بودند."

لشکر اسکندر در مقابل دلاوران بلوچ تن به شکست داد، اما خود او جان سالم به در برد و به شکرانه سلامت خویش هفت شبانه روز جشن گرفت.

در زمان سامانیان نیز بلوچها دارای سرزمینی مستقل بودند. اردشیر در زمان سلطنت خویش بسیار کوشید تا بلوچها را به زنجیر غلامی خویش بکشد، اما این پروانگان شمع آزادی، مردانه در مقابل او برخاستند و نگذاشتند ذلت غلامی و فرمانبری بر دوششان گذاشته شود. سرانجام اردشیر نتوانست از پس این قوم سخت کوش بر آید و بالاجبار شیوه مدارا و نرمی را با بلوچها در پیش گرفت.

هنگامی که خورشید اسلام در مکه طلوع کرد و در مدینه پرتو افکند و سپس بر تمام شبه جزیره عربستان تابیدن گرفت، ایران بعنوان یک ابر قدرت زیر فرمان ساسانیان بود. ساسانیان دارای قدرتی بسیار و لشکری منظم بودند. دین و آئین مردم ایران زردشت و کتاب آنان اوستا بود. ایرانیان دارای افکار زردشتی بودند و قبول دین جدید برایشان دشوار بود. در زمان خلافت خلیفه دوم، قسمت اعظم ایران فتح شد. خلیفه سوم در ادامه فتوحات ایران، ایالت مکران را زیر نظر داشت و به همین دلیل به والی عراق دستور داد که فردی جامعه شناس و خبره را به مکران بفرستد تا در مورد موقعیت جغرافیایی مکران، مردم آن، وسعت آن، قدرت بلوچها و وضعیت استراتژیکی آن بطور کامل تحقیق کند، و آن شخص کسی جز حکیم بن جبله عبدی نبود.

حکیم پس از عزیمت به مکران (بلوچستان) به خلیفه سوم چنین گزارش داد: "آبش اندک، میوه اش خرمای خرک خورده شده... دزدش قوی و بی باک. اگر سپاه اندک بدانجا برود تباه گردد و اگر سپاه بسیار باشد گرسنه شود." این در حالی بود که مسلمانان در جبهه های مقتدری در حال نبرد بودند. لذا از لشکر کشی به مکران در آن زمان خودداری کردند تا بعد از خلاصی از جبهه های دیگر عازم مکران و سند شوند و آنها را فتح کنند. بلوچها به بیگانه ستیزی مشهور بودند و به راحتی تسلیم بیگانگان نمی شدند، ولی در نهایت در مقابل سپاه اسلام شکست را پذیرا شدند و به اسلام گرویدند.

بلوچستان در قرن اخیر

حاکمیت قاجارها در قرن سیزدهم هجری (نوزده میلادی) همزمان است با تشدید رقابتهای سیاسی و اقتصادی کشورهای اروپایی غربی در قلمروهای دور دست. بلوچستان یکی از ایالتهایی بود که پس از سلطه انگلستان بر هند، بخصوص از نیمه دوم قرن سیزدهم هجری که کمپانی هند شرقی انگلیس منحل اعلام گردید و سرزمین هند بطور مستقیم تحت سلطه امپراتوری انگلستان در آمد، با این سرزمین همسایه شد. نتایج حاکمیت قاجارها در بلوچستان، هیچ گونه تحول و تحرک مثبتی برای مردم این سرزمین به همراه نیاورد. قاجارها به بلوچستان به چشم سرزمین انضمامی مینگریستند که تنها می توانست هر ساله منافعی را به خزانه حکومتی برساند.

وضعیت اجتماعی بلوچستان بر زمینه های قبیله ایی روستایی استوار بود و تحت سلطه حکام قاجار، آنان نه تنها به خود مختاری های قومی خویش می اندیشیدند، بلکه بر اثر ضعف حکومتی و فشارهای ناشی از اقتدار موقتی، به طور طبیعی به شورش و عصیان مبادرت میورزیدند.

