حجهالحق امام غياثالدين عمربن ابراهيم خيامي معروف به حكيم عمر خيام در اول ذيحجه 439 قمري (18 ماه مه 1048 ميلادي) در نيشابور متولد شد. شاگرد امامالحرمين جويني، ابوالحسين انبيري و ... بوده است. ابن سينا 11 سال قبل از تولد خيام چشم از جهان فرو بسته بود اما خيام همواره خود را شاگرد او دانسته و ارادتي وافر به او داشته است. روزي در حضور او از كسي سخن ميگويند كه نظريات ابوعلي سينا را رد ميكرده و نظر خيام را ميپرسند. ميگويد: او را رتبه يافت كلام ابوعلي نيست؛ چگونه رتبه اعتراض باشد او را؟
خيام در تمام علوم زمان خود سرآمد بود. در اوان جواني رسالهاي در گرفتن جذر و كعب نوشت. در سمرقند در سايه حمايت ابو طاهر عبدالرحمنبن علق رسالهاي در جبر و مقابله نوشت. در اين رساله معادلات درجه دوم و درجه سوم از راههاي هندسي و جبري حل شدهاند. او بسياري از مسائل جبري را با استفاده از مقاطع مخروطي حل كرد. خيام هم چنين با بسط دوجملهاي كه اكنون به بسط دوجملهاي خيام- نيوتن (1727-1642 ميلادي) معروف است و يافتن ضرايب اين بسط، به دستوري دست يافت كه اكنون به مثلث خيام- پاسكال (1623- 1662 ميلادي) معروف است. خيام به بسياري از خواص اين مثلث پي برده بود.
پس از فتح سمرقند توسط ملكشاه سلجوقي، خيام در سايه حمايت خواجه نظامالملك وزير خردمند ملكشاه قرار گرفت.
در سال 467 قمري (1074 ميلادي) در حالی كه تنها 27 سال داشت، مأمور شد كه با همكاري دانشمندان و رياضيدانان مشهوري همچون ابوالمظفر اسفزاري و ميمونالنجيب الواسطي، ابوالفتح عبدالرحمن خازني، ابوالعباس لوكري و معموري بيهقي به اصلاح تقويم موجود بپردازد. حاصل اين كارِ گروهيِ عظيم كه در رصدخانه اصفهان صورت گرفت و تا سال 471 قمري (1078 ميلادي) ادامه ياقت، تقويم جلالي بود كه تا به امروز يكي از دقيقترين گاهشمارهاي جهان به شمار مي رود.
پس از استيلاي اعراب تقويم هجري قمري رايج شده بود. با اين تقويم كارِ گرفتن ماليات از كشاورزان همواره با مشكل مواجه ميشد. براي يكنواخت كردن تاريخِ گرفتنِ ماليات، ملكشاه تصميم به تغيير تقويم گرفت.
تقويم جلالي تقويمي شمسي است. در اين تقويم سال كبيسه هر 4 سال يك بار اجرا ميشود (كبيسه رباعي) ولي هر 33 و يا 29 سال (بسته به رصد آسمان توسط منجمان) يك بار كبيسه پس از پنج سال اجرا ميشود (كبيسه خمسه). تاريخ شروع تقويم جلالي اول فروردين 458 هجري شمسي معادل 15 مارس 1079 ميلادي و 9 رمضان 471 هجري قمري بوده است.
خيام در سال 470 قمري (1077 ميلادي) رسالهاي در هندسه نوشت كه در آن روي اصول هندسه اقليدس مخصوصاً اصل پنجم آن تحقيق و كار كرد. يعني نسبت به اصول هندسه اقليدسي كه صدها سال كتاب درسي سراسر دنيا بود، شك كرد. بايد قبول كرد كه ايجاد هندسه غير اقليدسي براي آن دوره بسيار زود بوده است. زيرا تمامي مسائل آن زمان با استفاده از هندسه اقليدسي قابل حل بودند. اما بيش از 700 سال بعد، همان روش خيام مبناي كار لباچفسكي (1792-1856 ميلادي) در ساختن هندسه غير اقليدسي قرار گرفت كه با فاصله كمي مورد استفاده اينشتين (1955- 1879 ميلادي) قرار گرفت.
خيام رسالهاي در باره نظريه رياضيِ موسيقي، رسالهاي در علم مكانيك و تعيين وزن مخصوص اجسام و هم چنين رسالهاي در باره روشهاي تعيين جهات و سبب اختلاف هوا در مناطق مختلف (هواشناسي) دارد. مهمترين رساله خيام در فلسفه رساله الكون والتكليف است. در كلام و همچنين ادبيات فارسي و عرب نيز استاد بوده است. از اشعارش پيداست كه با فردوسي و شاعر بزرگ عرب يعني ابوالعلاي معري به خوبي آشنا بوده. او را تالي ابنسينا دانستهاند. امام محمد غزالي و عينالقضات همداني در زمره شاگردان او بودند.
