وي از اعيان زادگان بلخ است که روزگاري مرکز مذهب زرتشتي و بعد مرکز دين بودائي بود. اين شخص هم مثل بودا پشت پا به دنيا زد و زندگي زاهدانه را در پيش گرفت و از بلخ به مکه رفت و مجاور گرديد. در مکه به صحبت چند تن از اولياء مانند فضيل بن عياض و سفيان ثوري رسيد و سپس به شام رفت و تا پايان عمر بدانجا بود؛ و سرانجام در جنگ دريايي ضد بيزنطيه (بيزانس) به شهادت رسيد(166 يا 160 هجري). وي دريوزگي را ناروا ميشمرد و براي معيشت اتکا به بازوي خود داشت. مثلا: درودگري و خوشه چيني يا خرمنکوبي و باغباني ميکرد. زندگي ابراهيم ادهم را در تصوف ايراني به بودا تشبيه کرده اند.
از سخنان اوست: ممکن نيست دو نوع عشق در يک قلب بگنجد، ممکن نيست شخص هم خدا را بخواهد و هم دنيا را.
او عقيده داشت که حکومت بر نفس بسي بهتر از حکومت بر يک قوم است. از سخنان مشهور اوست: "تأمل، حج عقل است".
۱۳۸۹ اسفند ۱۷, سهشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظرات:
ارسال یک نظر