۱۳۹۱ فروردین ۱۲, شنبه
نگاهي به سيزده فيلم برتر سينماي ايران در سال نود؛ به دنبال مخاطب عام
نگاهي به سيزده فيلم موفق سينماي ايران در سال 1390 نشان از پيگيري هوشمندانه کارگردانان ايراني براي ساخت فيلمهايي با نگاه معناگرايانه و جذب مخاطب عام دارد. اما در اين ميان موفقترين آنها جدايي نادر از سيمين بود که هر دو ويژگي ياد شده را در خود داشت.
نمايي از فيلم سينمايي اينجا بدون من
خبرگزاري ميراث فرهنگي ـ گروه فرهنگ و هنر ـ سينماي ايران در سال نود سال پر فراز و نشيبي را سپري كرد. از اكران فيلمهاي روي پرده و رونق بازار رقابت فروش فيلمها تا مسائل حاشيهاي و سياسياي كه سايهاش بر سر سينما سنگيني كرد. با اين حال اوضاع سينماي ايران در سال نود همچون سالهاي پيش از آن، روزهاي تلخ و شيرين زيادي را بر خود ديد و تنها اميدواري سينماگران براي ادامه حيات اين سينماي نحيف ادامه اميدوارانه توليد و اكران آن است.
در سال گذشته اکران براي تعداد قابل توجهي از فيلمهاي موفق رخ داد و سينماي ايران در سال نود توانست فيلمهاي مهم و مطرحي را براي مخاطب عام به نمايش بگذارد.
«جدايي نادر از سيمين» يکي از موفقترين فيلمهاي تاريخ سينماي ايران است. فيلمي كه هم اقبال تماشاگران عادي سينما را با خود به همراه داشت و هم استقبال مخاطبان خارج از مرزهاي ايران و جشنوارههاي بينالمللي را با خود به همراه کرد. كسب بيش از شصت جايزه بينالمللي ويترين سينماي ايران را به يك وقار و بزرگي قابل توجهي رساند. جديدترين فيلم اصغر فرهادي قطعا مهمترين و با اختلاف زياد برترين فيلم به نمايش درآمده در سال نود است كه با فروش چشمگيري هم مواجه شد.
روايت ساده و اقتباس هوشمندانه بهرام توكلي از نمايشنامه باغوحش شيشهاي نوشته "تمسي ويليامز"؛ «اينجا بدون من» را اثري قابل احترام و دوست داشتني كردهاست. فيلمي كه قطعا ميتواند جايگاه دوم بهترين فيلم را از آن خود كند. جالب آنكه ذائقه مخاطب معمولي سينما هم ديگر آثار فاخر و قابل احترام را دوست دارد و به تماشاي آن مينشيند. از اين رو نه تنها آخرين اثر به نمايش درآمده بهرام توكلي يكي از آثار ارزشمند سال نود بود كه با استقبال خوب تماشاگران هم مواجه شد.
كمدي راحت و بيشيله پيله رامبد جوان از ديگر فيلمهاي مطرح سال نود بود كه به نمايش درآمد. فيلمي كه استعداد جديدي در سينماي ايران را به قدرت رساند و توانست با فروش چشمگير خود حتي از سومين ساخته مسعود دهنمكي پيشي بگيرد و لقب پرفروشترين فيلم سال نود را به خود اختصاص دهد. «ورود آقايان ممنوع» يكي از قابل احترام ترين كمديهاي دهه اخير سينماي ايران است.
جديدترين ساخته سينماگر آشنا به فلسفه سينماي ايران يكي از فيلمهاي قابل احترام سال نود بود. «آلزايمر» جديدترين ساخته احمدرضا معتمدي از آن دست فيلمهايي است كه فيلمسازش بعد از آزمون و خطاهاي بسيار در ساخت اثري فلسفي كه بتواند نگاه مخاطب عام را هم همراه خود كند به سرانجام خوبي رسيده است.
«آلزايمر» حاصل همين نگاه است كه بعد از «ديوانهاي از قفس پريد» بهترين اثر معتمدي و از مهمترين فيلمهاي به نمايش در آمده در سال نود است.
هر چند دومين ساخته دكتر علي رفيعي فاصله زيادي با بهترين اثر او يعني «ماهيها عاشق ميشوند» دارد اما باز هم «آقا يوسف» داراي يك وقار و احترام خاصي است و از مهمترين آثار به نمايش در آمده در سال نود است. فيلمي كه يادمان مياندازد چقدر سينماي ايران از اينكه بسيار دير با رفيعي آشنا شده افسوس خواهد خورد و از اينكه او كمتر فيلم ميسازد ناراحتمان خواهد كرد.
