آبان به نام آب و فرشته آب است. این فرشته به نام «برزیزد» نیز خوانده مى شود. در اوستا «اپم نپات» و در پهلوى «آبان» گفته مى شود. آب جمع باران است. در اوستا و پهلوى «آپ» و در سانسکریت «آپه» و در فرس هخامنشى «آپى» است. این عنصر مانند عناصر اصلى (آتش، خاک، هوا) در آیین مقدس است و آلودن آن گناه است و براى هر یک از آنها فرشته مخصوصى تعیین شده است.
• جشن و یسنه
واژه جشن از کلمه «یسنه» اوستایى آمده و این کلمه نیز از ریشه اوستایى مشتق شده که به معناى ستایش کردن است. بنابراین معنى واژه جشن، ستایش و پرستش است.در جشن هاى ایران باستان همیشه شادى و تفریح، با ستایش اهورا مزدا و آفرین و نیایش همراه بود. به این معنى که پیش از آغاز برنامه اصلى جشن، با حضور شرکت کنندگان سرودهایى از اوستا و دعاى آفرینامه خوانده مى شده، سپس برنامه اصلى جشن آغاز مى گردیده. جشن هاى ایران باستان به سه دسته تقسیم مى شوند: جشن هاى سالیانه یا گهنبارها، جشن هاى ماهیانه و جشن هاى متفرقه.
جشن ها یادگارهاى درخشان پدران بیدار دل ما هستند که متاسفانه در طول تاریخ بسیارى از آنها به علت جبر زمان و تعصبات بسیار، از بین رفته و هم اکنون از آنها نمونه هایى بسیار اندک در جامعه ایرانى به چشم مى خورند. ولى این نمونه اندک، نشانه هایى بس بزرگ هستند از اندیشه بلند و طبع ظریف ایرانى، طبعى که خداوند به این قوم ارزانى داشته است.
هدف از برگزارى جشن ها در ایران باستان ستایش پروردگار، گردهمایى مردم، سرور و شادمانى، داد و دهش و بخشش به بینوایان و زیردستان بوده است.
• آب مقدس
روز دهم آبان در تقویم زرتشتى به نام «آبان» است و اکنون در گاهشمارى جدید این روز، ۶ روز به عقب آمده و ۴ آبان شده است. دلیل این تفاوت این است که در گاهشمارى قدیم، همه ماه هاى سال ۳۰ روز بودند و حالا که شش ماه نخست سال ۳۱ روزه است، این روزها تغییر مى کنند.
هرودوت مى گوید: «ایرانیان در آب ادرار نمى کنند، آب دهان نمى اندازند و در آب روان دست نمى شویند.»
استرابون مى گوید: «ایرانیان در آب جارى خود را شست وشو نمى دهند، زمانى که ایرانیان به دریاچه یا رود یا چشمه اى مى رسند، گودال هاى بزرگ کنده و قربانى در کنار آن مى کشند و سخت پرواى آن دارند که هرگز خون به آب نیامیزد، چون این کار سبب آلودگى آب خواهد شد.» و در جایى دیگر مى گوید: «در آن (آب) لاشه و مردار نمى اندازند و عموماً آنچه ناپاکى است در آن نمى ریزند.» کریستین سن نیز مى گوید: «ایرانیان احترام آب را بیش از هر چیز واجب مى شمرند.»
در جشن آبانگان، پارسیان به ویژه زنان در کنار رود، دریا و یا چشمه، فرشته آب را نیایش مى کنند. آبى را که اوصاف سه گانه اش (رنگ، بو و مزه) تغییر مى یافت، براى آشامیدن و شست وشو به کار نمى بردند.
بیرونى در آثار الباقیه در مورد جشن آبانگان چنین مى نویسد: «آبان روز، روز دهم آبان است و آن عیدى است که به واسطه توافق دو اسم، آبانگان مى گویند. در این روز «زو» پسر تهماسب از سلسله پیشدادیان به پادشاهى رسید و مردم را به کندن نهرها و تعمیر آنها امر کرد و در این روز به کشورهاى هفتگانه خبر رسید که فریدون، بیوراسب (ضحاک) را اسیر کرد و خود به پادشاهى رسیده و به مردم دستور داده است که خانه و زندگى خود را مالک شوند.»
همچنین درباره پیدایش جشن آبانگان روایت است که در پى جنگ هاى طولانى بین ایران و توران، افراسیاب تورانى دستور داد تا کاریزها و نهرها را ویران کنند. پس از پایان جنگ پسر تهماسب که «زو» نام داشت دستور داد تا کاریزها و نهرها را لایروبى کنند و پس از لایروبى، آب در کاریزها روان گردید. ایرانیان آمدن آب را جشن گرفتند. در روایت دیگرى آمده است که پس از هشت سال خشکسالى، در ماه آبان باران آغاز به باریدن کرد و از آن زمان جشن آبانگان پدید آمد.
زرتشتیان در این روز همانند سایر جشن ها به آدریان ها مى روند و پس از آن به کنار جوى ها و نهرها مى روند و با خواندن اوستاى آبزور (بخشى از اوستا) که توسط موبد خوانده مى شود، اهورا مزدا را ستایش کرده و درخواست فراوانى آب و نگهدارى آن را مى نمایند و پس از آن به شادى مى پردازند.
در اوستا «آبان» فرشته اى است که به عنوان فرزند آب ها معرفى شده است. این اوست که آب ها را پخش مى کند (یشت ،۸ بند ۳۴) او نیرومند و بلند قامت است و داراى اسب تندرو. او مانند هرمزد مهر، لقب اهوره (= سرور) دارد و مانند امشاسپندان درخشان است. در وداها نام او به صورت «اپام نپات» ظاهر مى شود که خداى آب ها است.