علیرغم تلاشهای حکومت قاجار برای سلطه کامل بر بلوچستان، قدرت روسای محلی بلوچ و نیز روسای طوایف از بین نرفت و بدین گونه در آغاز قرن بیستم، حاکمان و سرداران قدرتمندی در بخشهای مختلف بلوچستان وجود داشتند.

حسن ارفع می نویسد "هنگامیکه رضاخان به قدرت رسید، چندین طایفه بلوچ از کنترل دولت مرکزی خارج بودند." دوست محمد خان بزرگترین هماورد رضاشاه در بلوچستان و بزرگ طایفه باران زهی، بخشهایی مهم از بلوچستان جنوبی (مکران) را تحت کنترل داشت و طوایف قدرتمند یار احمدزهی، گمشادزهی، و اسماعیل زهی، منطقه سرحد در شمال بلوچستان را در اختیار داشتند.

در زمان روی کار آمدن محمد رضا شاه برخی جریانات سیاسی در بلوچستان ایران ظهور کرد که بیشتر تحت نفوذ حوزه سیاسی بلوچ های پاکستان بود. اکنون این جریانها بطور اجمال بررسی میشود.

تحرکات سیاسی

در دوره قبل از انقلاب اسلامی، اسدالله علم که مدتها سمت استانداری بلوچستان و سیستان را بعهده داشت توانست با نزدیک شدن به خوانین و سرداران، روابط دولت را با آنها مستحکم کند. وی در مقام وزیر دربار نیز تلاشهای بسیار در نزدیک ساختن خوانین به دربار انجام داد. اما از سوی دیگر تحرکات سیاسی نیز که اساسا تحت نفوذ حوزه سیاسی بلوچها در پاکستان بود، به منصه ظهور رسید.

تشکیل گروهی بنام "جبهه آزادی بخش بلوچستان" در سال 1342 به دست جمعه خان حاصل این تحرکات بود. این جبهه که بعدها مورد حمایت کشورهای عربی قرار گرفت حملات مسلحانه ای را تدارک دید و توانست تا اوایل دهه 1350 به فعالیت خود ادامه دهد، اما توفیق چندانی به دست نیاورد.

گروه دیگری بنام "حزب دمکرات بلوچستان" در دهه 1340 در بغداد تشکیل شد که شاخه بلوچی جبهه ملی خلق ایران - ائتلافی از اعضاء حزب توده بود. این گروه خواستار یک دولت دمکراتیک ملی در بلوچستان بود. استفاده از زبان بلوچی در امور آموزشی، از دیگر خواسته های این گروه به شمار میرفت. این گروه نیز با انعقاد قرارداد الجزایر در سال 1354 میان شاه و صدام مبنی بر عدم حمایت دو کشور از گروههای مخالف از بین رفت.

این تلاشها نه مورد حمایت جدی خوانین قرار میگرفت و نه سران مذهبی آنها را تایید میکردند. از سوی دیگر، تحصیل کردگان بلوچ که تهداد آنها تا اواخر دوران محمد رضا شاه به حدود یکصد نفر میرسید، اغلب دارای اندیشه های ناسیونالیستی بلوچ بودند و عمدتا حزب رستاخیز و دفتر فرح هدایت آنها را در دست داشت.

در مجموع، تلاشهای سیاسی در منطقه عمدتا ماهیتی غیر مذهبی داشت و بیشتر خواسته های قومی را دنبال میکرد. از سوی دیگر، رژیم با درک چنین موقعیتی توانست سه مولفه تاثیر گزار را در این گونه تلاش ها شناسایی و بر روی آنها اعمال کنترل کند که عبارت بودند از: 1- خوانین یا سرداران 2- ترانزیت مواد مخدر 3- روشنفکران که عموما اندیشه های ناسونالیستی داشتند.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، فعالیتهای سیاسی و مذهبی بسرعت در بلوچستان آغاز شد و قوم بلوچ را در آستانه تحولات جدیدی قرار داد. از یک طرف دولت موقت تا حدودی بلوچها را در امور سیاسی منطقه فعال نمود و به یک باره میزان مشارکت آنها را در اداره امور منطقه افزایش داد، و از سوی دیگر، ماهیت خان ستیزی انقلاب، با به خطر انداختن قدرت و اقتدار خوانین موجب فراری شدن آنها از منطقه به بلوچستان پاکستان شد.

