سنگنبشتهي پارسي باستان معروف به DSe، بنانبشتهاي متعلق به كاخ داريوش كبير در شوش است. محتواي اين نبشتهي ارزشمند، وجوه بسيار جالب توجهي را از منش فردي، اصول درخشان جهانداري، و انديشههاي مردمدارانهي سياسي داريوش بزرگ به نمايش ميگذارد و خواننده را با انديشه و كردار ستايشبرانگيز و بيمانند بزرگترين پادشاه تاريخ ايران آگاه ميسازد.
ترجمهي فارسي اين سنگنبشته، برپايهي برگردان انگليسي "رولند كنت" و مقابله با متن پارسي باستان آن فراهم آمده است:
7-1: خداي بزرگ است اهوره مزدا، كه اين زمين را آفريد، كه آن آسمان را آفريد، كه شادي را براي انسان آفريد، كه داريوش را شاه كرد، يك شاه از [ميان] بسيار، يك فرمانروا از [ميان] بسيار.
14-7: منم داريوش، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه كشورهاي دربردارندهي همهي نژادها، شاه در اين زمين بزرگ دوركران، پسر ويشتاسپ، يك هخامنشي، يك پارسي، پسر پارسي، يك آريايي، از تبار آريايي.
30-15: داريوش شاه ميگويد: اينها كشورهايي هستند كه من، به خواست اهوره مزدا، بيرون از پارس فروگرفتهام؛ من بر آنان پادشاهام؛ آنان برايام خراج ميآورند؛ آن چه را بدانان ميگويم، همان را ميكنند؛ قانون من، كه آنان را پاس ميدارد، [چنين است]؛
ماد، ايلام، پارت، هرات، باختر، سغد، خوارزم، زرنگ، آرخوزيا، ستگيديا، مكران، هند، [سرزمين] سكاهاي هومستا، [سرزمين] سكاهاي تيزخود، بابل، آشور، عربيه، مصر، ارمنستان، كاپادوكيه، لوديه، [سرزمين] ايونيهاي هاي كنار دريا و آن سوي دريا، تراكيه، ليبي، اتيوپي، كاريه.
41-30: داريوش شاه ميگويد: بدكاريهاي بسياري بود كه نيكو ساختم. كشورها در آشوب بودند. يكي، ديگري را ميزد. سپس به خواست اهوره مزدا چنان كردم كه يكي، ديگري را هرگز نزند. [اينك] هر كسي در جايگاه خويش است. قانون من - كه [خطاكاران] از آن ميترسند - چنان است كه توانا، ناتوان را نزند و نكُشد.
49-41: داريوش شاه ميگويد: دستساختهها (= بناها) ي بسياري را كه پيشتر از جايگاهشان برون آمده بودند، به خواست اهوره مزدا، در جايگاه خود نهادم. شهركي به نام [++++]، باروي آن به سبب كهنگي فروريخته بود، [و] پيش از اين بازسازي نشده بود، از آن [زمان] تاكنون، پس من باروي ديگري را ساختم.
52-49: داريوش شاه ميگويد: باشد كه اهوره مزدا و ديگر ايزدان، مرا و خاندان مرا، و آن چه را كه نبشتهام بپايد.
۱۳۹۰ تیر ۵, یکشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظرات:
ارسال یک نظر