۱۳۹۰ مهر ۱۶, شنبه
غول هاي سنگي مركز جهان
جاکوب راگيوين كاشف مشهور هلندي وقتي در سال 1722 پا به جزيره اسرارآميز ايستر گذاشت، هيچ وقت فكرش را هم نمي كرد كه چه چيزي در اين جزيره در انتظارش است.او با مجسمه هاي عجيبي رو به رو شد كه داستان عجيبي داشتند؛ مجسمه هايي كه كسي از راز ساخته شدن آنها خبر نداشت.ازآن سال تا به امروز دانشمندان و تاريخ شناسان زيادي به اين منطقه رفته اند اما هنوز جواب قانع كننده اي براي چگونگي و علت ساخت اين مجسمه ها عنوان نشده است.
ايستر جزيره اي در جنوب اقيانوس آرام و متعلق به كشور شيلي است؛ جزيره اي كه به خاطر وجود 887 مجسمه سنگي و تاريخي بين بيشتر مردم دنيا شناخته شده است. بيشتر نقاط اين جزيره مثلثي شكل پوشيده از صخره هاي آتشفشاني است و در امتداد ساحل آن تجمعات مرجاني كوچك هم به چشم مي خورند و كمبود مرجان ها در خط ساحلي باعث شده تا آب دريا تا روي تخته سنگ هاي دورجزيره جلو بيايد و آنها را بپوشاند. در ساحل جزيره ايستر غارهاي آتشفشاني و مسيرهاي زيادي از جنس گدازه آتشفشاني وجود دارد. ايستر يكي از اسرارآميزترين جزيره هاي جهان است كه تقريباً بين سرزمين هاي شيلي و تائيتي واقع شده.اما از آنجايي كه اين جزيره در 3701 كيلومتري غرب آمريكاي جنوبي، 4023 كيلومتري جنوب شرقي تائيتي، 6920 كيلومتري جنوب هاوايي و 5954 كيلومتري شمال قاره جنوبگان- سرزميني كه اطراف قطب جنوب را در برگرفته- قرار دارد،بوميان جزيره ايستر سرزمين خود را با نام «تي پيتو تيهي نائو» به معني «مركز جهان» صدا مي زنند.
جاكوب راگيوين- كاشف هلندي- هنگام ورود به اين جزيره با سه گروه مختلف از مردم برخورد كرد؛ سياه پوست ها، سرخ پوست ها و گروه ديگري كه رنگ پوستشان به شدت سفيد بود و موهايي قرمز رنگ داشتند. از آنجايي كه جزيره ايستر يكي از موضوعات بحث برانگيز در باستان شناسي به حساب مي آيد تا مدت هاي مديدي بر سر اين مسأله كه اولين قومي كه اين جزيره را براي زندگي انتخاب كردند چه كساني بودند بين كارشناسان اختلاف نظر وجود داشت تا اينكه بعد از بررسي هاي پي در پي ادعاي بعضي مبني بر حضور ملوانان به عنوان اولين ساكنان اين جزيره از همه منطقي تر به نظرمي رسيد.
مجسمه هاي موآي
وقتي كه سخن از جزيره ايستر مي شود اولين نكته اي كه به ذهن مي رسد، وجود مجسمه هاي سنگي آدم نما در اين جزيره است كه آن را به رازي شگفت انگيز تبديل كرده است. اين مجسمه هاي سنگي در همه جاي دنيا با نام «موآي» شناخته مي شوند و از جنس صخره هاي سنگي موجود در جزيره هستند. موآي ها علاوه بر اينكه در خط ساحلي جزيره ديده مي شوند در ديگر نقاط جزيره هم به شكل ها و اندازه هاي گوناگون و در مراحل مختلف ساخته شدن هم ديده مي شوند. نكته عجيب درباره موآي ها اين است كه بيشترآنها نيمه كاره رها شده اند . عجيب تر از آن اينكه هنوز هيچ كس مطمئن نيست كه هدف از ساخت اين مجسمه ها چه بوده و اصلاً چه كساني آن را ساخته اند. اما يافته هاي محققان و اطلاعات بوميان نشان مي دهد كه مثل تمام مكان هاي تاريخي مجسمه هاي ايستر هم به دست اجداد مردمان ساكن در جزيره ساخته شده اند.
