۱۳۹۱ فروردین ۹, چهارشنبه
موزه، خانه دوم هنرمندان است
موزه هنرهای معاصر تهران، مرکز فعالیتها و رویدادهای مهم هنری ایران در زمینه هنرهای تجسمی بهشمار میآید.
این موزه درگنجینه خود، حدود 3هزار اثر ارزشمند را در دل خود جای داده است که به نخبگان دیروز و امروز هنرهای تجسمی ایران و جهان تعلق دارد. برای اطلاع از مجموعه فعالیتهای موزه هنرهای معاصر تهران با محمود شالویی که از سال 87 سکان هدایت این موزه را بهعهده گرفته است، به گفتوگو نشستیم.
موزه هنرهای معاصر تهران بعد از انقلاب از چه زمانی فعالیت خود را آغاز کرد؟
شروع فعالیتهای جدی موزه هنرهای معاصر تهران پس از انقلاب اسلامی، در واقع از سال 58 آغاز شد. با توجه به شرایط بهوجود آمده، هنرمندان انقلابی که در انقلاباسلامی نقش مهمی داشته و هنرمندان تجسمی هم در اکثر صحنههای انقلاب حضور داشتند، فعالیتهای هنری خودشان را از سر گرفتند؛ لذا موزه هنرهای معاصر محلی شد برای نمایش آثار این هنرمندان که میخواستند صحنههای انقلاب را به تصویر بکشند و به نمایش بگذارند و بعد در طول دوران دفاع مقدس هنرمندان آثاری را خلق کردند که این آثار در گنجینه موزه نگهداری میشود و هر چه از عمر انقلاب میگذرد دامنه این فعالیتها بیشتر میشود، تا جایی که موزه هنرهای معاصر تهران هماکنون یکی از مهمترین و معتبرترین موزههای جهانی است و بخش عمده این اعتبار بهخاطر وجود آثار ارزشمند هنرمندان داخلی و خارجی موجود در گنجینه موزه است.
گنجینه موزه چه آثاری را در خود جای داده است؟
در واقع این موزه یکی از مهمترین و کاملترین مجموعه شاهکارهای هنر تجسمی معاصر جهان را در اختیار دارد و در گنجینه خارجی خود، آثاری از هنرمندان نامدار جهان همچون پابلو پیکاسو، جکسون پولاک، ژرژ روان، پل گوگن، آندره دورن، ژرژ براک، ونگوگ، خوان میرو، مارک شاگال، لوترک، کاندینسکی، ادوارد مونه، اندی وارهول و... را در اختیار دارد که برخی از این نمونهها منحصر بهفرد و شاهکارهای هنری این هنرمندان محسوب میشوند و جزو اموال موزه هنرهای معاصر تهران محسوب میشود. این گنجینه دارای 2بخش است و مجموعه دائمی موزه حدود 3هزار اثر ارزشمند هنرمندان داخلی و خارجی را در گنجینه خود جای داده که به نخبگان دیروز و امروز هنرهای تجسمی ایران و جهان تعلق دارد.
وضعیت موزه در ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
ببینید عمده موزهها در ایران موزههایی هستند که به امر نگهداری و نمایش آثار باستانی میپردازند. اما موزهای که متکفل آثار هنری باشند به جرات میتوانم بگویم که فقط موزه هنرهای معاصر تهران است که بهصورت جامع و کامل است. البته تعدادی از موزهها در برخی مراکز استانها شکلگرفته؛ مثل موزه هنرهای معاصر اهواز و موزه هنرهای معاصر آبادان. اینها به تازگی رونقی گرفتهاند و چراغی روشن شده است اما این به منزله کافی بودن نیست. این نیازمند این است که اقلا ما در هر استان بتوانیم یک موزه برای استفاده هنرمندان و مشتاقان هنرهای تجسمی ایجاد کنیم تا بسیاری از آثار هنرمندان خوب و شایسته را گردآوری و نگهداری کرده و در مواقع مختلف به نمایش بگذاریم. در سطح کشور خودمان هم بایستی به استانداردهایی که در موزههای جهانی به آن رسیدهاند برسیم. خب! در برخی از کشورها از امکانات خیلی خوبی برخوردارند. ما بایستی سعی کنیم به آن سمت پیش برویم و آن امکانات را ایجاد بکنیم. اگرچه موزه هنرهای معاصر تهران فاصله چندانی با موزههای معتبر جهانی ندارد و از نقطه نظر آثار، چه آثار خارجی و چه داخلی جزو 10موزه درجه اول دنیاست اما باید از نقطه نظر بنا و وسعت و امکانات و تجهیزات باز هم بیشتر به آن توجه داشته باشیم.