این تغییرات به سرعت باعث شد که روحانیون سنی مذهب منطقه کم کم خود را به رهبران نهضتی مذهبی مبدل سازند و خواسته هایی از قبیل حقوق مساوی و برابر در حاکمیت را مطرح نمایند. در بخش تحصیلات عالی، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تعداد تحصیلکرده های دانشگاهی بسیار قابل توجه است. تعداد زنان تحصیل کرده در حدود یک دهه قبل از پیروزی انقلاب شاید به دو یا سه نفر بیشتر نمیرسید، ولی امروزه هزاران نفر تحصیلکرده دانشگاهی اعم از زن و مرد بلوچ هستند که بسیاری از آنها در بخشهای اداری، اقتصادی، اجتماعی، و مذهبی حضور دارند.
مذهب

این که مذهب قوم بلوچ از ابتدا اهل سنت و حنفی بوده است، چندان روشن نیست. با این حال حکومت محلی بارکزهی ها (1299 تا 1307 ق)را در بلوچستان باید نقطه آغازی برای رونق مذهب اهل سنت در این منطقه دانست. دوست محمد خان بارکزهی، در دوران حکومت خود تعدادی ملا و مولوی را که عموما افغان و حنفی مسلک بودند، برای امر قضاوت که تحت عنوان شریعت از آن یاد می شود وارد دستگاه حکومتی خود کرد. این اقدام موجب شد قشر روحانی نیز به مرور در نظام طایفه گری قوم بلوچ از منزلت خاصی بر خوردار شود.

امروزه در بلوچستان نیز ما شاهد هستیم که بیشتر کشمکش ها و نا راضی های افراد و حتی طوایف که در جامعه بلوچ رخ میدهد، به دست روسای طوایف و بزرگان مذهبی قوم حل و فصل میشود. در مواردی که اختلاف شدیدتر و حقوقی باشد، طرفین دعوا مسئله خود را از طریق شریعت حل و فصل می کنند و به جز در مواردی که در مخالفت با نظام جمهوری اسلامی ایران و اهداف نظام باشد و از دست روحانیون سنی خارج شود، بالاجبار به محاکم رسمی و دولتی کشیده میشود

روستاي زناب





جهت آشنايي بيشتر با اين روستا به آدرس اينترنتي www.zenab.ir مراجعه نماييد. باتشكر.

نمایی از نخلستان زیبای چانف




نمایی از نخلستان زیبای چانف

۱۳۹۱ آذر ۷, سه‌شنبه

كاخ اردشير بابكان

کاخ اردشیر بابکان یا آتشکده فیروزآباد در دوران اردوان پنجم آخرین پادشاه اشکانی به دست اردشیر بابکان بنیان‌گذار سلسلهٔ ساسانی در سده ۳ میلادی ساخته شد. کاخ اردشیر بابکان از جاذبه‌های تاریخی و گردشگری فیروزآباد است.

این کاخ دارای تالارهای تو در تو است و با گذشت ۱۸۰۰ سال گچ‌بری قسمت بالای دیوارهای داخلی آن همچنان سالم مانده‌است. در ضلع شرقی کاخ، چهار ساختمان گنبدی شکل عظیم وجود دارد، این گنبدها به وسیلهٔ فیل‌پوش بالا رفته که مشابه آن در قلعه دختر (قلعه اردشیر) دیده می‌شود. قسمتی از نوک سقف گنبدها در دایره‌ای به قطر یک متر باز است. در ضلع شمالی خارج از دیوار کاخ نیز چشمه‌ای زلال از دل خاک می‌جوشد و استخری طبیعی جلوی این چشمه به وجود آمده‌است. نهری از کنار دیوار شرقی کاخ عبور می‌کند که موجب آبادانی شهر گور و کاخ ساسانی بوده‌است. کمی بالاتر از کاخ آتشدانی برای مراسم مذهبی وجود دارد. وجود چهار عنصر طبیعی آب، باد، خاک و آتش امتیار ویژه‌ای به این منطقه داده‌است.

