«آزاد» (شكل كهنتر: آزات) عنوان يك طبقهي اشرافي ايراني است. اين واژهي از ريشهي –zan ”زاده شدن“ اشتقاق يافته و در اصل به معناي ”زاده شده (در طايفه)“ و، توسعاً به معناي ”رها“ (free) و ”شريف و نجيب“ (noble) است.
تقسيم و بخشبندي جامعهاي ايراني به چهار گروه ممتاز، مقدم بر ظهور ساسانيان است، و آنان اين سنت را پارتها به ميراث برده بودند؛ با وجود اين، پيشنهاد آرتور كريستنسن مبني بر اين كه اصطلاح «آزاد» به فاتحان آريايياي باز ميگردد كه اين عنوان را براي متمايز ساختن خود از جمعيت بومي اختيار كرده بودند، قابل بحث است. اين تقسيم چهارگانهي اشراف در سنگنبشتههايي از دوران ساساني گواهي ميشود، كه نشان ميدهند در روزگار ساسانيان «آزاد» چهارمين و واپسين درجهي اشرافي را تشكيل ميداده است. بر اين طبقه، طبقات «شهرياران» (”شاهان“ يا ”اعضاي دودمان پادشاهي“)، «ويسپوهران» wispuhran (”شاهزادگان داراي خون شاهي، اعضاي خاندانهاي بزرگ“)، و «وزرگان» wuzurgan (”بزرگان“) مقدم بودند.
گواهيهاي موجود اصطلاح «آزاد» در سنگنبشتههاي ساساني، بدين ترتيب است: سنگنبشتهاي دو زبانه (پارسي ميانه و پارتي) از شاپور يكم در حاجي آباد فارس و سنگنبشتهي نرسهي يكم در پايكولي كردستان. در سنگنبشتهي پايكولي، كه به يادبود برتخت نشيني نرسهي يكم در 293 م. ساخته و نگاشته شده بود، آزادان چندين بار همراه با ديگر طبقات اشرافي ياد گرديدهاند. در سنگنبشتهي پارسي ميانهي شاپور دوم در مشكين شهر آذربايجان، تنها از شهرياران، بزرگان، و آزادان ياد ميشود.
در يك پوستنوشتهي به دست آمده از دورااُروپوس، مورخ به 121م.، گفته ميشود كه سپهسالار مانسوس (Manesus)، پسر فرهاد، با درجهي Batesa به [طبقهي] eleutheroi ”آزاد“ (احتمالاً مترادف يوناني واژهي آزاد ايراني) تعلق داشت. اين گفته نشان ميدهد كه در آن زمان طبقهي آزادان دربرگيرندهي اعضاي اشرافيت بلندپايه بوده است.
به نوشتهي نويسندگان كلاسيك و ارمني، هم در زمان پارتيان و هم ساسانيان، يك هنگ سواره از ميان آزادان برگزيده ميشد. فلاويوس يوزفوس ميگويد كه در زمان حمله به يهوديه در 40 پ.م.، هنگي مركب از eleuthroi تحت فرمان شاهزاده پاكور، پسر ارد دوم بود. گزارش يوستين (41/2) وضوح كمتري دارد؛ وي ميگويد كه در ميان پنجاه هزار سواركار پارتي مقابله كننده با ارتش مارك آنتوني (36 پ.م.)، تنها چهارصد تن liberi ”آزاد“ بودند. ميدانيم كه در روزگار ساسانيان جانپاسهاي شاهي در دربار شاپور دوم اساساً متشكل از «سپاهي از مردان آزاد» بودند. نويسندگان ارمني براي مشخص كردن اين هنگهاي مردان آزاد، از اصطلاحات azatagund، aztakoyt، و azatazawr استفاده كردهاند.
به نظر ميرسد كه در ايران ساساني، دست كم در سدههاي آخر، آزادان مشتمل بر «شهريگان» ”سران مناطق“ و «دهگانان» ”سران روستاها“ بودند. نويسندگان تازينويس گاهي براي معرفي اين طبقه از اصطلاح «بنو الاحرار» يا «احرار» استفاده ميكنند.
در ارمنستان اشكاني اصطلاح azatk’ (حالت جمع) به طوركلي معرف اشرافيت ميانه و فرودين، در مقابل naxarark’، كه استانداران و اربابان بزرگ بودند، شد. azatk’ (آزادان) ارمنستان نيز نقش و سهمي در رويدادهاي كلان كشور، مثلاً در گزينش مطران، داشتند. اما در جايي ديگر، azatk’ با shinakank’ (از واژهي پارتي shenakaan*)، يعني طبقهي فرودين روستايي دهنشين، برابر شدهاند.
بيرون از ايران خاص، در سغد نيز آزادان را به صورت يك طبقهي ممتاز ميتوان يافت.*
* M.L. Chaumont, “Azad I. in Ancient Iran”, in Encyclopaedia Iranica, vol. 3, 1989, pp. 169-170
۱۳۹۰ تیر ۱۱, شنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظرات:
ارسال یک نظر