کانون ایرانیان: سی نیز "بندری نهفته در دل خاک "
کانون ایرانیان

۱۳۹۰ مهر ۸, جمعه

سی نیز "بندری نهفته در دل خاک "

سرزمین   آپلود اوج تمدن مسلمانان در سده هاي سوم و چهارم هجري بندرهاي بزرگ كرانه خليج فارس جايگاه پذيرش دهها كشتي اقيانوس پيما از آفريقا چين و هندوستان شدند. زنجيره اين بندرها با بندر مهرويان در شمال غربي خليج فارس آغاز و سپس به سي نيز، جنابه، نجيرم و سرانجام به سيراف امتداد مي يافت. جغرافي دانان و جهانگردان مسلمان همچون استخري، ابن حوفل، مقدسي، ابن بلخي، ياقوت و مستوفي در ترسيم جغرافيايي تاريخي بندر بزرگ سي نيز سهيم بوده اند. بي شك، بندر سي نيز، پيش از اسلام نيز حيات داشته است زيرا دانشگاه سي نيز همراه با كتابخانة بزرگ آن، در كنار دانشگاههاي ري شهر و جندي شاپور، يكي از مراكز علمي عصر ساسانيان بوده است. (1) ابن بلخي نيز در فارسنامه، شرح گشايش اين شهر پارسي را توسط مسلمانان نگاشته است. اصطخري، نخستين جغرافي داني است كه از سي نيز در نيمة قرن چهارم هجري ياد كرده است. او اين بندر را حلقه اي از زنجيرة اقتصاد بازرگاني پارس قلمداد كرده و از ديد وسعت جغرافيايي نيز، آن را نسبت به بندر مهرويان بزرگتر معرفي نموده است. (2)ابوالقاسم محمدبن حوقل بغدادي، جغرافي نگار سدة چهارم نيز كه در حدود سي سال دوباره از عمر خود را با سير و سياحت در سرزمين هاي اسلامي گذرانده است، بندر سي نيز را بزرگتر از مهرويان شناسانده است 3) "بخش اعظمی از ويرانه هاي اين بندر اكنون دربندر امام حسن و روستاهای اطراف این شهر از جمله روستاي حصار ،گاودار، مالمیر ، بنه احمدون و ..در 25كيلومتري جنوب بندر ديلم و 38 كيلومتري شمال بندر گناوه به شكل ارتفاعات تپه مانندي بر جاي مانده است. اين ويرانه ها، پهنه اي به مسافت 3 كيلومتر در سوي شرق، 2 كيلومتر در شمال و حداقل 3 كيلومتر در "غرب مکانهای مذکور "را پوشانده اند. اين ويرانه ها كه در شمال غربي خور امام حسن تا ساحل دريا نيم فرسنگ فاصله دارد، همانگونه كه اصطخري جغرافيايي آن را توصيف كرده است اصطخري مي نويسد: «در كنار خوري واقع گرديده و تا دريا نيم فرسخ فاصله دارد.» (4) مقايسه وسعت اين ويرانه ها با بازمانده هاي بندر مهرويان، نشانگر تأئيد گفتار اصطخري و ابن حوقل در بيان وسعت جغرافيايي برتر اين بندر نسبت به بندر مهرويان است. بندر مهرويان براي كشتي هاي اقيانوس پيما كه در مسير هندوچين از بصره بادبان مي كشيدند، بعنوان نخستين لنگرگاه نقش ايفاء مي كرده است. اين بندر همچنين، جايگاه صدور كالاهاي تجاري فارس و اصفهان بود. راه باستاني ارجان در فارس به بندر مهرويان، يكي از راههاي بسيار مهم تاريخي است. سلطانعلي سلطاني نيز از اين راه باستاني كه از اصفهان از طريق ارجان به مهرويان رسيد ياد كرده است. او همچنين به آثار ساختمان اين گذرگاه كه به شكل كوه بري و سنگ چين كردن گردنه ها و پلها در كوهستان كهكلويه مشخص است اشاره مي كند. 5) با توجه به اهميت استراتژيك بازرگاني مهرويان در مسير زميني و دريايي جادة ابريشم، چگونه است كه در شش فرسنگي آن، شهري چون سي نيز رشد مي كند كه از ديد وسعت جغرافيايي بر آن چيرگي داشته است. همچنين، راه باستاني شيراز- توّ‏ج به بندر حنا كه در شش فرسنگي سي نيز جاي داشته است، يكي از راههاي ارتباطي مهم شمال خليج فارس بوده است. با توجه به جغرافياي سي نيز كه در نيم فرسنگي دريا، در