گذری بر تاریخ قلعه میران قلعه میران یا قلعه موران یا قلعه ماران یا دژتاکی قله ای به ارتفاع 2430 است متر که در جنوب غرب شهر رامیان واقع شده است در بالای این قله زمینی مسطح به مساحت 3 کیلومتر مربع قرار دارد که در طول تاریخ پایتخت و مرکز برخی حکومت ها بوده است که از مهمترین ان ها می توان به پایتخت ییلاقی سلسله اشکانیان اشاره کرد . همچنین کتب فراوانی در خصوص تاریخ قلعه میران مطالبی نگاشته اند که در ذیل به برخی از انها اشاره می شود : 1- ابت در سال 1260ه.ق در باره موران قلعه مي نويسد: موران قلعه ، كوه بلندي است در طرف شرقي استرآباد و هشت فرسنگي آن. بالاي آن قلعه خرابه ايست كه زنداني و چاهي و اراضي كشت دارد. دسترسي به قلعه از راهي باريك است مي گويند در موران قلعه محمد زمان خان-يكي از حكام محلي دوران فتحعلي شاه- تمام سران ايل قاجار را زنداني كرد و برادر خود-رحيم خان-را مامور ايشان نمود و اعلان استقلال داد.فتحعلي شاه سربازاني به فرماندهي حسين خان –پدر حاكم امروزي(1260)استرآباد-به اين قلعه فرستاد. ساكنان استرآباد او را اسير كردند و به دست سربازان رحيم خان دادند. 2- رابينو در باره قلعه موران مي نويسد: قلعه ماران در كوه ماران(=ايلان)از كوههاي راميان در ميان چمنزاري واقع است. راه باريكي به آن منتهي مي شود. در مقابل مهاجمان به آساني قابل دفاع است 3- نصيرالكتاب نقل مي كند كه محمد حسن خان جلاير خود را فرمانرواي دشت گرگان نموده و اعلان استقلال داده بود. موقعي كه حكومت مركزي براي سركوبي او لشكر فرستاد به قلعه ماران كوه پناه برد. 4- در تاريخ اشكانيان تاليف محمد حسن خان اعتمادالسلطنه آمده است كه سلاطين اشكاني شش ماه از سال را در تيسفون سر مي كردند و شش ماه ديگر را در ييلاقات طبرستان و مازندران و شاه كوه و استرآباد بودند. 5- سايكس مدعي است كه قلعه ماران. همان پايتخت دوم اشكانيان است كه تيرداد ساخته و آن را دارا ناميده كه همان داريون يونانيان است. 6- همچنين گريگوري ملگونوف در بيان ثروت كوهستان هاي استرآباد اشاره به كوه قلع ماران در شرق فندرسك دوازده فرسنگي فندرسك که حاوي قلع و مس است مي كند. 7- سعیدی مولف كتاب راميان و فندرسك در باره قلعه ماران(=موران)مي نويسد. كوه قلعه ماران بلندترين كوههاي بخش راميان و گرگان است. سر كوه مسطح و مرتع گاو و گوسفند است و چشمه آبي بر سر كوه است كه مورد استفاده دامداران است. گندم هاي ذخيره امير خان سردار- برادر محمد زمانخان كه در چاههايي كه در قله است همانند ذغال تا امروز باقي است منابع : 1- سفرنامه ابت.63 2- رابينو-سفرنامه مازندران واسترآباد.ترجمه غلامعلي وحيد مازندراني-تهران 1336ص172 3- سعيدي -راميان و فندرسك.ص19 4- گريگوري ملگونوف- ترجمه دكتر امير هوشنگ اميني-كرانه هاي جنوبي درياي خزر-ص.184-مرداد1376 5- محمد حسن خان اعتمادالسلطنه-تاريخ اشكانيان-چاپ نقش جهان.1371-ص184 (این مطلب توسط آقای مهدی بای از ایراندوستان عضو ارسال شده و ایشان مسئول صحت آن میباشند)
آدرس :جنوب غرب شهر رامیان ۱۳۹۰ مرداد ۲۹, شنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظرات:
ارسال یک نظر