حنظلهي بادغيسي يكي از قديميترين شاعران (شايد قديميترين شاعر) فارسي است كه ما از وي گزارشي در دست داريم. نظامي عروضي (چهار مقاله، ويراستهي قزويني، ص 43-42) مينويسد كه زماني فردي از احمد بن عبدالله خجستاني پرسيد كه وي چه گونه فرمانرواي همهي خراسان گرديد؟ وي پاسخ داد كه روزي در بادغيس (منطقهي شمالي هرات) ديوان شاعر محلي، حنظلهي بادغيسي را ميخوانده كه به اين دو بيت جانبخش برخورده است:
مهتري گر به كام شير در است،
شو خطر كن، ز كام شير بجوي.
يا بزرگي و عز و نعمت و جاه،
يا چو مردانْتْ مرگ را روياروي.
احمد از اين اشعار الهام گرفت، و به خدمت علي بن ليث صفاري درآمد، جنگجوياني را گردآورد، سپس عليه سرور خود شوريد و كشور را از آن ِ خويش ساخت؛ و اين همه حاصل تأثير آن دو بيت شعر بود. اگر اين داستان را معتبر بدانيم، اين نتيجه به دست خواهد آمد كه اشعار حنظله پيش از 876 م./ 261 ق. (سال شورش احمد) در ديواني جمع آوري شده بود. اين استنتاج به نظر ميرسد با اين گفتهي محمد عوفي (لباب الالباب، ج2، ص 2) كه حنظله در روزگار طاهريان (259-205 ق.) برآمده و نامبردار شده بود، سازگار باشد. نويسندهي سدهي 19 م. رضاقلي خان هدايت، از سال 835 م./ 219 ق. به عنوان تاريخ درگذشت حنظله ياد ميكند، اما اين تاريخ بسيار زود به نظر ميرسد.
اشعار بازمانده از حنظله بادغيسي شامل 2 بيتي است كه نظامي عروضي (ظاهراً از يك قصيده) ذكر كرده، و يك دوبيتي عاشقانهي نسبتاً مرسوم كه همهي چهار مصراع آن را عوفي نقل كرده است.*
*
۱۳۹۰ تیر ۱۱, شنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظرات:
ارسال یک نظر