ميان دو بندر هم حنا و مهرويان جاي داشته است، نمي توان شكوفايي و درخشش اقتصاد آن را تنها بعنوان يك بندرگاه تلقي كرد. بنابراين برتري سي نيز نسبت به بندر مهرويان كه اقتصاد بازرگاني دريايي آن نسبت به سي نيز چيرگي داشته است را مي بايست از روزنه اي ديگر تبيين كرد. حاصلخيزي سرزمين سي نيز و داشتن چشمه هاي زيرزميني شيرين و كشت كتان، موجب رشد صنعت كتان بافي در اين شهر شده و آن را به يك قطب بالندة اقتصادي با توان توليد منسوجات صنعتي مبدل كرد. از اصطخري در قرم چهارم تا ابن بلخي در قرم ششم هجري، به توليد صنعتي جامه هاي كتاني در سي نيز، جنّابه و توّج اشاره كرده اند. ابن حوقل مي نويسد: «… پارچه هاي كتاني سي نيزي معروف است، و در اين امر همه اتفاق دارند كه عطر آن چنانكه به اين پارچه ها به سبب لطافت و نعومتي كه دارند مي چسبد به هيچ پارچه اي نمي چسبد، و گروه ديگري معتقد كه اين خاصيت كتان آن است.» (6) جامه هاي كتاني سي نيز در قرون وسطي بسيار مشهود بوده است و ابن حوقل يادآور مي شود كه جامة سي نيزي مي گفتند و از اينجا معلوم مي شود كه صنايع فارس در صنايع ماوراءالنهر نفوذ داشت. كتاني را كه براي پارچة سي نيزي لازم بود در ابتدا از مصر مي آوردند و بعد در خود سي نيز توليد مي شده است. (7) پس بدون ترديد، صنعت نساجي درسي نيز به ميزان محسوسي رشد داشته و حجم توليد آن پيوسته افزايش مي يافته و شمار صنعتگران اين بخش در صنعت در اين بندر رو به تزايد بوده است و سي نيز توانسته است در صنعت نساجي در سرزمين هاي اسلامي جايگاهي مستحكم پيدا كند. گسترش بي همتاي فعاليتهاي بازرگاني صنعتي در سي نيز موجب ظهور طبقة بورژوازي شهر در اين بندر شد كه نمودار اين رشد در تكنولوژي سفال سازي آن شهر منعكس است. از اين رو بهترين راهنماي شناخت، نه تنها هنر و فرهنگ اسلامي بلكه زمينة جامعه شناسي و مردم شناسي در سي نيز، پژوهش در سفال هاي برجاي مانده از اين شهر است. مجموعة اين يافته ها چنين مي نمايند كه گوپال، ابزار جنگي نبوده و مي بايست كاربردي ديگر را براي آن جست. بر اساس شكل هندسي و ساختار فيزيكي خاص گوپال ها و پراكندگي فراوان آنها در سطح ويرانه هاي سي نيز،و "بندر امام حسن " مي توان تصور كرد كه در صنعت نساجي و عمل آوري كتان در كارگاههاي صنعتي كتان بافي سي نيز كاربرد داشته اند و احتمالاً ساخت گوپال ها نيز در كارگاههاي سفالگري سي نيز انجام مي گرفته است. كشف كوره هاي منحصر بفرد سفالگري در انتهاب بخش غربي سي نيز در مجاورت گورستان تاريخي آن در كنار آبراه سور كه به خور عبدو منتهي مي شود بر اين تصور مهر صحت مي گذارد (اين كوره ها توسط فرزندان پولاد ليراوي از روستاي حصار كشف شده و بخوبي مراقبت مي شوند.) يكي از صنايعي ديگر سي نيز كه فرآوردة توليد آن نقش صادراتي داشته روغن چراغ بوده است. از خصوصيات فيزيكي اين روغن نشاني نيست، از اين رو نمي توان گفت آيا اين روغن يك فرآوردة گياهي بوده است يا يكي از مشتقات تركيبات نفت خام. در هر صورت استخراج و تقطير آن دسته از مواد گياهي كه از آنها روغن بدست مي آوردند در تمدن اسلامي اهميتي خاص داشت و ---- در اثر جامع خود، كتاب شيمي و تقطير عطرها، شرح مي دهد كه چگونه بايد از دانة پنبه، از خردل و ديگر دانه هاي گياهي روغن استخراج كرد، و حسن الراهه، نيز در مورد تقطير قطران (روغن گياهي) نوشته هاي متعددي ارائه داده است. جغرافي