«بابلستان» قطبي بزرگ در امر بازرگاني ميان ايالتهاي غربي آسياي كوچك، فنيقيه، فلستين، و مصر از يك سو، و سرزمينهاي جنوب و شرق ميانرودان از سوي ديگر بود. در آسياي كوچك، بازرگانان بابلي مواد رنگي، آهن، مس، قلع و شراب خريداري ميكردند. در آسياي كوچك، آهن و نقره استخراج ميگرديد و در قبرس و امتداد بخش فرادست دجله، مس؛ در منطقهي اخير سنگ آهك نيز استخراج ميشد. بابليها از مصر و سوريه براي رنگرزي پارچههاي پشمي و سفيد كردن پارچه و نيز براي شيشهسازي و پزشكي، زاج سفيد ميآوردند. همچنين "مصر" طلا، عاج، آبنوس و ديگر كالاهاي تجملي را تهيه ميكرد. اشيايي را كه صنعتگران و افزارمندان يوناني در Naucratis در دلتاي نيل ساختهاند، حتا در آسياي مركزي نيز يافته شده است. هردوت (3.6) به تحويل خمرههاي شراب فنيقيه به مصر اشاره ميكند؛ اين اطلاعات را كشف كوزههاي داراي نبشتههاي فنيقيهاي در مصر، و نيز پاپيروس آراميزباني كه به «شراب از صيدون» آورده شده به مصر اشاره ميكند، تأييد مينمايد. فنيقيه و سوريه چوب سرو، رنگ، شيشهآلات، و ديگر مصنوعات ارزنده را صادر ميكردند.
تجارتخانهي Egibi، مستقر در بابل، نقش مهمي را در بازرگاني به ويژه با ماد و ايلام ايفا ميكرد. نمايندگان مؤسسهي "اگيبي" بردههايي را در ايلام خريداري ميكردند و بنا به نوشتهي "ديودروس سيكولوس" (17.67.3)، رقمي از فراوردههاي كشاورزي نيز از ايلام وارد ميشد. "بابلستان" غله و پارچهي پشمي، كه خواهان و خريدار آن بسيار بود، به ويژه به ايلام صادر ميكرد.
در خود پارس دادوستد كالا و پول بسط و توسعهي اندكي داشت. بنا به نوشتهي هردوت (1.153) و استرابو (15.3.19)، پارسها بازارگاه نداشتند و در بازارهاي باز خريد و فروش نميكردند [!]. اين نكته نيز درخور نگرش است كه در شواهد مستند فراواني كه متون (الواح) ايلامي تخت جمشيد فراهم آوردهاند، اطلاعات مستقيم و صريحي دربارهي بازرگاني وجود ندارد. با وجود اين، آينهها، ظروف، و ديگر اشيايي را كه افزارمندان پارسي ساختهاند، در مصر يافته شده است. نام چندين بازرگان پارسي نيز شناخته شده است. براي نمونه، برپايهي متن بابلي پيشنويسي شده در شهر Humadeshu در غرب ايران در طي شهرياري "كبوجيه" (30-522 پ.م.)، دو فرد پارسي زنان بردهاي را به يك بابلي فروختهاند؛ همان متن به فردي پارسي با نام Artarushu اشاره ميكند كه لقب «رييس بازرگانان» را داشت.
در شرق، "هند" طلا، عاج و روغنهاي خوشبو را به امپراتوري هخامنشي صادر ميكرد. سنگ لاجورد و عقيق سرخ از سغد و باختر، و فيروزه از خوارزم ميآمد (كتيبهي DSf)، و طلاي "سيبري" از طريق باختر به امپراتوري وارد ميشد. در غرب، "يونان" بازرگاني فعالي را با سرزمينهاي امپراتوري هخامنشي با صادرات روغن زيتون، شراب و به ويژه سفال (هردوت 3.6) دنبال ميكرد. گلدانهاي آتني نه تنها در كرانههاي درياي سياه بل كه در شهرهاي بزرگ هخامنشي نيز يافته شده است.
بندرهاي خليج فارس مراكز عمدهي بازرگاني دريايي هخامنشي با غرب بودند. آن چه به ويژه پيوندي پراهميت با اين بازرگاني داشت، كانال داريوش در مصر بود كه درياي سرخ را به رود نيل متصل ميكرد و بدين ترتيب دسترسي به درياي مديترانه را ميسر ميساخت (كتيبهي DZc). در آغاز، تجارت دريايي ميان امپراتوري هخامنشي و غرب، به ويژه در دست بازرگانان فنيقيهاي بود. با وجود اين، رفته رفته بازرگانان يوناني آنان را در Aegean از ميدان به در كردند و رقابت موفقيتآميزي را نيز با فنيقيهايها در مناطق ديگر آغاز نمودند. *
* M. A. Dandamayev, "Commerce II. in the Achaemenid period": Encyclopaedia Iranica, vol. 6, 1993, pp. 59-60
۱۳۹۰ تیر ۴, شنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظرات:
ارسال یک نظر