«آييننامه» شكل فارسي و عربي عنوان پارسي ميانهي ewen-naamag (= كتاب آيينها و رسوم) است، كه اصطلاحي عمومي براي متوني بوده است كه به شرح و وصف آيينها، هنجارها، پيشهها، هنرها و علوم ميپرداختهاند. اصصلاح آييننامه براي متوني كه موضوعات گوناگوني را دربر ميگرفتهاند به كار رفته است، براي نمونه، رسالهي پهلوي wizaarishn chatrang (= گزارش شطرنج) به ewen-naamag ي اشاره ميكند كه حاوي قوانين مربوط به بازي شطرنج بوده است. متن تعليمي abar ewenag i naamag-nibesishnih (= دربارهي آيين نامهنويسي) را ميتوان نمونهي ديگري از اين گونه متون دانست. متنهاي ارائه كنندهي آموزههاي ديني زرتشتي را نيز ميتوان در اين دسته گنجاند. دينكرد سوم، فصلي را درباره ي آموزش (aamog) از يك ewen-naamag متعلق به آدورفرنبگ فرخزادان نقل ميكند؛ و دينكرد چهارم از همان فصل سرچشمه ميگيرد. منوچهر، موبد زرتشتي، در كتاب خود «دادستان دينيگ»، پرسش 87، از يك ewen-naamag ، اندرزهاي آموزگاري را به دانشآموزان نقل ميكند.
در ميان نويسندگان مسلمان، علاقهي بسياري به اين گونه آثار (آييننامهها) برانگيخته شده بود. مسعودي (در التنبيه و الاشراف) از آييننامهاي ياد ميكند كه هزاران صفحه داشته و نسخهي كامل آن در اختيار موبدان و بزرگان بوده است.
در اوايل سدهي 2 ق./ 8 م. آييننامههاي غيرديني گوناگوني به عربي (به وسيلهي، مثلا، ابن مقفع) برگردانده شده بود. ابن قطيبه (در عيون الاخبار) از چنين ترجمههايي با ذكر عبارت «در آيين خواندهام كه …» ياد ميكند. او به اين منبع در زمينههايي چون آداب و رسوم اجتماعي، قواعد جنگ، تيراندازي، چوگانبازي و پيشگويي استشهاد ميكند.
ابوريحان بيروني (در الجماهر في معرفة الجواهر) در بحث راجع به موميايي ضدفساد موجود در گنجينهي ساسانيان و در شرح سنگ يافته شده در سر مارها بزرگ، به يك «كتاب الـآيين» اشاره ميكند. نگارش خلاصهي شدهي عربي يك آييننامه نيز در دست است كه دربردارندهي گفتارهاي منسوب به اردشير يكم است. اين اثر به رسوم و وظايف اشرافيت پرداخته و نظام طبقاتي جامعهي ساساني را بازنموده است.
۱۳۹۰ تیر ۱۸, شنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظرات:
ارسال یک نظر