اربايه (Arabāya؛ عربستان) نام يكي از استانهاي امپراتوري هخامنشي بود. در بيستون (1/15) و چند سنگنبشتهي پارسي باستان ديگر، كه استانهاي امپراتوري را به ترتيب جغرافيايي فهرست كردهاند، اربايه پس از بابل و آشور (يعني سوريه) و پيش از مصر جاي دارد. البته در طي دوران هخامنشي اصطلاح اربايه هنوز براي معيّن ساختن جنوب عربستان كنوني به كار نميرفت. هردوت (2/8، 3/5/91؛ نيز نك. گزنفون، آنابازيس 1/5/2-1) جايگاه عربها را در منطقهاي گسترده از درياي مديترانه تا درياي سرخ، يعني، در جنوب فلسطين و شمال سينا تعيين ميكند. آنان در بيابانهاي جنوب ميانرودان نيز زندگي ميكردند. اين موقعيت مكاني را آن دسته از فهرستهاي مندرج در سنگنبشتههاي هخامنشي، كه از اصطلاح اربايه براي خواندن ناحيهي سكونت باديهنشينان ميان مصر و رود فرات استفاده كردهاند، تأييد ميكنند.
كاربرد اصطلاح اربايه در متون شاهانهي هخامنشي براي تعيين يك واحد جغرافيايي تا واحدي اداري، همسان است با كاربرد اصطلاح اَريبي (Arubu / Arabu)، كه از 853 پ.م. در سنگنبشتههاي شاهانهي آشوري نمايان ميشود. در تورات (ارميا 3:2) اصطلاح «عرب» معيّن كنندهي اهالي منطقهي سوريه است. در اسناد اقتصادي و حقوقي بابلي عصر هخامنشي به چند عرب (اربايه) به عنوان ساكنان «بابل، نيپور، سيپر، اوروك، و شهرهاي ديگر» اشاره گرديده است. تصميمگيري دربارهي اين كه اين مردم به چه زبان يا زبانهايي سخن ميگفتهاند، هنوز ناممكن است. از عربهاي ياد شده حدود بيست اسم شخص به جاي مانده است كه تفاوتي با نامهاي آرامي ندارند.
به نوشتهي هردوت (3/4 به بعد، 39 به بعد، 97)، عربها به كمبوجيه در لشكركشياش به مصر در 525 پ.م.، با تأمين مشك آب براي ارتش پارس در زمان عبور آنان از بيابانهاي ميان فلسطين و مصر ياري دادند. [به گفتهي هردوت] عربهايي كه به واسطهي اين پيمان دوستي با پارسها متحد شده بودند، نه همچون ديگر اقوام امپراتوري، قومي فرمانبردار به شمار نميآمدند. آنان داخل هيچ ساتراپياي نشدند و از پرداخت خراجهاي شاهانه معاف بودند، اما در عوض براي شاهان پارسي سالانه هديهاي شامل يكصد تالنت (حدود سي تن) كندر ميآوردند. هردوت (7/69) از دستههاي شترسوار عربي در شمار بنيچههاي گردآوري شده براي لشكركشي خشايارشا به يونان ياد ميكند. اين عربها به كمانهايي دراز و خميده مجهز بودند، و همراه با اتيوپيها تحت فرمان ارشام پسر داريوش بزرگ قرار داشتند.
الواح باروي تخت جمشيد (PF 1477, 1507) به دو گروه از پايوران كه مركب از هشت و دوازده مرد عرب (Harbāpe) بودند اشاره دارند. آنان در 500 پ.م. هنگام رفتن به نزد داريوش در شوش، مقداري آرد و آبجو تحويل گرفته بودند. در برجستهنگاريهاي تخت جمشيد چند عرب با جامهي دراز فروهشته و كمربند به ميان بسته، كه بافتههايي را پيشكش ميكنند و يك شتر جمازه را به همراه ميبرند، نشان داده شدهاند. بر پايهي تنديس داريوش يكم در شوش نيز يك عرب با شالي دراز نقش شده است. (دانشنامهي ايرانيكا، ج2، ص 229).
۱۳۹۰ تیر ۳۰, پنجشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظرات:
ارسال یک نظر