۱۳۹۰ مهر ۱۵, جمعه
کلوسئوم، جولانگاه مبارزه گلادياتورها
کلوسئوم يکي از عجايب هفت گانه جديد است؛ آمفي تئاتري افسانه اي که به محلي براي مبارزات خونين در زمان روم باستان تبديل شده بود
خيلي ها با شنيدن کلمه « روم» به ياد گلادياتورها و مسابقه هاي مرگبار آنها در دوران گذشته مي افتند؛ مسابقه هاي هيجان انگيزي که در آنها هزاران تماشاچي دور تا دور هم مي نشستند و مبارزه اين گلادياتورها يا اسيران جنگي قدرتمند را با همديگر يا با شيرهاي درنده تماشا مي کردند. يکي از اين جايگاه هاي معروف که رومي هاي قديم در آن مي نشستند و اين مبارزه هاي مهيج را تماشا مي کردند. آمفي تئاتر کلوسئوم است که سال هاي طولاني به محل مبارزه گلادياتورهاي زيادي در دوران روم باستان تبديل شده بود. اين آمفي تئاتر افسانه اي يکي از عجايب هفت گانه جديد دنيا به شمار مي رود.
کلوسئوم آمفي تئاتر بيضي شکلي است که در مرکز شهر روم پايتخت ايتاليا قرار دارد و يکي از بزرگ ترين سازه هايي است که در امپراتوري روم بنا شده و از شاهکارهاي معماري و مهندسي دوران روم باستان به شمار مي رود. تا قرون وسطي اين آمفي تئاتر به نام فلاويان خوانده مي شد اما پس از اين دوران به دليل وجود مجسمه بزرگي از «نرو» که پيش از امپراتوري فلاويان بر روم حکمفرما بود، نام اين آمفي تئاتر را به کلوسئوم که معناي ريشه اي آن بزرگ و عظيم است، تغيير دادند. بعد از نرو، اين سرزمين در عرض يک سال چهار امپراتور را به خود ديد تا اينکه وسپاسيان از خاندان فلاويان در سال هاي 70 تا 72 به قدرت رسيد و از يک سو براي اينکه سلطه و سيطره اش را روي مردم روم دو چندان کند و خودي نشان بدهد و از سوي ديگر تنش هاي يک سال اخير را کم کند، دستور داد آمفي تئاتري با وسعت تقريباً 2500 متر مربع با بيش از 45 متر ارتفاع و گنجايشي بالغ بر 50 هزار نفر بسازند. امپراتور وسپاسيان مرد باهوشي بود چون مي دانست که بايد براي مردم نمادي بسازد که يادآور خدماتش به روميان باشد؛ به خاطر همين تصميم گرفت با خشک کردن زمين هاي باتلاقي بين تپه هاي اسکوئيلين و کائلين آمفي تئاتر بزرگي بنا کند. البته در زمان فرمانروايي نرو، او براي خوشحال کردن مردم يک قصر بسيار بزرگ با درياچه اي مصنوعي ساخت اما به خاطر اينکه در آن زمان مردم روم قحطي زده و گرسنه بودند و بيماري بين آنها بيداد مي کرد، اين کار نرو به هيچ عنوان رومي ها را خوشحال نکرد. در هر حال در حين ساخت آمفي تئاتر کلوسئوم امپراتور وسپاسيان از دنيا رفت و نتوانست کامل شدن آن را ببيند. پس از مرگ او، تيتوس- پسر ارشد امپراتور- بر تخت پادشاهي نشست و دستور به ادامه کار و کامل کردن اين بناي عظيم داد. در سال 81 هم برادر تيتوس با در دست گرفتن امور روم ساختن بنا را دنبال کرد. حدود هشت سال طول کشيد تا ساخت اين بنا تمام شد و تيتوس اسم اين آمفي تئاتر را به افتخار فلاويان، جد بزرگشان آمفي تئاتر فلاويان گذاشت و پس از آن به دستور او جشن 100 روزه اي براي افتتاح آمفي تئاتر به پا کردند. از آن روز به بعد آمفي تئاتر فلاويان به محلي براي مبارزه گلادياتورها و تشويق هزاران تماشاچي مشتاق که جنگجوي موردعلاقه خود را تشويق مي کردند تبديل شد. تمام افراد جامعه مي توانستند براي تماشاي مسابقه و برنامه هاي مختلف به کلوسئوم بيايند اما آمفي تئاتر طوري طراحي شده بود که هرکس براساس موقعيت و کلاس اجتماعي اش در جايگاه مخصوص مي نشست و برنامه را تماشا مي کرد. امپراتور و خانواده اش در پايين ترين نقطه آمفي تئاتر مي نشستند تا از نزديک شاهد مبارزه ها باشند و ديگر خانواده هاي اشرافي و ثروتمند در رديف هاي بالاتر و افراد عادي جامعه و زن ها در قسمت هاي بالاتر جايگاه و دور تا دور آن مي نشستند. مهندسان اين بنا براي سرما و گرماي هوا هم چاره اي انديشيده و سرپناهي را روي ستون هايي تعبيه کرده بودند که هنگام بارندگي يا گرماي سوزان خورشيد آن را بالاي سر مردم باز مي کردند و از دور طوري به نظر مي رسيد که انگار آمفي تئاتر سقف دارد. يکي از جالب ترين بخش ها در معماري آمفي تئاتر کلوسئوم اين است که ثروتمندان روي صندلي هايي که از سنگ مرمر ساخته شده بود و عوام روي صندلي هاي چوبي مي نشستند؛ البته چشم انداز همه رديف هاي اين آمفي تئاتر به خوبي طراحي شده بود و تماشاچي ها از هر نقطه آن به راحتي مي توانستند ميدان مبارزه را تماشا کنند. همچنين گفته مي