دانان مسلمان، هر جا از " سینیز" ياد كرده اند به توان صادراتي فراورده روغن چراغ اين بندر نيز اشاره كرده اند. در هر صورت شناخت ماهيت و چگونگي عمل آوري اين روغن در شهر صنعتي سي نيز نياز به پژوهشي گسترده دارد. تا سدة چهارم هجري، بندر سي نيز بعنوان يك شهر نمونة تمدن اسلامي مي درخشد. اما ياقوت حموي مي نويسد: كه قرمطي ها در سال 321 هجري بندر را پس از نبردي خونين تصرف كرده ، و شهر را چنان ويران ساختند كه جز اندكي از آن باقي نماند. (11)مورخان و باستان شناسان معاصر نيز در مورد چگونگي مكانيسم سقوط شهر صنعتي سي نيز به گفتار ياقوت استفاده كرده اند. اما بنظر نمي رسد كه ديدگاه ياقوت حموي در مورد ويراني سي نيز بدست پيكارگران قرمطي در سال 321 هجري صحيح باشد. زيرا مقدسي (375 هجري) از سي نيز ياد كرده و مسجد و دارالاماره و بازارهاي آن را ستوده است. همچنين ابن بلخي در قرن ششم به اهميت اقتصادي سي نيز اشاره كرده است. هر چند حمدالله مستوفي نيز در قرن هشتم به صنعت كتان بافي سي نيز پرداخته است اما، گفتار او تنها يك اقتباس وارده، واژه از فارسنامة ابن بلخي بوده و نمي توان به استناد نوشتار مستوفي، از حيات سي نيز در قرن هشتم آگاه شد. (12)بندر بزرگ سيراف، پس از زلزله اي در سدة چهارم هجري، شكوه خود را از دست داد و مبادلات پارس در راه دريايي، از خليج فارس با عربستان، شرق آفريقا، هند و جنوب شرقي آسيا و چين از طريق جزيرة كيش ادامه يافت ولي چرا و با چه مكانيسمي بندرهاي مهرويان، سي نيز جنابه و نجيرم كه در يك منطقه ---- اقيانوس قرار داشتند همزان با هم و تدريجاً، رونق بازرگاني خود را از دست دادند هنوز در پرده راز است و جستجو در چگونگي آن كاوشي توأمان در جغرافيايي سياسي و ژئوپلتيك محورهاي ارتباطي از فارس به ارجان، مهرويان، سي نيز، جنابه و نجيرم را مي طلبد. اكنون از شكوه ديرينة سي نيز در تمدن اسلامي، تنها "بقایایی " آكنده از سنگ و ملاط گچ و تكه هاي سفال ،" چاهها و آب انبارهایی در شهر امام حسن و روستاهای اطراف "بر جاي مانده است. وجود اين ويرانه ها نخستين بار حيرت يكي از مأموران رسمي محمدشاه قاجار در سال 1256هجري را در گذر از بندر امام حسن به سمت روستاي حصار برمي انگيزد. اين مأمور مي نويسد: « و به فاصله يك ربع فرسنگ نرسيده به قرية حصار باغ كوچكي و مسمي به باغ عبدالعلي است(براساس شواهد و قراین موجود این باغ همان باغ کنارکور مربوط به عبدالله کل صفر بوده از بندر امام حسن که در نزدیکی باغ عبدالعلی فرزند کل سراج قرار داشته و این چاهها با اینکه متاسفانه در طرح توسعه فرودگاه بهرگان امام حسن در محدوده داخل فنس فرودگاه قرار گرفته اند اما هنوز وجود دارند. مدیریت سایت سی نیز ) و اشجار درون باغ مزبور انگور و انجير است و از جمله غرايب باغ مزبور اين بود كه دو چاه بزرگ كه از اعلا تا اسفل آن را از سنگ و آهك ساخته بدنه در ميانه باغ بود. هر قدر تفكر كردم و با خود انديشه نمودم كه شايد اين چاهها را بخصوصه به جهت اين باغ خور كرده باشند به عقل درست نيامد. اينفقره را از ساكنين آنها مستفسر شدم، جواب دادند كه هنگام غرس درختان اين چاهها پيدا شد و مذكور ساختند كه از اين چاهها در اين نواحي بسيار پيدا مي شود و از قراين خارجه به ظاهر و مشخص است كه سابق برين شهر بسيار بزرگي بوده و نهايت معموريت و آبادي را داشته. زيرا كه در خارج این "قريه وقراء