۱۳۹۰ اردیبهشت ۳۱, شنبه
گوی بالدار نشان هخامنشیان
ستاره هشت پر از دیر باز در آثار هنری شرق ، سیاره « آناهید/ناهید/زهره» و ایزدبانوی منسوب به آن را افاده می کرده است که برای نخستین بار توسطاقوام کاسی از ایران به میانرود/بین النهرین برده شد.بجزاین در مواردی معدود،در نگاره گوی بالدارماد های دیگری نیز به کار رفته استکه آز آن میان می توان به نقش چلیپا یاصلیب شکسته،نماد بر گرفته ازستاره قطبی و صورت های فلکی پیراقطبی ونشان دیرینه آیین میترا،اشاره کرد.به نظر می آید که ترکیب تمامی نشان هاینیایشی در شرق باستان وفراهم دیدن نگاره ای که حامل نشان ویژه بسیاری ازاقوام و ادیان در آن زمان بوده، کوششی برای همبستگی یگانگی مردمان بودهاست. به ویژه که در بسیاری از نسخه های این نگاره ،گل یا حاقه پیمانی نیز دردست اهورا مزدا دیده می شود.نگاره گوی بالدار در دوران هخامنشیان به نهاییترین شکل خود دست می یابد که در سنگ نگاره داریوش بزرگ در بیستون نیزدرسنگ نگاره های تخت سنگ نگاره داریوش بزرگ دربیستون نیز درسنگ نگارههای تخت جمشید به فراوانی دیده شده و عملا به عنوان نشان ویزه و ملی و فراگیر هخامنشیان به کا ر بسته می شود.اما پس از عصر هخامنشی استفاده ازاین نشان برای همیشه و در همهسرزمین ها فراموش می شود و در واقع نگاره گوی بالدار نیمه تمام برآرامگاه صخره ای داریوش سوم در نزدیکی تخت جمشید ،آخرین نمونهاین نشان و نماد دیرینه باستانی است.در اینجا توضیح یک نکته نیز ضروری به نظر می آید که در سالیاناخیر،گاه ازاین نگاره با نام «فروهر» و نشان دینی زرتشتیان یادمی شود و برای رمزگشایی اجزاء آن، سخنان نادرست فراوانیبازگو می شود.از آن جا که هیچ نشانه از کاربرد این نگاره در عصر ساسانی(زمان رسمیت و گسترش آن دین)تا به دوران معاصر به دستنیامده است . آشکارا دانسته می شودکه نگاره گوی بالدارارتباطی با دین زرتشتی نداشته است.همچنین می دانیم کهعلیرغم کاربرد فراوان این نگاره در آثار هخامنشی،حتی یکبارهم نام فروهر یا مفهوم آن،در هیچ یک از کتیبه های هخامنشیو حتی در «گاتهای» زرتشت دیده نشده است.توصیف و تفسیرهایی که امروزه درباره این نگاره و با نام«فروهر» گفته می شود،تنها ناشی از ذوق قریحه و تخیلات است.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظرات:
ارسال یک نظر