شود که تورهاي مخصوصي رو به روي جايگاه امپراتور و خانواده اش نصب کرده بودند تا در حين نبرد گلادياتورها خون افرادي که زخمي مي شدند به طرف پادشاه و خانواده اش نپاشد. کلوسئوم مجهز به 80 ورودي بود که البته تعداد زياد درها بي علت نبود؛ مردمي که براي تماشاي مبارزات به کلوسئوم مي آمدند به راحتي و بدون هيچ مشکلي وارد مي شدند و اگر زماني حين تماشاي برنامه مشکلي پيش مي آمد در عرض چند دقيقه همه اين 50 هزار نفر از 80 خروجي بدون هيچ ترافيکي خارج مي شدند. در قسمت پاييني زمين آمفي تئاتر- يعني جايي که برنامه اجرا مي شد- اتاقک هاي کوچکي براي نگهداري گلادياتورها و حيوانات درنده ساخته شده بود. براي اجراي نمايش در ورودي اي را که به زمين آمفي تئاتر راه داشت باز مي کردند تا حيواني که مي خواستند با آن نمايش دهند وارد ميدان شود. براي گلادياتورها و بردگان و اسرا هم سطحي صاف شبيه به آسانسور طراحي کرده بودند تا به راحتي آنها را جا به جا کنند و حتي گفته مي شود در اين مکان با جاري کردن آب به داخل آمفي تئاتر از طريق کانال، آبراه و اتاقک هاي تحتاني، نمايش ها و نبردهاي دريايي هم اجرا مي شد. به اين ترتيب در تمام سال هايي که اين آمفي تئاتر محلي براي اجراي نمايش هاي خونين گلادياتورها بود، هزاران انسان و حيوان در اين قتلگاه کشته شدند تا اينکه در قرن چهارم مسابقات گلادياتورها غيرقانوني اعلام شد و فقط جنگ بين حيوانات درنده تا قرن ششم ادامه يافت. در سال هاي بعدي زماني که کلوسئوم متروکه شد از سنگ هاي مرمر آن براي ساخت ديگر بناها استفاده کردند تا اينکه زلزله باعث شد نيمي از ديوارهاي آن فرو بريزد. با اين حال هنوز هم گردشگراني که براي بازديد از کلوسئوم به روم سفر مي کنند، مي توانند اجراي نمايشي مبارزه گلادياتورها را در آنجا مشاهده کنند.
کلوسئوم در قرون وسطي
آمفي تئاتر کلوسئوم در دوران قرون وسطي دچار تغيير و تحولات فراواني شد. در قرن ششم کليساي کوچکي در محوطه دروني آمفي تئاتر ساخته شد که با گذشت زمان تبديل گورستان شد. حتي زماني که در کلوسئوم ديگر خبري از نمايش هاي خونين و وحشتناک نبود، تعدادي از رومي ها براي زندگي به آنجا نقل مکان کرده و از بخش هاي گنبدي شکل آمفي تئاتر به جاي خانه يا مغازه استفاده کردند. در متون قديمي نوشته شده که اين کار تا قرن ها بعد ادامه داشت تا اينکه در سال 1349 زلزله مهيبي رخ داد و باعث شد بخش خارجي قسمت جنوبي اين آمفي تئاتر که خاک زمين آن استواري کمتري نسبت به ديگر قسمت ها داشت خسارت بيشتري ببيند و به اين ترتيب اين قسمت از آمفي تئاتر ويران شود.
نمايش گلادياتورها
در کلوسئوم هزاران نبرد بين گلادياتورها به نمايش گذاشته شد؛ مبارزه هاي پر از خشونتي که تماشاچي هاي زيادي را به اين آمفي تئار بزرگ مي کشاندند. البته علاوه بر اين مبارزه ها برنامه هاي مختلف ديگري هم در اين مکان اجرا مي شد که به آنها لقب مونرا داده بودند. يکي ديگر از نمايش هاي مشهوري که در اين آمفي تئاتر برگزار مي شد شکار حيوانات وحشي يا ونيتيو بود. در اين نمايش انواع و اقسام حيوانات مثل کرگدن، اسب آبي، فيل، زرافه، گاوميش، شيرهاي وحشي، خرس، پلنگ، ببرهاي مازندران، کروکوديل و شترمرغ را از آفريقا و خاورميانه به روم مي آوردند و مبارزان به نبرد با آنها خوانده مي شدند و بايد آنها را شکار مي کردند. براي اجراي اين نمايش معمولاً دکورهاي متحرکي مي ساختند و درون ميدان مسابقه را با درخت ها و ساختمان ها تزئين مي کردند تا نمايش ها هرچه باشکوه تر و هيجان انگيزتر برگزار شوند. گفته مي شود مارکوس آلپيوس تراجانوس- نخستين امپراتور غير رومي- بعد ازا ينکه توانست بر اين سرزمين پيروز شود 11 هزار حيوان و 10 هزار گلادياتور را به خدمت گرفت و با برپايي 123 روز نمايش خونين و پر هيجان اين پيروزي را جشن گرفت. در دست نوشته هاي به دست آمده از دوران باستان هم آورده شده که در روزهاي نخستين افتتاح آمفي تئاتر به دستور تينوس نمايش هاي دريايي زيادي برگزار مي شد و در آن اسب ها و گاوهايي که شنا کردن را ياد گرفته بودند به ميدان مسابقه که پر از آب شده بود مي آوردند. نمايش پر هيجان ديگري هم به نام جنگ دريايي بين يوناني هاي اهل درياي مديترانه و کورينتيانس ها در اين مکان برگزار مي شد.
منبع: همشهري سرنخ، شماره 61.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظرات:
ارسال یک نظر