قلعه دختر - فيروزاباد فارس




قلعه دختر در 6 کیلومتری جاده فیروزآباد به شیراز در دامنه کوهی مشرف به جاده قرار دارد.
تمام قلعه از سنگ‌های درشت ساخته و سنگ‌های نما، تراشیده شده اند ولی سنگ‌های پی‌ها و داخل دیوارها از قلوه سنگ‌های درشت رودخانه‌ای تشکیل شده اند.



بزرگی بنای این قلعه، مبهوت کننده است و دیوارهای بلند آن با همه شکستگی و ریخته شدن، هنوز هم شکوهی خیره کننده دارند.

در قسمتی از قلعه دهانه غاری دیده می‌شود که به قول بعضی از محلی‌ها این غار راهی به کاخ ساسانی در جلگه فیروزآباد داشته است. یعنی در زمان حمله دشمن به قلعه، محصورین قلعه می‌توانستند از طریق این غار با شهر ارتباط داشته باشند و بتوانند غذا و نیروی انسانی وارد قلعه کنند.

قلعه دختر، نشان ظهور امپراتوری ساسانی و افول دولت اشکانی است. این قلعه از سه جهت شمال، غرب، جنوب با صخره کوهستانی با ارتفاع غیر قابل نفوذ محصور است و بر هر صخره با روی بلند و برج های دیده بانی ساخته شده در سمت شرق با فاصله بیش از یک کیلومتر از قلعه دیوار سنگی محکمی کشیده شد تا مانع ورود افراد شود.

۱۳۹۱ آبان ۳۰, سه‌شنبه

اشكفت آب جنت شهر

اين جاذبه در ارتفاعات كوههاي زاگرس مركزي در شمال جنت شهر در ارتفاعت 2500 متري قرار دارد.

پیرغار ده چشمه

روستایي سرسبز و جنگلی که به دليل طبیعت زیبا و بکر و وجود کتیبه های ارزشمند تاریخی ، در فهرست آثار تاریخی ايران قرار گرفته است . اين روستا در فصل هاي بهار و تابستان ، روزانه پذیرای صدها گردشگر علاقه مند است . روستای ده چشمه ، از توابع ولسوالی فارسان واقع در استان چهارمحال و بختیاری است . این روستا با ارتفاع 2000 متر از سطح دریا ، در جنوب غربی فارسان قرار دارد و از غرب و جنوب به کوه لاخرسان محدود می شود . روستای ده چشمه ، دارای اقلیمی خشک و معتدل است . در بهار و تابستان ، آب و هوای آن ملایم و مطبوع است و زمستان های آن ، سرد و خشک است . مردم روستای ده چشمه با گویش بختیاری سخن می گویند .
اقتصاد روستای ده چشمه بر فعالیت های زراعی ، باغداری و مالداری استوار شده است . گندم ، جو ، یونجه و شبدر از مهمترین محصولات زراعی و هلو و سیب درختی ، انگور ، بادام و چارمغز (گردو) از مهمترین محصولات باغی روستای ده چشمه به شمار می روند .
فرآورده های لبنی نظیر شیر ، ماست ، مسکه یا کره محلی ، روغن حیوانی و دوغ روستای ده چشمه نیز از شهرت خاصی برخوردار است .
گروهی از مردم اين روستا به فعالیت های خدماتی ، و پرورش زنبور عسل اشتغال دارند . بافت انواع قالی و قالیچه نیز ازجمله فعالیتهای زنان به شمار می رود که درکنار فعالیت های زراعی و دامی به تولید و بافت آن اشتغال دارند .
مهمترین سوغات روستاي ده چشمه ، عسل ، فرآورده های لبنی ، خشکبار و میوه جات و ماهی قزل آلای پرورشی است .
طبیعت زیبا ، باغات سرسبز و انبوه و وجود گردشگاه مصفای پیرغار با کتیبه های حک شده بر کوه آن ، قلعه خان و شیرسنگی موجود در روستا ، ده چشمه را به یکی از جذاب ترین روستاهای ولایت چهارمحال و بختیاری تبدیل کرده است . گردشگاه پیرغار در جنوب روستای ده چشمه و در ارتفاعات اطراف روستا واقع شده است . چندين چشمه جوشان از این غار آهکی سرازیر می شود . بر روی قسمتی از کوه ، سه سنگ نبشته به زبان فارسی کنده کاری شده که در آن لشکرکشی سردار اسعد بختیاری به تهران و نقش طوایف بختیاری در انقلاب مشروطه ، شرح داده شده است . درمجموع گردشگاه " پیرغار " با چشمه پر آب ، آبشار زیبا و درختان سرسبز در فصول مختلف سال بالاخص بهار و تابستان ، گردشگران و طبیعت دوستان بسیاری را به خود جلب می کند