از آزمايشي كه در حضور شاگردانش انجام داده چنين برميآيد كه كه به حركت زمين به دور خورشيد پي برده بود. او در اين آزمايش، در يك فضاي استوانهاي شكل، جسمي را حول محوري و به دور يك شمع ميچرخاند و وضعيت زمين و ستارگان را در آسمان به اين شكل توضيح ميدهد. يعني در ثابت بودن زمين كه مورد تأييد همه دانشمندان آن روز بوده، شك ميكند و بديلي بسيار هوشمندانه براي آن مييابد.
پس از كشته شدن خواجه نظامالملك توسط فدائيان اسماعيليه و مرگ ملكشاه در سال 485 قمري (1092 ميلادي)، رصدخانه اصفهان تعطيل شد و خيام به نيشابور بازگشت.
در زماني كه سنجر نوجوان بود، خيام براي بيماري آبلهاش به بالين او آمد. يعني در پزشكي هم مورد مشورت قرار ميگرفته. اما هيچگاه مورد محبت سلطان سنجر قرار نگرفت. شايد اين بي مهري از آن رو باشد كه خيام تحت تأثير سياست مدني يونانيان مداخله اعضاي جامعه را در حكومت طلب ميكرد و مخالف حكومت پادشاهي مطلقه بود. ابن قفطي ميگويد: ”در التزام سياست مدنيه، بر موجب قواعد يونانيه، مبالغت فرمودي... “ نارضايتي سلطان سنجر از اين نظريات و مخالفت اهل ظاهر و متكلمان از سوي ديگر، موجب خانهنشيني خيام شد.
خيام در سال526 قمري (1131 ميلادي) در سن 83 سالگي در نيشابور درگذشت. شايد بي مناسبت نباشد كه گفته شود در دم مرگ مشغول مطالعه كتاب شفاي ابنسينا بوده است. بعيد به نظر ميرسد آن را براي اولين بار در دم مرگ ميخوانده، بيشتر احتمال دارد كه هميشه به آن مراجعه ميكرده است؛ يعني در فلسفه پيرو ابنسينا بوده و همواره عقل و منطق و برهان را معيار و ترازوي شناخت ميدانسته است .
زندگی خیام بطور اختصار
آرامگاه خیام که در محله کهن شادیاخ در نیشابور است. عمر خیام در سده پنجم هجری در نیشابور زاده شد. فقه را در میانسالی در محضر امام موفق نیشابوری آموخت؛ حدیث، تفسیر، فلسفه، حکمت و اختر شناسی را فراگرفت. برخی نوشتهاند که او فلسفه را مستقیما از زبان یونانی فرا گرفته بود.
در حدود ۴۴۹ تحت حمایت و سرپرستی ابوطاهر، قاضیالقضات سمرقند، کتابی دربارهٔ معادلهای درجهٔ سوم به زبان عربی نوشت تحت نام رساله فی البراهین علی مسائل الجبر و المقابله نظام الملک طوسی رابطهای نیکو داشت، این کتاب را پس از نگارش به خواجه تقدیم کرد. پس از این دوران خیام به دعوت سلطان جلاالدین ملکشاه سلجوقی و وزیرش نظام الملک به اصفهان میرود تا سرپرستی رصدخانهٔ اصفهان را بهعهده گیرد. او هیجده سال در آنجا مقیم میشود. به مدیریت او زیج ملکشاهی تهیه میشود و در همین سالها (حدود ۴۵۸) طرح اصلاح تقویم را تنظیم میکند. تقویم جلالی را تدوین کرد که به نام جلال الدین ملکشاه شهرهاست، اما پس از مرگ ملکشاه کاربستی نیافت. در این دوران خیام بهعنوان اختربین در دربار خدمت میکرد هرچند به اختربینی اعتقادی نداشت. در همین سالها(۴۵۶) مهمترین و تاثیرگذارترین اثر ریاضی خود را با نام رساله فی شرح مااشکل من مصادرات اقلیدس را مینویسد و در آن خطوط موازی و نظریهٔ نسبتها را شرح میدهد. پس از درگذشت ملکشاه و کشته شدن نظامالملک، خیام مورد بیمهری قرار گرفت و کمک مالی به رصدخانه قطع شد بعد از سال ۴۷۹ اصفهان را به قصد اقامت در مرو که به عنوان پایتخت جدید سلجوقیان انتخاب شده بود، ترک کرد. احتمالا در آنجا میزان الحکم و قسطاس المستقیم را نوشت. رسالهٔ مشکلات الحساب (مسائلی در حساب) احتمالا در همین سالها نوشته شده است.
خیام در زندگی زن نگرفت و همسر بر نگزید. باغی که آرامگاه خیام در آن قرار دارد، تصویر از کنار آرامگاه امامزاده محروق گرفته شدهاست. مرگ خیام را میان سالهای ۵۱۷-۵۲۰ هجری میدانند که در نیشابور اتفاق افتاد. گروهی از تذکره نویسان نیز وفات او را ۶۱۵ نوشتهاند، اما پس از بررسیهای لازم مشخص گردیده که تاریخ وفات وی سال ۵۱۷ بودهاست. مقبرهٔ وی هم اکنون در شهر نیشابور، در باغی که آرامگاه امامزاده محروق در آن واقع میباشد، قرار گرفتهاست.
۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۹, دوشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظرات:
ارسال یک نظر