ران فيشر- يكي از كارشناساني كه روي موآي ها تحقيق مي كند- در يكي از آثار خود به نام «نگهبانان سنگي متفكر جزيره ايسترن آورده است كه در اين جزيره دو گروه از مردم زندگي مي كردند؛ يك گروه انسان هايي كه گوش هاي درازي داشتند و گروه ديگر با گوش هاي كوتاه و به نظر مي رسد كه افرادي كه گوش هاي كوچك تري داشتند غلام حلقه به گوش انسان هاي گوش دراز بودند و به دستور اربابان خود تنديس هاي موآي را ساختند. اما با گذشت زمان آنها كه ديگر از اين وضعيت خسته شده بودند در يك شبيخون اربابان خود را كشتند و به اين ترتيب ساخت تنديس هاي موآي نيمه كاره رها شد.
مجسمه هاي اسرار آميز
صورت تعدادي از موآي ها به طرف درياست؛ اما بيشتر آنها رو به روستا هستند تا ازآن مراقبت كنند. البته از آنجايي كه اين تنديس هاي سنگي تا شانه در خاك قرار گرفته اند مثل تمام آثار باستاني از گذر زمان در امان نبوده اند و سراين مجسمه ها تجزيه شده و تنها فرو رفتگي و برآمدگي هاي صورتشان مشخص است و جزئياتشان زياد معلوم نيست. در اين بين جنگ هاي قومي و قبيلهاي 250 سال پيش را هم بايد به دلايل واژگوني اين مجسمه ها اضافه كرد. با اين حال بسياري از اين مجسمه ها به همت باستان شناسان در دهه 50ميلادي بازسازي شدند. بزرگترين تنديس موآي 82 تن وزن دارد و طول آن به حدود 8 /9متر مي رسد. همان طور كه اشاره شد مجسمه هاي ايستر در تمام نقاط شمالي و جنوبي ساحل جزيره به چشم مي خورند. نكته اي هم كه هنوز مشخص نشده اين است كه اين تنديس هاي غول پيكر چطور پس از ساختن به اين مكان ها منتقل شده اند. طبق يكي از نظريه هاي موجود، سازندگان اين مجسمه ها براي انتقال آنها از غلتك هايي به شكل ايگرگ استفاده مي كردند. به اين صورت كه دور گردن مجسمه ها طناب هايي از جنس نوعي درخت به نام «هائوهائو» مي انداختند و آنها را تا مقصد به روي غلتك مي كشيدند كه البته براي اين كار 180 تا 250 مرد قوي هيكل نياز بود.
تنديس هاي مذهبي
در بين تنديس هاي موآي تعدادي از آنها در يك رديف روي سكويي واقع شده اند كه به آنها در زبان محلي «تاهو» گفته مي شود. آنها در جشن هاي مذهبي مورد استفاده قرار مي گرفتند. مناطقي كه اين مجسمه ها در آن قرار دارد در گذشته مكان مقدسي براي بوميان به شمار مي رفت.
تحقيقات باستان شناسان و تاريخ شناسان نشان مي دهد كه محوطه اي كه تنديس هاي «ئاهوآكيوي»درآن واقع شده رصدخانه نجومي اي بوده كه 1500 سال پيش از ميلاد مسيح ساخته شده است. ترميم اين بنا اولين بار توسط دو باستان شناس به نام هاي ويليام مولاي و گونزالوفيگورا صورت گرفت. تنديس هاي مراسم مذهبي دقيقاً به طرف غروب خورشيد و استواي نجومي- يعني نقطه برابري شب و روز- ساخته شده و با ماه هم تراز هستند. مجسمه هاي ئاهوآكيوي از جنبه هاي زيادي عجيب و شگفت آور و بحث برانگيز هستند و همچنان هزاران سؤال بي جواب درباره آنها وجود دارد. مثل اينكه چرا تمام هفت مجسمه كاملاً شبيه و همقد ساخته شده اند. نكته عجيب بعدي در اين است كه به چه علت مجسمه ها داخل جزيره قرار دارند اما صورتشان به سمت اقيانوس است.
