۱۳۹۰ شهریور ۲۱, دوشنبه
تنگه ای برای رفع دلتنگی!
اگر میخواهید از سفر یک روزه تابستانی در حوالی تهران بهترین استفاده را بکنید، در این روزهای گرم مرداد باید دنبال جایی باشید که آبی خنک داشته باشد، دشت سرسبز فراخ و سایه بلند کوهستان. مسیر دسترسی معقولی هم داشتهباشد که بشود یک روز آخر هفته را آنجا گذراند. دل را به کوه و دشت و رودخانه زلال زد و برگشت؛ برای ادامه زندگی سخت شهری. با این اوصاف انتخابهای چندانی ندارید؛ چون تفرجگاههای این حوالی یا کوه دارند یا دشت و اگر هر دو را دارند، از آب و خنکی خبری نیست.
اگر از ما بپرسید، پیشنهاد میکنیم که راه فیروزکوه را بگیرید و سراغ تنگه دلگشایی را بگیرید که تلفیقی است از آب و کوه و دشت و سرسبزی و طراوت و حتی تاریخ، که بهشتی را به نام «تنگه واشی» در 120 کیلومتری تهران ساخته است. این بهشت هم بهایی دارد و برای این گشت و گذار باید قید لباس پلوخوری را بزنید و در قامت یک طبیعتگرد مجهز به تنگه قدم بگذارید. مسیر پیادهروی که در پیش دارید از دو تنگه اصلی تشکیل شده که در انتهای تنگه دوم به آبشار و انتهای راه خواهید رسید. از پارکینگ تا تنگه اول حدود 10 دقیقه پیادهروی دارید.
آخر هفته در تنگه واشی
تنگه اول
در تنگه اول با یکی از جذابترین بخشهای سفر روبهرو میشوید؛ یعنی دالانی به طول 300 متر و دیوارههای صخرهای بلند به ارتفاع 100 متر در انتظار شماست و رودخانهای که در میانه یک دره سنگی قرار دارد. این رودخانه از کوههای ساواشی سرچشمه میگیرد و از میان دشت میگذرد در فصل تابستان عمق آب کم میشود و در بعضی نقاط از زیر زانو بالاتر نمیآید.
اگر سرتان را بالا بگیرید و به دیوارههای تنگه نگاهی بیندازید، نقش برجستهای مربوط به زمان فتحعلی شاه را میبینید که به دلیل شیب دیواره تنگه حالت مسقف دارد. حکاکی این کتیبه که 185 سال عمر دارد، سه سال طول کشیده و هنرمندان دوره قاجار ن را به یادگار گذاشتهاند
کتیبه قاجاری
هنوز از این تنگه بیرون نرفتهاید که اگر سرتان را بالا بگیرید و به دیوارههای تنگه نگاهی بیندازید، نقش برجستهای مربوط به زمان فتحعلی شاه را میبینید که به دلیل شیب دیواره تنگه حالت مسقف دارد. حکاکی این کتیبه که 185 سال عمر دارد، سه سال طول کشیده و هنرمندان دوره قاجار آن را به یادگار گذاشتهاند. این کتیبه هفت متر طول دارد و شش متر عرض و وقایع زمان فتحعلیشاه را روایت میکند. نقش شکارگاه با تصاویری از اسب و شکارگاه دارد که در اطراف آن هم عباسمیرزا، علی قلی میرزا و علی نقی میرزا پسران فتحعلیشاه و همینطور نوادگانش مشغول شکارند.
آخر هفته در تنگه واشی
این کتیبه نشان میدهد که احتمالا این محل در دوره این شاه قاجار، شکارگاه درباری بوده که متاسفانه هجوم گردشگران به اینجا و حکاکی بعضی از آنها در حاشیه کتیبه، بخشی از این اثر تاریخی را تخریب کرده. کتیبه تنگه واشی یکی از سه کتیبه معروف دوره قاجار است؛ دومی در چشمه علی شهرری و آن دیگری در نزدیکی تونل وانای جاده هراز قرار دارد.
آخر هفته در تنگه واشی
فضای باز
حد فاصل میان این دو تنگه جاده باریکی است که اطرافش درخت و سبزهزار است. بعد از خروج از تنگه اول به دشتی باز و وسیع میرسید که محل مناسبی برای خوردن ناهار است، البته برای زمان برگشت. اگر قصد ناهارخوری داشتید بهتر است دنبال پیدا کردن سایه باشید، چون در غیر اینصورت پوستتان خواهد سوخت. پیادهروی در پهنه دشت و آفتاب تند باعث میشود دلتان برای آب خنکی که از آن گذشتهاید تنگ شود. لباسهایتان خشک شده اما اگر زود بجنبید، دوباره به آب میرسید.
این بهشت هم بهایی دارد و برای این گشت و گذار باید قید لباس پلوخوری را بزنید و در قامت یک طبیعتگرد مجهز به تنگه قدم بگذارید
تنگه دوم
فاصله تنگه اول تا دوم حدود 40 دقیقه است. تنگه دوم پهنتر از تنگه اول است و رودخانه کوچکی از وسطش عبور میکند که باز هم مجبورید در آب بروید. غیر از پهنی، تنگه دوم تفاوتش با اولی این است که تنگه اول آب بیشتری دارد و ارتفاع آب بین 40 تا 50 سانتیمتر است و تنگه دوم آب کمتری دارد. البته هوای گرم مردادماه گولتان نزند؛ چون آب تنگهها در تابستان هم بسیار سرد است. میتوانید چند دقیقهای استراحت کنید و دوباره راه بیفتید.
آخر هفته در تنگه واشی
آبشار
در انتهای مسیر آبشاری با هشت متر ارتفاع منتظر شماست که حتی در تابستان آبش حسابی سرد است. حتی اگر زیر آبشار هم نروید، باز هم قطرات ریز معلق خیستان خواهد کرد. حسابی که خنک شدید و استراحت کردید میتوانید برگردید. البته اگر دلتان کمی ماجراجویی میخواهد میتوانید برای دیدن سرچشمه، مسیر کنار آبشار را بالا بروید. سرچشمه آبشار حدود 50 متر بالاتر است و راهش چندان هم صعبالعبور نیست. اما خیلیها دیگر نای بالا رفتن از این راه را هم ندارند که راه کنار آبشار را بالا بروند.
آخر هفته در تنگه واشی
شما این طور نباشید
اگر شما هم این کتیبه تاریخی را از نزدیک ببینید، آرزو میکنید که ای کاش این کتیبه در تنگه واشی نبود و شما آن را به این حال و روز فعلی نمی”‹دیدید. کتیبهای که آق ممدها زیرش یادگاریها نوشتهاند. فقط می”‹توان امیدوار بود اگر این هنرمندان گمنام روزی دوباره گذرشان به اینجا بیفتد از کرده خودشان شرمنده شوند.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظرات:
ارسال یک نظر