۱۳۹۰ مهر ۳, یکشنبه
از چاقو تا چاروق!
چکشها بر فولاد گداخته فرود میآیند، مفتولهای نقره مدام کشیدهتر و ظریفتر میشوند، درفشها چرم مرغوب را سوراخ میکنند و پشمهای رنگی بر تارهای سفید میخوابند. در بازارهای پر از رنگ و نقش و صدای زنجان همه اینها هست، اما همه صنایع دستی زنجان اینها نیست.
چاقوسازان، ملیلهکاران، چاروقدوزان و فرشبافان در کنار دباغان و مسگران و رنگرزان، صبح زود کرکره مغازهشان را بالا میدهند و دست به کار میشوند تا بازار صنایع دستی زنجان را گرم نگه دارند؛ بازار رنگارنگی که همه چیز دارد؛ از قلمتراش تا قداره، از ملیله تا چاروق و از فرشهای مرغوب تا گیوههای سفید؛ بازار طویلی که قصه صنایعش سر دراز دارد و همچنان بوی تاریخ و هنر میدهد.
هرچند که روزگار، با هنرمندان و صنعتگران قدیمی اینجا هم نامهربانی کرده”‹است و بعضی ساکنانش را وادار به ترک راستهها و تیمچههایش کرده؛ اما اگر هنوز هم هوای دیدن هنر دست این مردم خوشذوق را دارید، عزم زنجان کنید که هنوز هم می”‹شود مصنوعات هنرمندانه آنان را در سرتاسر بازار پیدا کرد.
از چاقو تا چاروق!
چاقوی زنجان
هر چیزی که لبه تیز داشته باشد، اینجا، در بازار زنجان پیدا میشود. از وقتی «عبدالغفار سکاک» در عصر صفویان، پتک بر سندان کوبید و سوهان بر تیغههای فولاد آبدیده کشید تا وقتی مصدق امینی در عهد پهلویان، ماهی و تفنگ و ماشین بر دستههای چاقوها نشاند، نام زنجان یادآور چاقو و چاقوسازی بوده و هست. بازار چاقو، قلمتراش، قیچی، شمشیر، قندشکن، دشنه و قداره در زنجان همیشه گرم است؛ هم ارزان دارد و هم گران، هم کوچک دارد و هم بزرگ، هم بیامضا و هم امضادار، ضامندار و بیضامن، یک”‹تیغه و چند تیغه. چاقوسازان زنجانی آنقدر فولاد را میگدازند و چکشکاری میکنند تا به هر شکلی میخواهند درش بیاورند و آنقدر سوهان بر لبههایش میکشند تا تیز شود و برنده. تیغههای برنده زنجانی را قبضههایی پر از نقش و رنگ همراهی میکنند. چاقو و قندشکن هم البته اینجا هزار نقش و هزار شکل است. قیچی، قلمتراش و ناخنگیر و... همه در اینجا نقشپردازی میشوند تا نام زنجانی بهخود بگیرند.
از چاقو تا چاروق!
چاروق
فرق چاروق زنجانیها با چاروقی که در قصهها پاپوش چوپان”‹ها بود زیاد است؛ چاروقی چرمین مخصوص دشت و بیابان. این چاروق پاپوش چرمین ظریفی است مخصوص راه رفتن روی قالی با سری نوک تیز و برگشته که ظاهرا در عصر صفویان معمول شده. چاروق پاپوشی است کف چرمی با رویهای از ابریشم و زری و سیم وگلابتون با دو منگوله. چاروقهای اصیل پاشنه نداشتهاند؛ اما انواع امروزی آنها هم پاشنه دارند و هم رویه چرمی برای بیرون از خانه. چاروقدوزهای زنجانی چرمشان را از همشهریان دباغشان میخرند؛ چرمی از پوست گاو و اغلب قرمز رنگ. ورقهای چرم را در اندازههای مختلف و به شکل اتو میبرند و در آب میگذارند تا نرم شود و آماده قالبکشی. بعد چاروق با نخهای تابیده شروع به بافتن چرم مرطوب میکند. آن را روی قالب میکشد و با میخهای کوتاه به کف قالب چوبی محکم میکند. کف مقوایی چاروق را میچسبانند و اطراف چاروق را زیگزالدوزی میکنند و آسترکشی. بعد رویهدوزی و قلابدوزی و بعد منگولهها روی چاروق مینشینند تا این پاپوش ظریف زنانه کامل شود.