۱۳۹۱ آبان ۲۹, دوشنبه

روستای مرزبن آزادشهر

روستای مرزبن در 6 کیلومتری شرق شهرستان آزاد شهر در دامنه سرسبز رشته کوه البرز

آبشار دشه





سرزمین بکر پاوه و هورامان در فصل های سال به تناوب دارای چشم اندازهایی زیبایی است که برای شاعران و هنرمندان الهام بخش بوده وهست یکی از زیبایی های طبیعی پاوه وجود آبشارهای بلند و کوتاه و فصلی و دایمی آن است که جلا و رونق خاصی به منطقه بخشیده است یکی از این آبشارهای دایمی آبشار دشه در روستای دشه می باشد که در شهر پاوه و در 5 کیلومتری آن و در دل باغهای گردو و انار خود را مخفی نموده است و بهاران که برگ درختان هنوز نروییده کاملا پیداست این آبشار پس از عبور از رودخانه پاوه رود وارد رودخانه بزرگ سیروان می شود

۱۳۹۱ آبان ۲۶, جمعه

بزرگترین شهر پلکانی جهان

بدون شک فصل بهار دلچسپترین فصل ها و زیباترین آنهاست زیرا از رنگین ترین گلها و تنوع گیاهی گرفته تا غرش ابرها و ریزش باران و آفرینش رنگین کمانها و آبشارها تا فوران چشمه ها گرفته و .... آن را از سایر فصول مجزا کرده است و پاوه از این بهار دلکش سهمی فرای همه شهرهای استان و حتی به جرات ایران برده است به دیدن این شهر باستانی با معماری منحصر به فرد بیایید و اردیبهشت را در بهشت بگذرانید

سنگ نگاره هاي تيمره





وجود نقوش گربه سانان متعدد كه طي هزاره هاي قبل ايجاد شده اند نشان از ديده هاي هنرمندان و وجود زيستگاه آن حيوانات در تيمره و مركز ايران دارد كه متاسفانه بعدها اين حيوانات تحت تاثير عوامل مختلف، بويژه عوامل انساني از بين رفته اند.
نقش فوق شير نر است كه متعلق به هزاره ي سوم ق.م مي باشد كه هنرمند آن را با تكنيك هنري فوق العاده بر سنگ سخت ديواره ي يك دره حك كرده و به سنگ شخصيتي بي بديل بخشيده است .
اين نقش در سال 89 در كوه هاي تيمره (خمين) توسط نگارنده كشف شده است.

۱۳۹۱ آبان ۲۵, پنجشنبه

روستاي خان كندي




روستای خان‌کندی در عرض جغرافیایی ۳۸٫۵۵ درجه شمالی و طول جغرافیایی ۴۸٫۰۳ شرقی در بخش مرکزی شهرستان گرمی استان اردبیل درمجاورت روستاهای لسگه درق و عزیزلو و روستای تولون و در دامنه کوه قبله‌داشی از قله‌های رشته کوه صلوات داغی قرار گرفته‌است. از دیگر قله‌های مرتفع این رشته کوه در این منطقه می‌توان قولاداشی (قولی‌داشی) را نام برد.

