دیو به معنی خدا در نزد هندواروپایی ها بوده است و میباشد؛ اما، در ایران هم زمان با آغاز دوره مزدیسنی، رهبران مذهب نوین این خدایان باستان هندواروپایی را نشان شرک واهریمن تصویر کردند. با توجه به این که در هندوستان این تغییر دین پیش نیامد خدایان باستان همچونان محترم شمرده شده اند که بزرگترین این خدایان ایندیرا میباشد. در اروپا واژه دیو Dio همچونان معنی خدای خود را به صورت عام تا امروز نگاه داشته است به ویژه نزد قومهای لاتین . در پهلوی دِو و در هندی باستان دیو. واژه از ریشه دیو به معنی درخشیدن میباشد. همین ریشه به معنی فریب دادن نیز هست.
لبته از دیدگاه کلی، دسته بندی دیوان در وندیداد ممکن است، اما این دسته بندی در هر مرحلهای به دستههای کوچک تری نیز تقسیم میشوند، و این بر اثر آن است که این جهان وهمانگیز و تابویی، یکسر جولانگاه آنان است. گروهی از این دیوان، اهریمنان بیماری و انتشاردهندگان انواع بیماریها هستند که شناخت آنان با آگاهیهای فعلی امکان ندارد، چون دیو کپس تی، یا دیوهای دریوی و دوی. از همین گروه گروه هستند دیوان سستی و تنبلی، چون کسویش به معنی ناتوانی دیو مرشَوَن به معنی فرتوتی، دیو نسو که دیو گند و لاشه است. و با این گند و تفعن کسانی را که مرده را لمس میکنند آلوده میسازد.
یسنای سی و دو بند یک تا سه: برای رسیدن به خوش بختی و بخشایش اهورا باید همه شما ای خویشان و هم کاران و یاران و نیز شما ای دیو پرستان رو به خدای یکتا آورید. پروردگارا باشد که همه پیامبر پیام تو باشیم و کسانی را که دشمن نام و راه تو اند از خود دور نگاه داریم. ای دیو پرستان و گم راهان شما و هواخواهان شما از گروه کج منشان و تیره دلانی هستید که مدتها است کردار زشت شما در هفت کشور زمین بر همه آشکار است و به بدی شناخته شده اید.
0 نظرات:
ارسال یک نظر