از چاقو تا چاروق!
پاپوش ایرانی
چاروق”‹های پر زرق و برق و منگولهدار جایشان را به چاروقهای سرخ و سادهای دادهاند که رویه گلابتون ندارند و خبری از منگوله رویشان نیست. آن چاروق”‹ها را نمیشد در کوچه و خیابان به پا کرد، اما اینهارا میشود به پا کرد و میان کفشهای چینی نامرغو ب، رنگ و بوی پاپوش ایرانی را به خیابانها داد.
قالی زنجان
دارهای بزرگ و فرشهای کوچک و طرحهای ذهنی و نقشهای شکسته زمانی در اغلب خانههای زنجانی پیدا میشدند؛ اما حالا تک و توک خانهای پیدا میشود که صدای ضربه بافندهها از آن بلند باشد. نقشهای شکسته و طرحهای ذهنی”‹باف زنجانی جایشان را به قالیهای شاه عباسی و تصویری دادهاند؛ اما هنوز هم میشود فرشهایی با نقشهای شکسته و درهم پیچیده در زمینه لاکی و سورمهای پیدا کرد که بوی اصالت میدهند. «بیدگینه» اسم و رسمدارترین فرش زنجان است؛ فرشی پر از طبیعت، با چهار لچک و ترنجی شش ضلعی و متنی پوشیده از گندمزار. «بیدگینه» در بازار کمیاب است اما غلط ماهی، تخته ماهی ، «قلتوق»، بسته میری، چارقات در بازار بسیارند. البته طرحهای اصیل آن را نمیشود با یک نگاه تشخیص داد. بازار قالی در همه جای ایران کم رونق شده و دیگر کمتر کسی طالب نقشهای شکسته است. قالیبافان زنجانی هم یا سراغ طرحهای ماشینی و تصویری رفتهاند یا قالیهای مرغوبشان را به بازارهای دیگر میفرستند بلکه آنجا قدرشناسی پیدا شود و هنرشان را ارزان نخرد.
از چاقو تا چاروق!
ملیلهکاری
گرانبهاترین سوغاتی زنجانیها حاصل همنشینی رشتههای ظریف سیمین است. شمشهای نقره ذوب میشوند و از قالب مخصوص میگذرند تا تبدیل به مفتولهایی یک سانتی شوند. بعد دوباره ذوب میشوند و از قالب میگذرند تا قطرشان اینبار به یک میلیمتر برسد. بعد آنقدر با سیمکش کشیده میشوند تا نازکتر و ظریفتر شوند و آماده ملیلهکاری. ملیلهکاران از تخته و موم قالب میسازند و این رشتههای سیمین را روی قالب مینشانند و نقش
می”‹سازند. نقشها که روی قالب نشستند و طرح کامل شد، روی نقشها را با براده مس میپوشانند و آن را حرارت میدهند تا رشتهها به هم وصل شوند و قلمدان بشوند و ظرف چایخوری و جعبه آرایش و زیور و زینت زنان ایرانی. حالا نوبت زدودن ناخالصیهاست؛ تیزاب وارد میدان میشود و ناخالصی را میرود. در آخر ملیلهکار با خاکاره اثر هنریاش را صیقل میدهد و برق میاندازد تا دل از ببیندگانش ببرد.
نکته: بپوش و بگرد کفشهای چرمی عمر طولانی دارند و نمیگذارند پا بوی بد بگیرد و وقتی چاروق باشند، ایرانی بودنشان را به رخ میکشند و وقتی سرخ باشند شادابیشان. مدتهاست که چاروقهای زنجانی در میان کفشهای ایرانی و خارجی جا باز کردهاند، فقط آنها را باید چند روزی به پا کنید تا جا باز کنند. به دلیل طبیعی بودن جنس آنها پا هرقدر هم که در اینها بماند، بوی بد نخواهد گرفت.
بخش گردشگری تبیان
برگرفته از سرزمین من
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظرات:
ارسال یک نظر