"ميرزا صالح شيرازي" را همه به عنوان اولين روزنامه نگار ايراني مي شناسند؛ ولي او غير از اين، اولين ايراني است که چاپ را نيز شاگردي کرده است.
ميرزا صالح در سال 1815 ميلادي همراه چهار ايراني ديگر به فرنگ رفت تا زبان لاتين و انگليسي را بياموزد و مترجم دولت شود.
او در خاطرات خود مي نويسد:
«با خود انديشه نمودم که بجز تحصيل اگر توانم چيزي از اين ولايت به ايران برم که به کار دولت عليه آيد، شايد خوب باشد. و مدتها بود که خيال بردن چاپ و صنعت باسمه (چاپخانه) در سر من افتاده بود. چند روز بعد از آن به لندن رفته قولونل خان را ديده، کيفيت را به او حالي کردم. اين مطلب را پسنديده و بعد از آن مستر داني نامي که استاد چاپ ساز است، يعني مختص به آنست که انجيل را در زبان فارسي، هندي، سرياني و عربي و ساير زبانهاي غريبه چاپ ميزنند، ديده هر روزه دو ساعت بنده در کارخانه او رفته من اوله الي آخره چاپ را آموزد....
در لندن در سالندبري استريت منزل گزين و در پنج ساعت قبل از ظهر از خواب برخاسته الي دو ساعت قبل از ظهر در نزد مستر بالفور زبان فرانسه خوانده و بعد از ناهار مجدداً درس خود را خوانده و بعد از آن الي دو ساعت بعدازظهر کتاب ديگر فرانسيس خوانده و بعد لباس انگريزي در بر کرده به منزل استاد چاپ زن رفته الي چهار ساعت و نيم از ظهر گذشته در کارخانه چاپ سازي مانده و بعد از آن به يکي از مهمانخانه ها شام خورده، به منزل برگشته، بعضي از تواريخ روم و گريک و روس و ترکي و ايران و داستانها به زبان انگريزي خوانده و صفحه اي از فرانسه ترجمه به زبان انگريز نوشته.
روز يکشنبه ها که روز تعطيل است درس نخوانده و يک شب در هفته به مهماني يا به تماشاخانه رفته. هر کس در ميانه هفته بنده را وعده مي خواست عذر مي آورم. بالجمله همه روزه مستمراً درس ميخوانم و به چاپخانه ميرفتم.»
۱۳۹۰ فروردین ۲۶, جمعه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظرات:
ارسال یک نظر