اشاره به برخی موزههای جدید داشتید، طرح تاسیس موزههای استانی به کجا رسید؟
خوشبختانه در طرحهای کلان استانی این موضوع پیگیری شده است؛ ولی به نسبت پیگیری مسئولین استانها کارها در بعضی جاها خوب پیش میرود. من فکر میکنم هرچه مسئولین استانی نگاه فرهنگیشان بیشتر باشد و نسبت به این موضوع با حساسیت بیشتری نگاه میکنند، ما به این هدف نزدیکتر میشویم و یکی از مهمترین دلایلی که در برخی استانها موزهها شکل گرفتهاند، ناشی از پیگیری و نگاههای فرهنگی مسئولین آنهاست.
بحث امانت سپاری آثار این موزه از چه زمانی شکل گرفت؟
این موزه در 2سال گذشته باب امانتسپاری را باز کرد. در همین راستا ما یک اثر از پیکاسو با نام نقاش و مدلش را که مربوط به سال 1927 این هنرمند بود به موزه کنستهاوس زوریخ امانت دادیم که این اثر عمیقا مورد توجه علاقهمندان و مخاطبان این هنرمند قرار گرفت؛ خصوصا بهخاطر سلامت این اثر که نسبت به سایر آثار پیکاسو سالمتر بود. حتی نوه پیکاسو در حاشیه آن برنامه در صحبتی که با من داشت از ایران و موزه هنرهای معاصر تهران بهخاطر مراقبت و دقتی که در نگهداری این اثر نفیس و برجسته داشته است تشکر و قدردانی کرد. همچنین اثر دیگری از وندونگن به موزه بوینمانس روتردام هلند امانت داده شد. مهمترین تبلیغی که مورد توجه شبکههای داخلی آنها قرارگرفت، سالم بودن آثار بود. این امر برای جهانیان هم مورد تعجب و شگفتی بود که موزه هنرهای معاصر تهران اینقدر نسبت به نگهداری آثار هنری توجه دارد؛ آثاری که برخی از آنها بیش از صدسال از تاریخ آنها میگذرد.
شاید این سؤال برای برخی بهوجود بیاید که اساسا این امانتسپاری چه مزایایی برای ما دارد؟
یکی از مهمترین مزایایی که برای ما و ایران دارد این است که فرهنگ و هنر کشور ما را به دنیا معرفی میکند، بهعنوان کشوری که حامی هنر است. ببینید! در آیین افتتاحیه نمایشگاه جکسون پولاک که در توکیو برگزار شده بود و من هم شرکت داشتم، رئیس ملی موزه توکیو در نطق خود برای نمایشگاه، بیشترین نکتهای که روی آن تاکید میکرد. همکاری ایران برای امانت دادن اینگونه آثار بود. حتی تاکید میکرد که اگر این اثر به این نمایشگاه نمیآمد ما چنین نمایشگاهی را نمیتوانستیم داشته باشیم، لذا از شرکتکنندگان خواست برای ایران و موزه هنرهای معاصر کف بزنند و چندین بار تشویق بکنند و حتی جملهای گفت که من دوست دارم این جمله را اینجا ذکر کنم و آن این بود که «وقت آن رسیده است که به ایران و ایرانیان اعتماد بیشتری داشته باشیم».
بهنظرم با این اقدام، ما میتوانیم چهره جدیدی در شرایط سیاسی امروز از ایران به جهانیان معرفی کنیم. خب! این خیلی اهمیت دارد که ما بهعنوان کشوری صاحب تمدن، با مردمی کاملا متمدن و فرهنگی نزد جهانیان با همین ویژگیهایی که ما همین الان از آن برخوردار هستیم معرفی بشویم. حتی خبرنگار رویترز آمریکا در توکیو از من پرسید نگهداری این آثار درحالیکه هنرمندان آن ایرانی نیستند، برای شما چه نفعی دارد؟ در پاسخ گفتم هنرمندان به خاطر آثار فرهنگی و بعد هنریشان در هرکجای دنیا و متعلق به هر سرزمینی که باشند، برای همه جهانیاند و از این جهت مورد احترام مردم تمام جهان هستند. علاوه بر این از آنجا که مردم ایران فرهنگدوست هستند و در طول تاریخ هم به همین عنوان شناخته شدهاند، بنابراین از آثار فرهنگی بهخوبی مواظبت میکنند. در کل ما ایرانیها چون هنرمندان زیادی داریم که آثارشان را مراقبت میکنیم به سایر آثار هنری هم اهمیت میدهیم. میخواهم بگویم که ما امانتدارهای خوبی هستیم. الان اکثر موزههای دنیا خواستار امانتگیری آثار از موزه را دارند.
