کانون ایرانیان: نخستین مبارزه مذهبی
کانون ایرانیان

۱۳۹۰ اردیبهشت ۳۱, شنبه

نخستین مبارزه مذهبی

-نخستین‌ مبارزه‌ مذهبی‌ در تاریخ‌ ایران‌ باستان‌ در سالهای‌ 522-521 قبل‌ از میلاداتفاق‌ افتاد. داریوش‌ در بین‌ اقدامات‌ منفی‌ « بردیا » (گائوماتا - گئوماتا) تجدید بنای‌ معابد را جزو اقدامات‌ مثبت‌ خود قلمداد می‌نماید. از اینجا معلوم‌ می‌شود كه‌ در زمان‌ سلطنت‌ «بردیا» یك‌ مبارزه‌ی‌ شدید مذهبی‌ جریان‌ داشته‌ است‌. ضمناً برای‌ اینكه‌ از موضوع‌ این‌ مبارزه‌ اطلاع‌ حاصل‌ كنیم‌ باید كیفیت‌ و خصوصیت‌ مذاهب‌ مختلفه‌ی‌ ایران‌ باستان‌ را مورد مطالعه‌ی‌ خویش‌ قرار دهیم‌. به‌ نظر ما در ایران‌ زمان‌ هخامنشیان‌ سه‌ مذهب‌ وجود داشته‌ است‌: مذهب‌ توده‌ی‌ مردم‌ ایران‌، مذهب‌ پادشاهان‌ هخامنشی‌ و مذهب‌ مغها. این‌ سه‌ مذهب‌ با یكدیگرتطابق‌ نداشت‌، ولی‌ اختلاف‌ و جدایی‌ بین‌ آنها متدرجاً از بین‌ رفت‌ و گاهی‌ هم‌ این‌ اختلاف‌، نظر به‌ سیاست‌ مذهبی‌ هخامنشیان‌ به‌ نحو سریع‌ منتفی‌ می‌گردید.مذهب‌ مردم‌ ایران‌ را از گفته‌های‌ هرودوت‌ و « استرابن‌ » و تا اندازه‌ای‌ از كورش‌ نامه‌ی‌ « گزنفن‌ » و بعضی‌ از آثار « سیسرون‌ » و « پلوتارك‌ » و سایر مؤلفان‌ باستانی‌ می‌توان‌ استنباط‌ نمود. ایرانیان‌ در زمان‌ هخامنشیان‌ از پیروان‌ خدایان‌ هند و آریایی‌ یعنی‌ تابع‌ نیروی‌ طبیعت‌ بودند. آنان‌ روشنایی‌ و خورشید و ماه‌ و زمین‌ و بادو سایر پدیده‌های‌ طبیعت‌ را احترام‌ می‌گذاشتند. ایرانیان‌ زردشتی‌ نبودند، بلكه‌ تابع‌خدایان‌ طبیعی‌ بودند كه‌ مورد انكار حضرت‌ زردشت‌ است‌. (2) مذهب‌ زردشت‌ نظر به‌جنبه‌ی‌ تجردی‌ كه‌ داشت‌ در تمام‌ دوران‌ سلطنت‌ هخامنشیان‌ قرین‌ موفقیت‌ نگردیدو تا زمان‌ آغاز سلسله‌ی‌ ساسانیان‌ مراسم‌ و عادات‌ زردشتی‌ در نظر ایرانیان‌ بیگانه‌ بود.درباره‌ی‌ مذهب‌ مغها اطلاعات‌ بیشتری‌ در دست‌ است‌. «هرودوت‌» و «استرابن‌» و «ژوستین‌» و «آپولی‌» و «آمیان‌ مارتسلینی‌» (آمین‌ مارسلن‌) و سایر مؤلفان باستانی‌ به‌ ما امكان‌ بیشتری‌ داده‌اند كه‌ با مذهب‌ مغها آشنایی‌ پیدا كنیم‌. مؤلفان‌باستانی‌ بالاتفاق‌ نقل‌ كرده‌اند كه‌ مغها از شاگردان‌ و پیروان‌ زردشت‌ بوده‌اند و آنها بهاحتمال‌ قوی‌ در قرن‌ ششم‌ قبل‌ از میلاد می‌زیسته‌اند. در روایات‌ و اخبار ایران‌ نیزكه‌ در ادبیات‌ ایرانی‌ می‌باشد منعكس‌ است‌، مغها به‌ عنوان‌ زردشتی‌ معرفیشده‌اند.بسیاری‌ از محققان‌ معاصر نیز در زردشتی‌ بودن‌ مغها تردیدی‌ ندارند. ما می‌توانیم‌ با نظرات‌ « ای‌. هرتل‌ » و « گ‌.هیوزنیگ‌ » و « ف‌.كیونیگ‌ » (كونیگ‌) و « ك‌.لمان هائوپت‌ » و « ا.هرتسفلد » مبنی‌ بر اینكه‌ مغها دشمن‌ مذهب‌ زردشت‌ بودند، واینكه‌ هخامنشیان‌ دوران‌ اولیه‌ زردشتی‌ بودند، موافق‌ باشیم‌. به‌ عقیده‌ی‌ این‌محققان‌ زردشت‌ كه‌ معاصر داریوش‌ بود و معلم‌ روحانی‌ وی‌ به‌ شمار می‌رفت‌، علیه‌ مغها به‌ عنوان‌ دشمن‌ آیینی‌ كه‌ تأسیس‌ نموده‌ بود قیام‌ نمود. محققان‌ مذكوراین‌طور تصور می‌كنند كه‌ مغهای‌ مغلوب‌ به‌ وسیله‌ی‌ هخامنشیان‌ مجبور شدندمذهب‌ زردشت‌ را بپذیرند، ولی‌ بعداً آن‌ را تحریف‌ كردند و در اوستای‌ صغیر مذهب‌ دیوها را كه‌ زردشت‌ آن‌ را منع‌ و نهی‌ كرده‌ بود، وارد نمودند. این‌ محققان‌ زردشتی‌ بودن‌ مغها را منكر شده‌ و استناد می‌كنند كه‌ در اوستا روحانیون‌ به‌ نام‌ «آتراوان‌»(آثروان‌)ها نامیده‌ شده‌اند، نه‌ مغها. ضمناً « دارمستتر » توضیحات‌ كافی‌ در این‌ موردداده‌ است‌. مغ‌ نام‌ قبیله‌ای‌ است‌ كه‌ همه‌ی‌ افراد آن‌ قبیله‌ از روحانیون‌ و كاهنهانبوده‌اند. آن‌ عده‌ از مغها كه‌ از روحانیون‌ محسوب‌ می‌شدند به‌ نام‌ « آتراوان‌ »(آثروانها) شهرت‌ داشتند. به‌ عبارت‌ دیگر مغ‌ نام‌ نژاد « آتروآنها (athravan) - نامروحانیون‌ آن‌ طایفه‌ است‌.

0 نظرات:

ارسال یک نظر