تاریخچه خان کندی
تاریخچه پیدایش روستای خان‌کندی همزمان با پیدایش روستای تولون بوده و سنگ بنای اولیه آن در دوران حکومت نادرشاه بنا نهاده شده‌است.خان‌کندی بدلیل داشتن مراتع ییلاقی درجه یک از زمان پیدایش محل ییلاق کوچ نشینان ایل سون بوده و به نظر می رسد که سنگ بنای اولیه این روستا توسط کوچ نشینان بنانهاده شده باشد.پایه گذار آن خاندان خلیفه لو از نوادگان و فرزندان عبابگ بوده و خان کندی به منظور ییلاق طایفه عبابگلو مورد استفاده قرار می گرفته است.نام قدیمی روستا "خان یوردی" به معنی محل اطراق و استراحت خوانین و روسای طوایف محلی می باشد که بعدها در اثر یکجانشینی گروهی از چادرنشینان و تشکیل روستا به "خان کندی" تغییر عنوان داده است.



جمعيت خان كندي
روستای خان‌کندی در گذشتهٔ نه چندان دور دارای ۱8 خانوار با جمعیتی بالغ بر۱۵۰ نفر بوده اما به دلیل کوچ و مهاجرت اهالی به شهرهای بزرگ تعداد خانوارهای روستا به هفت خانوار و جمعیت آن به کمتر از ۲۰نفر کاهش یافته‌است. بر اساس سرشماري نفوس و مسكن سال 1385 روستاي خان كندي داراي 7 خانوار با 18 نفر جمعيت مي باشد كه از كل جمعيت آن 10 نفر مرد و 8 نفر زن مي باشند.همچنين در اين سال از 17 نفر جمعيت 6 ساله و بالاتر خان كندي 16 نفر باسواد بوده اند

عکس/ روستای تولون

تولون یکی از روستاهای معروف استان اردبیل است که در بخش مرکزی شهرستان گرمی در مرز ایران و جمهوری آذربایجان واقع شده‌است.

جغرافیای تولون :

روستای تولوندر ۲۵ کیلومتری جنوب غرب شهر گرمی مغان در ۴۸ درجه و ۴دقیقه طول شرقی و ۳۸ درجه و ۵۶ دقیقه عرض شمالی، در مرز ایران وجمهوری آذربایجان، بین روستاهای سلیمانلو، لسگه درق، خان‌کندی (شهرستان گرمی)،و عزیزلو واقع شده‌است.

تاریخچه تولون :

تولون از روستاهای تاریخی و مهم منطقه مغان محسوب می‌شود.این روستا مخصوصا در دوره حکومت نادرشاه از شهرت و آبادانی خاصی برخوردار بوده‌است. بیشتر اهالی آن جزو طایفه خلیفه لو می‌باشند.

جمعیت تولون :

در سرشماریهای سالهای ۱۳۶۵ و ۱۳۷۰ این روستا بترتیب ۱۳۳ و ۱۰۸ خانوار و ۸۱۵ و ۶۶۷ نفر جمعیت داشته و در سرشماری سال ۱۳۷۵ هم ۱۰۶ خانوار و ۵۲۶ نفر جمعیت داشته‌است. بر اساس سرشماری اخیر از کل جمعیت آن ۲۴۸ نفر مرد و ۲۸۱ نفر زن بوده‌اند. در این سال همچنین از ۴۶۴ نفر جمعیت ۶ ساله و بالاتر آن ۳۰۵ نفر باسواد بوده‌اند.

اقتصاد و شغل اهالی :

این روستا محلی مناسب برای دامپروری و کشاورزی بوده و به همین جهت اکثر ساکنان آن به دامپروری و کشاورزی دیم مشغول و از این طریق امرار معاش و کسب درآمد می‌نمایندو به سبب کوهستانی بودن، دامداری در آن بیشتر از کشاورزی رونق دارد.

