ه نظر بـيشتر مورخان، آورنده فکر سکه در ايران " کوروش " است. در آن زمان که ايرانيان، ليديا را فـتح کردند و " کرزوس" را به ايران آوردند، تـشکيل امپـراطوري با عـظمت هـخامـنشي به نشانهً ويژه اي نياز داشت، که سکه مي توانست گوياترين و رايج ترين نشانه ها باشد. ولي وي فرصت اين کار را پـيدا نکرد، چرا که لشکرکشيهاي پـي در پـي مانع انجام دادن اين عـمل بود.
چـون " داريوش " حکومت خود را بر پايه نظام اداري در کليهً شئـون مملکـت قرار داد، بزودي مـتوجه لزوم سکه شد و تـرتـيب تـناسب طلا و نقره را بنا بر آنچه در ليدي معـمول بود بکار برد؛ که نسبت آن يک به 13.335 مي باشد، و براساس آن ترتـيب، اولين سکه طلاي ايران معـروف به " دريک " به وزن 8.41 گرم و نقره معروف به " سيکل " که به وزن 5.6 گـرم که از لحاظ نـقـش بسيار ممتاز بود، ضرب زده به جريان انداخـت. در يک اقـتـباسي است که از نام " دارا " يا " داريوش " به معـني سکهً شاهي که در کليه متصرفات آن دوره مورد قبول بوده است.
اولين نوع سکه هاي هخامنشي که به سکه هاي شاهي معـروف است، احـتمالا در سال 517 قـبل از ميلاد از ضرابخانه خارج گـرديد، زيرا در اين سال است که داريوش به نظم و نسق و ترتـيب تـشکيلات مملـکـتي پـرداخت و ناچار سکه که عامل مهـم اقـتصادي است در اين دوره به کار برده شد.
سکه هاي شاهي هخامنشي يعـني دريک و سيکل عـموماً داراي طرح مشابه مي باشـند فـقـط تصـوير هـرشاهـنشاه با ديگـري تـفاوت دارد و موجب شناخـتن آنهـا از يکديگـر مي شود، در روي سکه تصوير نـيمتـنه شاهـنشاه کمان به دست نقـش است، يا تصوير شاهـنشاه که به صورت کماندار پارسي ترکش بر پشت يک زانو به زمين زده و با يک دست زوبـين را گـرفـته و با دست ديگر کمان را مي کشد؛ و در نوع ديگر شاهـنشاه کمان به دست در حال دويدن است و با دست ديگر نيزه را که مايل به زمين است نگـهـداشته است. زانو زدن شاهـنشاه، عـلامت نيايش اهـورامزداست.
در شاهـنشاهي هـخامنشي تا روي کار آمدن " اسکندر مقدوني " عـلاوه بر دريک و شکل که مخصوص ضرابخانه سلطنتي بود، ممالک و شهـرهاي يوناني و آسياي صغـير که در تصرف ايران بودند و استانداراني ( ساتراپ ) که شاه براي ايالات معـين مي کرد و حتي روًسا و فرماندهـان ارتـش اجازه داشتـند، هـر يک جداگـانه از هـر فـلزي که مايل بودند و با منافع اقـتـصادي آنهـا تطـبـيق مي کرد، سکه بزنـند.
به طور کلي سکه هاي شاهـنشاهي در تمامي ممالک هـمسايه، بخصوص يونان رواج زيادي داشت، به طوري که بازرگـانان خارجي با رغـبت زياد پـول هـخامـنشي را پـذيرفـته، و بـسياري از داد و سـتدهاي خود را با آن انجام مي دادند.
جنس طلاي سکه هاي هـخامنـشي در سراسر دنـياي مـتـمدن آن روزگـار رواج و اعـتبار داشت؛ و از جنس نـقره آن بـيـشتر در داخل ايران استـفاده مي شد.
۱۳۹۰ اردیبهشت ۱, پنجشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظرات:
ارسال یک نظر