اطراف "خرابه بسيار و قبرستان بي شمار است. و امام زاده چند نيز در آنجا واقع، لهذا از اين آثارها مشخص مي شود كه در زمان پيش بسيار آباد بوده.» (13)اكنون در سرتاسر گستردة شهر سي نيز، شمار فراواني از نمونه هاي سفالين و تكه هاي شكسته سفال است كه حيرت هر كاوشگري را برمي انگيزد. مقدار فراوان سفال، نشاندهندة آن است كه ظرفهاي سفالين را تنها براي بزرگان نمي ساختند بلكه جامعة بزرگتري را ازآن ظرف استفاده مي كردند كه شامل بازرگانان و طبقة ميانة شهري مي گشت. اين نتيجه گيري از آنجا حاصل مي شود كه بيشتر ظرفها با خط و نقش و طرحهايي تزئين شده است كه با سليقة طبقة ميانة جامعة اسلامي همخواني داشته است. در زير پرتو آفتاب جنوب، در ميان خرده سفالها و بر روي خاك پررمز و راز بندرسي نيز، كه گاه درخشندگي اي، چشمان هر بيننده اي را مجذوب مي كند. اين درخشش ها ساطع از تكه هاي شكستة ظروف شيشه اي مي باشند كه خاك حاصلخيز سي نيز را همچون فيروزه اي آراسته اند. در اوائل تمدن اسلامي، صنعت شيشه گري مانند ساير حرفه ها از سنت ساساني پيروي نمود. از سده هاي اول تا سوم هجري، آثاري از اشياء شيشه اي در ري و سامره يافت شده است و شيشه هاي ساخت دمشق در سرتاسر دورة تمدن اسلامي مشهور بوده است. (14و15)فراواني چشمگير آوندهاي شيشه اي و تكه هاي ظروف شيشه اي در سي نيز نسبت به بندر سيراف و بندر مهرويان، نمايانگر رونق صنعت شيشه سازي و كاربرد اين صنعت در اين شهر مي باشد.تكنيكهاي خاص تزئينات صنعت شيشه سازي مانند قيطان كاري، دندانه زدن، رگه رگه كردن و مبناكاري در اشياء شيشه اي سي نيز خود نشانه هايي است از روايي اين هنر تمدن اسلامي در سي نيز. هنر ساساني در تزئينات معماري گرايشي است بسوي طرحهاي هندسي با مضمونهاي گياهي با گل و تپه. ادامة اين روند در گچ بري هاي اسلامي نيز متجلي است. نمونه هايي از اين گچ بري در سيراف يافت شده است كه كش هايي از آن در معماري شهر سي نيز كه بصورت تصاوير گچ بري شدة برگ و ساقه برگ است نمايانگر رويكرد سمبوليستيك هنر معماري سي نيز است. معماري، سفالگري، شيشه سازي، فلز كاري و صنعت نساجي كه در سي نيز تجلي يافته است نشانه هايي بي شمار از عرفان و سمبوليسم فرهنگي و هنري تمدن اسلامي را در خود نهفته دارد كه با پژوهش در اين ميراث مي توانيم سيما و الگوي يك بندر نمونة تمدن اسلامي را فراهم آوريم. زيرا شهر صنعتي سي نيز، يك كتاب درس تاريخ و فرهنگ اسلامي ايراني است.(سایت مرکز پژوهش سلامت خلیج فارس) با اندکی ویراستاری بنا بر اسناد تاریخی و شواهد موجود محل اسکله و پهلوگیری کشتیها در بندر سی نیز در شکاف و بریدگی بین دوتپه صخره ای در نزدیکی امام زاده محمود در امام حسن بوده که درحال حاضر کتابخانه عمومی امام حسن و قدمگاه شاهزاده عبدالله در کنارآن احداث و قرار گرفته اند و در اصطلاح محلی در بین اهالی شهر و روستاهای اطراف امام حسن به آن " دشکوه " و در بعضی کتابها به آن دشتکوه میگویند که آثار آن تا همین اواخر کاملا" مشهود بوده اما در هنگام توسعه شهر و بهسازی معابر و خیابان سازی در این بندر توسط شهر داری امام حسن تسطیع ، خاکریزی و آسفالت گردید . متاسفانه امروزه اکثر آثار و بقایای به جامانده از بندر باستانی سی نیز در شهر امام حسن در حال ازبین رفتن و مدفون شدن در زیر ساخت و سازهای شهری می باشند. منبع: نگاهی به تاریخ ایران

0 نظرات:

ارسال یک نظر