شبیه خوانی تولون :

مراسم تعزیه و شبیه خوانی روز یازدهم محرم روستای تولون از اعتبار و جایگاه والایی در میان خیل عاشقان و دوستداران حضرت آقا ابی عبدالله الحسین(ع) برخوردار بوده و همه ساله گروه کثیری از مردم اقصی نقاط کشور را به تماشای خود جذب می‌نماید.اجرای این مراسم توسط سادات و بزرگان تولون و با شوق و حرارت وسبک خاصی انجام می‌گردد.

جاذبه‌های گردشگری :

روستای تولون بدلیل واقع شدن در دامنه کوهها دارای مراتع سرسبز و پوشیده از انواع رستنی‌ها و گیاهان دارویی و گلهای رنگارنگ و برکه هاو چشمه‌های آب سرد خودجوش مسکن اعصاب و روان و جویبارهای جاری بوده که همه ساله پذیرای میهمانان و گردشگران از اقصی نقاط کشور می‌باشد که برای گذراندن تعطیلات و استراحت به تولون سفر می‌نمایند.

گیاهان دارویی :

اغلب گیاهان روییده درارتفاعات تولون خاصیت دارویی دارنداز این گیاهان می‌توانیم به بویمه درن یا بومادرن که از تیره کاسنی هاست و برای تقویت معده و آرامش بخشیدن به اعصاب از آن استفاده می‌شود و سومورخان(گل گاوزبان)،یارپوز(پونه)، چول یئمیشی(خربزه ابوجهل)،ختمی،کهلیگ اوتی(آویشن)، همه کوجی، جی گیتگان، اوزرریگ(اسفنج یا اسپند)، قارغادیلی، بالدیرغان،قوزی قولاغی، کیشنیش،گنده لش، جین جلیغ، بات بات، باغایارپاغی و قانقال(قالغان) را نام ببریم.

روستای گلال

روستای گلال یکی از روستاهای زیبای شهرستان پاوه در 3کیلومتری پاوه قرار دارد این روستا دارای معماری پلکانی بوده و زبان مردم آن هورامی است باغات و کشاورزی این روستا و دامداری مرجع درآمد آنان می باشد.
کوه آتشگاه که در قسمت جنوبی روستا قرار دارد این روستا را دارای ویژگی خاصی نموده است چشم انداز معماری ، دروازه های گردویی بزرگ ، پله های زیبا، تراس های مزین به گل های وحشی از ویزگیهای معماری این روستا است .
رودخانه پاوه رود نیز از کنار این روستا می گذرد در فصل بهار و پاییز به علت وجود درختان متنوع در این روستا شکوغه و برگ درختان چشم اندازی بی بدیل به روستا می دهد

مسجد جامع ندوشن


مسجد جامع ندوشن
فرستنده: زینلی ندوشن
ندوشن، آثار و بنا هاي تاريخي اي دارد كه يكي از آن ها، «مسجد جامع ندوشن» است. اين مسجد نيز مانند بيشتر مساجد جامع، موزه اي است از عناصر معماري، سرستون هاي چوبي كنده كاري شده، ستون هاي سنگي، در هاي چوبي تزيين شده، كتيبه هاي سنگي و كتاب هاي خطي.

يكي از اشياي موزه اي اين مسجد، منبر آن مسجد است. اين منبر كهن و زيبا با چوب گردو ساخته شده و هنر هاي منبت و معرق و گره چيني در تزيين آن به كار رفته است. تاريخ كنده كاري شده روي سرلوحه آن، زمان ساختش را جمادي الاول 546 ه.ق (شهريور 530 ه.ش) نشان مي دهد. اين منبر نزديك به نه سده پيشينه دارد. با اين كه بيشتر منابع، پيشينه مسجد جامع ندوشن را سده هشتم و «دوران آل مظفر» مي نويسند، اما پيشينه منبر اين مسجد به سده ششم و زمان حكومت دختران «امير فرامرز» مي رسد. پس اين مسجد يكي از مسجد هاي كهن يزد است.