يافته هاي باستان شناسان
زماني كه باستان شناسان مشغول حفاري و ترميم اين مجسمه ها بودند در پشت تنديس هاي ئاهو گودال هايي كشف كردند؛گودال هايي كه شبيه محلي براي سوزاندن اجساد بود.دراين گودال ها استخوان هاي تكه تكه شده صدف و ابزارهاي ماهيگيري كشف شد اما هنوز معلوم نيست كه آيا اين وسايل در مراسم مذهبي و خاكسپاري ها استفاده مي شد يا خير. در طرف ديگر محوطه هم اسكلت هايي پيدا شد. باستان شناسان بر اين باورند كه آنها بعد از واژگوني تنديس ها در آنجا به خاك سپرده شده اند.
تقريباً تمام تاريخ شناسان و محققان بر اين باورند كه اين مجسمه ها به افتخار خدايان پلي نزي (خدايان منطقه اي كه از 1000 جزيره دراقيانوس آرام كه در محوطه اي سه گوش مانند قرار دارند) ساخته شده و براي پرستيدن اجداد اقوام موجود در جزيره به وجود آمده اند. همچنين هدف ديگر از ساختن اين تنديس ها حفاظت از روستا و مردمي بود كه در آن زندگي مي كردند.
ديگر آثار باستاني موجود درجزيره
علاوه بر مجسمه هاي سنگي جزيره، روي بعضي از تخته سنگ هاي موجود در آن حكاكي هايي از زمان هاي گذشته هم به چشم مي خورد؛ به طوري كه جزيره ايستر يكي از مجموعه هاي طبيعي و بزرگ جهان است كه سنگ نوشته هاي زيادي را در خود جاي داده و تاكنون 4000 سنگ نوشته از 1000 محوطه در جزيره ايستر به ثبت رسيده است. حك كردن اين نقوش روي سنگ ها دلايل گوناگوني داشته كه در بين آنها مي توان به خلق نشانه هاي مقدس يا يادبودي براي شخص خاص يا حادثه خاص اشاره كرد.
رونگو رونگو
يكي ديگر از موارد عجيب در جزيره، وجود يك دستخط عجيب است كه تا به امروز رمزگشايي نشده است. اين دستخط كه رونگورونگو ناميده مي شود توسط يك مسيونر فرانسوي در سال 1864 كشف شد. در آن زمان، چند نفر ازاهالي جزيره ادعا كردند كه مي توانند آن را بخوانند اما تمام تلاش ها بي نتيجه ماند. به دنبال تحقيقات تاريخ شناسان معلوم شد كه با توجه به اينكه تنها يك قسمت كوچك از جمعيت اين جزيره باسواد بودند، رونگورونگو يك امتياز حكومت كردن برخانواده ها و كشيشان در دوران باستان به حساب مي آمد.
از بين صدها ميز و صندلي و وسايل چوبي اي كه رونگورونگو روي آن حكاكي شده، فقط 26 عدد سالم مانده اند كه آنها هم در موزه هاي سراسر دنيا نگهداري مي شوند و هيچ كدام در جزيره نيستند. امروزه اگرچه تلاش هاي زيادي براي رمزگشايي اين خط عجيب صورت گرفته اما همچنان تلاش ها بي حاصل مانده و هنوز كسي حتي نمي تواند بگويد كه آيا رونگورونگو يك شكل نوشتاري است يا خير. البته اين احتمال داده مي شود كه جزيره نشين ها در طي بازديد اسپانيايي ها در سال 1770 تحت تأثير شيوه حكومت و قانونگذاري آنها قرار گرفتند و از رونگورونگو به عنوان يك ابزار مذهبي استفاده كردند.
منبع:نشريه همشهري سرنخ،شماره
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظرات:
ارسال یک نظر