من فکر میکنم این در معرفی وجه فرهنگی و هنری ما به جهانیان خیلی مؤثر باشد، ضمن اینکه این آمادگی را هم برای آنها ایجاد میکند که شما اگر خواستید نمایشگاه هر هنرمندی را برگزار کنید آنها هم آثاری را که دارند به ما بدهند. مثلا ما در سال آیند نمایشگاهی خواهیم داشت از یک هنرمند برجسته آلمانی که کل آثارش در موزه هنرهای معاصر بهنمایش گذاشته میشود. این نشان از اعتبار جهانی موزه هنرهای معاصر تهران دارد.
تعامل موزه هنرهای معاصر با سایر موزههای دنیا صرفا در امانت سپاری آثار بوده است؟
ما با بسیاری از موزههای بزرگ دنیا در زمینههای گوناگون از جمله تخصصی در ارتباط نزدیک هستیم، بهگونهای که در اکثر برنامههایشان ما را دعوت میکنند. ما هرماه بهطور متوسط یک دعوتنامه از موزههای مختلف دریافت میکنیم؛ حتی با یکی از این موزهها که در تعامل نزدیک هستیم قرار شد کارشناسانی از کشور ما به آنجا بروند و از نزدیک از نحوه مراقبت از آثار هنری را ببینند. حتی با یک موزه دیگر هم از جنبه آموزشی با هم تبادل داریم.
فکر میکنید تا چه حد به استانداردهای جهانی نزدیک شدهایم؟
واقعیت این است که فاصله ما با استانداردهای جهانی خیلی زیاد نیست. اگر موزههای هنری دنیا با استفاده از فناوری از آثارشان بهخوبی مراقبت میکنند، ما هم با کمترین امکانات خود تاکنون توانستهایم از آنها بهخوبی نگهداری و مواظبت کنیم با این حال ما از تجهیزات و امکانات آنها در امر سیستمهای حرارتی و برودتی برای متعادل نگهداشتن دمای مناسب هنگام نمایش آثار یا سیستمهای روشنایی جدیدی که امروزه برای نمایش آثار در گالریها بهکار میرود یا نحوهای که برای نمایش آثارشان جهت مراقبت لحاظ میشود. هنوز نتوانستهایم بهطور کامل بهره بگیریم. لیکن موزه ما جزوه موزههای استاندارد جهانی محسوب میشود.
ارتباط موزه هنرهای معاصر با سایر موزههای داخلی تا چه حد است؟
خب! بهواسطه ماهیت کارمان ارتباط کمتری داریم ولی بیارتباط هم نیستیم. مثلا اخیرا در بازدیدی که وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی به همراه معاون هنری از موزه صلح در پارک شهر داشتند و من هم حضور داشتم، قرار شد با این موزه همکاری نزدیکی داشته باشیم، همچنین با موزههای دفاع مقدس در ارتباط هستیم و حتی برخی با موزههایی که دارند شکل میگیرند، ما همکاری بسیار نزدیکی را شروع کردهایم. در سمنان نیز با موزهای که برای دفاع مقدس در دست احداث است در تعامل نزدیک هستیم. در بسیاری از موزههای دیگر هم ما همکاری داریم.