آنهايي كه شيفته سينماي مسعود كيميايي هستند خوب ميدانند «جرم» بهترين اثر كيميايي بعد از گذشت نزديك به بيست سال از عمر50 ساله فيلمسازي اوست. مسعود كيميايي سالها بود حتي براي علاقمندان خودش هم غريب و دور از ذهن بود و «جرم» هر چقدر هم چيزي در خود نداشته باشد همين كه شيفتگان مسعود كيميايي را به فيلمساز محبوبشان اميدوار ميكند باز جاي اميدواري است. فيلمي كه اتفاقا توانست اولين سيمرغ كيميايي را بعد از سالها كار كردن در سينماي ايران از آن او كند.
ساخته دلسوزانه و واقعگرايانه عليرضا داوودنژاد و نمايش بيپرده افيون اعتياد آنقدر مخاطبان جدي سينما را شگفت زده كرد كه كمتر دلسوز و صاحب نظري در سينماي ايران بود كه اين فيلم را ستايش نكرده باشد. «مرهم» قطعا يك بازگشت شكوهمندانه به سينماي روزهاي خوب داوودنژاد به حساب ميآيد و فيلمساز و نويسنده كهنهكار سينماي ايران را به ادامه كار اميدوار ميكند؛ اما او هنوز هم با آن داوودنژاد «مصائب شيرين» و «نياز» فاصله دارد و شايد در سراشيبي دوران فيلمسازياش به همان روزهاي اوج خود دوباره نزديك شود.
كمدي جفنگ و ابزورد عبدالرضا كاهاني از ديگر فيلمهاي مهم اكران شده در سال نود بود. فيلمي كه هر چقدر مخالفين سرسختي داشت طرفداران پر و پا قرصي را در كنار خود ميديد. «اسب حيوان نجيبي است» از معدود فيلمهاي مطرح سينماي ايران است كه با وجود فقر تبليغاتي توانست با توجه به معجره تبليغات دهان به دهان به فروش چشمگيري دست پيدا كند.
مازيار ميري در «سعادت آباد» چند پلهاي نسبت به آثار قبلياش پيشرفت كرده است. ملودرام پر بازيگر و تلخ ميري هم توانست نظر منتقدين را به خود جلب كند و هم با فروش خوب خود در بالاي جدول پرفروشها قرار بگيرد.
رضا ميركريمي در «يه حبه قند» نشان داد روند صعودي فيلمسازياش به هيچ عنوان اتفاقي نيست. او قطعا يكي از با سوادترين و باهوش ترين فيلمسازان سينماي ايران است كه نه تنها به قصهاي كه روايت ميكند وفادار است كه هر بار با هنر كارگرداني خود يك ارمغان جديد براي مخاطبين آثارش به همراه دارد. استقبال خوب از فيلم جديد ميركريمي به آينده سينماي ايران اميدواري خاصي ميبخشد.
روايت جسورانه و پرتكنيك دريايي محمد بزرگنيا از يك اتفاق تاريخي؛ «راه آبي ابريشم» را به يكي از فيلمهاي مطرح و پر زحمت سينماي ايران بدل كرد. هر چند فيلم در اكران عمومي با استقبال خوبي مواجه نشد اما قطعا جديدترين اثر بزرگنيا در مرور زمان و در سالهاي آينده قدر و منزلت واقعي خود را به دست خواهد آورد.
رسول صدرعاملي تقريبا در دهه هشتاد به انزوا رفته بود. فيلمسازي كه با سهگانهاش در ابتداي دهه هشتاد در ادامه روند منطقي فيلمسازياش جايگاه مناسبي را براي خود به دست آورد اما به ناگاه با نشانهگيريهاي اشتباهاش در خلق اثري جديد به انزوا فرو رفت. «زندگي با چشمان بسته» شايد آن اثر در خور توجه ملودرام ساز مطرح دهه شصت و هفتاد نباشد اما براي بازگشت به فضايي كه فيلمساز به آن تسلط دارد شروع اميدوار كنندهاي است.
اولين ساخته فردين صاحبزماني براي آن دسته از مخاطبيني كه سندرم ارتباط برقرار كردن با آثاري از جنس «نفس عميق» و «تنها دو بار زندگي ميكنيم» خو پيدا كرده بودند يك اتفاق شيرين بود. نمايش «چيزهايي است كه نميداني» از آن دست آثاري است كه از حوصله تماشاي مخاطب عادي سينما به دور است اما قطعا در بين سيزده فيلم برتر سينماي ايران در سال نود جايي براي خودش دست و پا كرده است.
علي نعيمي
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظرات:
ارسال یک نظر