کانون ایرانیان: خطا پوشی
کانون ایرانیان

۱۳۹۰ خرداد ۲, دوشنبه

خطا پوشی

هرچه جان می کند این دل به فراموشی تو

روح پرواز کند بهر هم آغوشی تو



گر چه از عقل و خرد دور که یاد تو کنم

لیک عشق است به دنبال خطاپوشی تو



عقل دادم زند و حکم جنونم بدهد

عشق خندد به دل و شاد به مجنونی تو



این چه سریست که با این همه جور و ستم ات ؟

دل ببخشد به دمی اینهمه بی مهری تو



شبم از رنگ خیالت چه دل انگیز و چه مست

ماه واله ز تو و قصه رنگینی تو



در هوای شب گیسوی تو بودم ناگه

سحر آمد به نجاتم ز شب افروزی تو



سرو را شیوه ز عشق است به نسیان خطا

شرط عشق است مرا اینهمه دلجویی تو






سعید چرخچی

0 نظرات:

ارسال یک نظر