با توجه به تصویب و ابلاغ قانون خرید آثار هنری برخی از هنرمندان، پیشنهاد تاسیس موزه اختصاصی فروش آثار را دادند، شما چه قولی در این زمینه میدهید؟
ببینید! در هیچ کجای دنیا مرسوم نیست که موزهها، محلی برای فروش آثار هنری باشند. موزهها صرفا محل نمایش نفیس و برجسته آثار هنری هستند؛ البته شاید بتوان بهصورت موقت در موزهای اکسپو برگزار کرد اما اینکه موزهای بهعنوان متکفل خرید و فروش آثار هنری باشد دیگر اسم آنرا نباید موزه بگذاریم چون موزه ماهیتش مشخص است. من با پیشنهاد تاسیس موزه بهعنوان محلی برای فروش آثار موافق نیستم اما اگر این را به این شکل مطرح کنیم که ما یک یا چندین محل دائمی برای فروش آثار هنری داشته باشیم این بسیار طرح و نظر خوبی میتواند باشد و ما هم از آن استقبال و حمایت میکنیم. البته خوشبختانه بخشی از این کار توسط برخی از نگارخانهها انجام میگیرد و آنها در طول سال فروش آثار هنری را دارند و اکسپوهایی هم که قرار است برای خرید آثار هنری درنظرگرفته شوند، میتوانند محل مناسبی برای فروش آثار هنری باشند.
درخصوص جذب مخاطبان عام از موزه هنرهای معاصر چه اقداماتی صورت گرفته است؟
اصولا بهطور طبیعی موزههای تخصصی معمولا محل رفتوآمد تعداد خاصی از هنرمندان یا دانشجویان هنری و استادان بوده و هست. اینکه انتظار داشته باشیم عموم مردم از اینگونه آثار بهصورت مداوم بازدید داشته باشند شاید بهطور دائمی امکان آن وجود نداشته باشد. بهنظر من در این زمینه بعضی از جشنوارهها و نمایشگاهها توانستند یک ارتباط تنگاتنگی با مردم ایجاد بکنند و سیل جمعیت را به سمت موزه بکشانند، که ما از این موضوع استقبال کرده و میکنیم؛ مثل جشنواره فجر که بیش از 3هزارنفر حضور پیدا میکنند. این نشان از حضور اقشار مختلف مردم دارد؛ یعنی هر چقدر نمایشگاهها بتوانند از جامعیتی برخوردار باشند. یادم هست در سال 87 که نخستین دوره برگزاری جشنواره تجسمی فجر بود. وقتی میخواستیم آیین اختتامیه نخستین دوره را در آنجا برگزار کنیم، با توجه به گنجایش تالار وحدت، بعضی از مسئولین و دوستان ما نگران استقبال کم از سوی مردم عادی بودند. اما استقبال مردمی، این دوستان را شوکه کرد؛ لذا فراگیری و جامعیت رشتههای مختلف هنری توانست این نگاه را که آثار نمایشگاهی فقط اختصاص به هنرمندان همان رشته دارد را تغییر دهد.
اما سفارش شما برای هنرمندانی هنرهای تجسمی که موزه را خانه خودشان میدانند؟
از اینکه هنرمندان هنرهای تجسمی این موزه را خانه دوم خودشان میدانند، مایه خرسندی و افتخار ماست و قطعا هم این موزه متعلق جامعه هنرهای تجسمی است. برای همین منظور هم ما به مناسبتهای مختلف از هنرمندانمان دعوت میکنیم که حضور داشته باشند و خوشبختانه ما با حضور خیلی پررنگی از سوی هنرمندان عرصه تجسمی خصوصا پیشکسوتان و استادان مواجه هستیم. در برنامهریزیهای ما هست که انشاالله در سال 91 بتوانیم برگزاری نشستهای هفتگی را برای حضور استادان و پیشکسوتان داشته باشیم. تا با حضور خود فضایی ایجاد کنند که هنرمندان از نزدیک با این استادان مواجه شوند و از تجربیات آنها استفاده ببرند.
و نکته پایانی
ما از روزنامه وزین همشهری که به موضوع بسیار مهم موزه میپردازد تشکر میکنیم. یکی از نکاتی که در دنیا خیلی مورد توجه است حضور مشتاق هنرمندان در موزههاست، بهگونهای که در برخی از کشورها یک صف طولانی از مردم را میبینید که علاقهمند هستند تا نامشان جزو نخستین کسانی باشد که یک نمایشگاه را میبینند. من امیدوارم با همین شتابی که امروزه علاقهمندی به موزه و آثار موزه در کشور ما ایجاد شده، به جایی برسیم که همین فرهنگ هم در کشور ما بهطور خیلی وسیع جای خودش را باز بکند و یک شوق و رغبت و انگیزه جدی بین همه طبقات مردم ایجاد بشود که بازدید از موزه و نمایشگاه آثار موزه را جزو اولویتهای هفتگی یا حتی روزانه خودشان قرار بدهند.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظرات:
ارسال یک نظر