در فقره یک و دو، گرده ،۸ هفتمین یشت بزرگ مى گوید: «به سرچشمه آب درود مى فرستیم، به گذرهاى آب درود مى فرستیم، به کوه هایى که از بالاى آنها آب جارى است درود مى فرستیم، به دریاچه ها و استخرها درود مى فرستیم.»
در یسنا ۶۵ فقره ،۱۰ اهورا مزدا به پیامبرش مى گوید: «نخست به آب روى آور و حاجت خویش را از آن بخواه.» احترام به آب امروز نیز در کشور کم آب ما مشهود است. در میان مردم مایع روشنى است و اگر ناخواسته آبى به روى کسى پاشیده شود، مى گویند آب روشنایى است یا این که پشت سر مسافر آب مى پاشند تا سفرش بى خطر انجام گیرد و زود بازگردد و این اعتقاد که آب ناخواسته و یا نطلبیده، مراد است همه نشان از احترام و ارزشى است که مردم ایران نسبت به این مایع حیات بخش قائل هستند. در اینجا، چون صحبت از آب و عظمت آن آمد، بهتر است اناهیتا ایزدبانوى آب ها نیز معرفى شود.
• آناهیتا
ناهید، اناهید (اردویسور اناهیتا) ایزدبانوى با شخصیتى بسیار برجسته است که قدمت ستایش او به قبل از زرتشت مى رسد. «اردوى» به معناى رطوبت که در دو بخش «آن» که حرف نفى است و «هیت» به معناى آلوده و ناپاک، به مفهوم آب هاى پاک و نیرومند معرفى مى شود. این ایزدبانو در کتیبه اردشیر دوم هخامنشى و در بسیارى از سنت ها، به صورت خلاصه شده «آناهیتا» در مى آید و در اواخر دوره هخامنشى در کتیبه هاى پادشاهان اردشیر دوم و سوم در کنار هرمزد و مهر، ذکر مى شود. بنابراین پدر و مادر آب ها مى شود و از اپم پنات پیشى مى گیرد.
اناهیتا در آبان شیت اوستا، زنى است جوان، خوش اندام، بلند بالا، زیبا چهره با بازوانى سپید و اندامى برازنده، کمربند تنگ به میان بسته، به جواهر آراسته با طوقى زرین برگردن و گوشواره چهارگوش در گوش، کفش هایى درخشان به پا، با بالا پوشى زرین و پرچین. این ایزدبانو با صفات نیرومندى، زیبایى و خردمندى به صورت الهه عشق و بارورى در مى آید، زیرا چشمه حیات از وجود او مى جوشد و بدین گونه «مادر خدا» نیز مى شود و همتاى ایرانى آفرودیت (الهه عشق و زیبایى در یونان) و ایشتر (الهه بابلى) به شمار مى آید. اناهیتا گردونه اى دارد با ۴ اسب سفید. اسب هاى گردونه او ایزد ابر، باران، برف و تگرگ هستند. او در بلندترین طبقه آسمان جاى گزیده است. او نطفه مردان را پاک مى کند و زهدان زنان را براى زایش آماده مى کند. او خداى محبوبى بود که بسیارى را به خود جلب کرد و امروز هم در هندوستان پیروانى دارد.
• قسمت هایى از اردویسور نیایش یا آبزور
درود و ستایش و توانایى و زور و آفرین باد به اهورا مزداى فروغمند با شکوه و به امشاسپندان، به آب هاى خوب مزدا داده، به آب اردویسور اناهیتاى پاک، به همه آب هاى مزدا داده، به همه گیاهان مزدا داده، به همه ستودگان مادى و مینوى و به فروهرهاى پاکان و راستان که پیروز و پرتوان هستند.
مى ستایم آب اردویسور اناهیتا را که در همه جا گسترده است و تندرستى بخش است و بداندیشان را دشمن است و اهورایى کیش است و در خور ستایش و نیایش در جهان مادى. آن پاکى که جان افزاست، پاکى که فزاینده گله و رمه است، پاکى که گیتى افزاست، پاکى که خواسته افزاست.
اردویسور اناهیتا که داراى هزارها دریاچه و هزارها نهر است که هر یک از این دریاچه و نهرها به اندازه چهل روز راه هست براى کسى که با اسب راهوارى براند.
آب ما، از آن بداندیش نیست، از آن بدگو نیست، از آن بدکردار نیست، از آن بدبین نیست، از آن کسى که دوست را بیازارد نیست، از آن کسى که همراهان را بیازارد نیست، از آن کسى که کارکن را بیازارد نیست، از آن کسى که خویشان را بیازارد نیست.
اى آب ستوده، به من بزرگ ترین دارش ها (نعمت ها)، تن درست و اندام درست ارزانى دار. اى آب ستوده، به من خواسته فراوان ببخش، گله و رمه گوناگون و فرزندان دلیر همان گونه که پیش از من به کسانى که از تو خواستند، بخشیدى.
با آرزوى این که تمامى ما ایرانیان، گذشته خود را بشناسیم و تا جایى که توان داریم جشن هاى کهن خود را زنده کنیم و به احترام آب هاى تمام دنیا که پاک است و پاک کننده، به آن ارج نهیم و در حفاظت و پاک نگه داشتن آن بکوشیم.
منبع: امرداد
۱۳۹۰ اردیبهشت ۳۱, شنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظرات:
ارسال یک نظر