کانون ایرانیان: لقب انوشه روان
کانون ایرانیان

۱۳۹۰ مرداد ۲, یکشنبه

لقب انوشه روان

اصطلاح پارسي ميانه‌اي «انوشگ روان» anōšag-ruwān، به معناي داراي روان بي‌مرگ، در اصل يك حُسن تعبير است كه در دوران اسلامي به اسم خاصي آريستوكراتيك مبدل شده است. واژه‌ي anōša = بي‌مرگ، تنها يك بار در اوستاي كنوني يافته مي‌شود، اما به نظر مي‌رسد كه اين اصطلاح در پي بسط و گسترش آموزه‌هاي فرجام‌شناختي زرتشتي، رواج و تداول بسياري يافته باشد. در متن‌هاي پهلوي، عنوان انوشگ anōšag به حالت و وضعيت مردم پس از رستاخيز و نوسازي جهان دلالت دارد (بن‌دهش، ترجمه‌ي مهرداد بهار، 1369، ص 50). خود نوشيدني جاودانگي، كه از گياه هوم سفيد و چربي گاو هديوش Hadayōš ، در زمان نوسازي فرجامين جهان تهيه مي‌گردد، صرفاً انوش anōš خوانده مي‌شود (بن‌دهش، ص 147).
انوشگ به عنوان يك اسم خاص، در سنگ‌نبشته‌ي كعبه‌ي زرتشت شاپور يكم يافت مي‌شود (متن پارسي ميانه سطر 26، پارتي 21، يوناني 50). احتمالاً از سده‌ي سوم ميلادي، واژه‌ي «انوشه» بخشي از درودگويي و تهنيتي بوده كه به شاهان خطاب مي‌شده است: «انوشه بُويد».
آرزوي تعارف‌گونه‌ي بي‌مرگي يك فرد در قيد حيات، پس از مرگ او نيز يادآوري مي‌شده است تا روان‌اش همچنان زنده باشد. از اين رو، در متن‌هاي پهلوي اصطلاح «داراي روان بي‌مرگ» (انوشه روان) براي اشاره‌ي محترمانه به خود زرتشت، و شخصيت‌هاي برجسته‌ي ديگري چون: آدورباد مهرسپندان و مؤلف كتاب بن‌دهش به كار رفته است. نوشته‌هاي سنگ مزارهاي مربوط به دوران پس از عصر ساساني بر اين نكته دلالت دارند كه اصطلاح انوشه روان كاربرد عمومي گسترده اي در مفهوم «درگذشته» (فارسي كنوني: خدا بيامرز) داشته است.
اصطلاح «داراي روان بي‌مرگ»، كه به ويژه به صورت انوشيروان براي ما آشنا است، لقب اختصاصي خسرو يكم در آثار عربي و فارسي است. اصطلاح پارسي ميانه‌اي «انوشه روان» نيز به همين سان براي خسرو يكم به كار رفته است: بن‌دهش، ص 141؛ دين‌كرد 7/7/26؛ اندرز خسرو كوادان/ 1؛ گزارش شترنج/1.
احتمالاً عنوان انوشه روان به صورت اصطلاحي خانوادگي همواره براي متمايز كردن شاه درگذشته (خسرو يكم) از نوه‌ي زنده‌ي هم‌نام‌اش (خسرو دوم، پرويز) به كار مي‌رفته و بدين ترتيب به لقب ثابت خسرو يكم مبدل شده است. بنا بر اين فرض، الحاق اصطلاح انوشه روان به نام فرد زنده بدشگون دانسته مي‌شده و از اين رو، در آن زمان عنوان انوشه روان به نام خسرو يكم درگذشته اضافه شده است و نه خسرو دوم. (دانشنامه‌ي ايرانيكا، ج2، ص 99-98).

0 نظرات:

ارسال یک نظر