کانون ایرانیان: ابوالقاسم قشيري نيشابوري
کانون ایرانیان

۱۳۸۹ اسفند ۱۵, یکشنبه

ابوالقاسم قشيري نيشابوري

ابوالقاسم عبدالکريم پسر هوازن پسر عبدالملک پسر طلحه پسر محمد قشيري نيشابوري از عارفان بزرگ ايران در قرن پنجم هجري است. تولد او در ربيع الاول سال 376 هجري در استواء نيشابور اتفاق افتاده است. خاندان وي بيش از سيصد سال در نيشابور سکونت داشته و از وجوه دهاقين ناحيه استواء بوده اند.

پدر وي هنگامي که طفل بود درگذشت و او در دوره کودکي در محضر درس ابوالقاسم يماني حاضر ميشد و درس ادب و قرائت را نزد آن استاد مي آموخت. نوشته اند چون خراج قريه اي که در آن سکونت داشت سنگين بود، به نيشابور رفت تا از مبلغ خراج کم کند و مردم قريه را از اين رنج برهاند.

نتيجه اين مسافرت آن شد که در نيشابور رحل اقامت افکند و از ابو حسين خفاف و ابو نعيم اسفرايني و ابوعبدالرحمن سلمي و ديگر اربات حديث و بزرگان صوفيه، حديث شنيده و فقه را از ابوبکر محمد بن بکر طوسي و علم کلام را از استاد ابوبکر بن فورک آموخته و تصوف را از ابوعلي دقاق نيشابوري فرا گيرد.

دختر ابو علي دقاق بنام فاطمه همسر او بوده و از وي شش پسر داشته است. که اغلب از راويان او بوده اند و غير از آنان، عبدالوهاب شادياخي و عبدالجبار خواري و ديگر راويان معروف از قبيل ابوبکر خطيب صاحب تاريخ بغداد از او روايت کرده اند و در علوم تفسير و تصوف آنقدر شهرت يافته که (زين الاسلام) و (شيخ المشايخ) و (استاد جماعت) و مقدم طايفه لقب گرفت. پس از وفات ابو علي دقاق با ابو عبدالرحمن سلمي معاشرت کرد و عاقبت استاد خراسان گرديد.

قبل از سال 410 هجري به تأليف تفسير کبير پرداخته و در مجالس وعظ به ارشاد مريدان و مردان راه حق اقدام کرده و در مصاحبت ابو محمد جويني و شيخ احمد بيهقي و جماعتي ديگر از مشاهير به حج رفت و از مشايخ عصر در حجاز استماع حديث کرد و در سال 437 هجري براي املاء حديث مجلس ها ترتيب داد. طريقه او در تصوف به واسطه ابو علي دقاق به جنيد و معروف کرخي ميرسد. وي با قائم بامرالله خليفه بغداد ملاقات کرده و در مجلس او وعظ نموده و با احترام فراوان به نيشابور برگشته است. آخر عمر ابوالقاسم قشيري مصادف با حکومت آلب ارسلان سلجوقي بوده و با عزت و احترام فراوان و مرجعيت تمام عمر را بپايان برده و سرانجام در روز شانزدهم ربيع الاخر سال 465 هجري زندگي را بدرود گفته است.

تأليفات او به شرح زير است:

آداب الصوفيه، الطايف الاشارات، التحبير في التذکير، الاربعين، الاتعبير في التفسير، و چند کتاب و رساله ديگر.

0 نظرات:

ارسال یک نظر