مهمترين جشن كردها، جشن نوروز است كه در همهي نقاط كردستان در نخستين روز اعتدال بهاري، يعني در 21 مارچ برگزار ميشود. اين جشن ايراني ماقبل اسلامي، كه در ايران و سپس در امپراتوري اسلامي در نخستين سدههاي پس از برآمدن اسلام، برپا ميشد، بيگمان از آيينهاي ملازم با فرارسيدن بهار سرچشمه گرفته، و در اعصار جديد اين جشن مبدل به روز تعطيل ملي كردها گرديده است. به سبب پيشينهي ماقبل اسلامي نوروز، اين جشن پيوندي ضروري با باورها يا رويدادهاي ديني اسلامي ندارد، و تلاشهايي كه فقهاي شيعي كُرد براي تغيير شكل دادن اين جشن به جشن ميلاد پيامبر يا امام علي انجام دادهاند، ناموفق بوده است. جشن نوروز نشان دهندهي گذار از سختي و فسردگي زمستان به گرمي و سرسبزي بهار است، زماني كه شبان كُرد ميتواند سفر ساليانهاش را به چراگاههاي كوهستاني شروع كند و كشاورز كُرد نيز ميتواند كشت كردن زمين را بياغازد، و فرصتي است براي انجام دادن سرگرميهايي چون رقص و بازي و نيز تهيهي غذاهاي ويژه و شعرخواني.
در كردستان، جشن نوروز از منطقهاي به منطقهي ديگر تفاوت ميكند. در شب سال نو در جنوب و شرق كردستان آتشهاي بزرگي براي نمادپردازي درگذشتن فصل تاريكي، زمستان، و درآمدن بهار، فصل روشني، افروخته ميشود. در اين جا برپايي كاروانهاي شادي (كارناوال) همچون رفتن خانه به خانهي بچهها براي گرد آوردن نبات و تخممرغهاي تزيين شده متداول است. در غرب و شمال كردستان آيين سال نو با نام تولدان (Tuldaan) شناخته ميشود، كه، با وجود اين، گاهي يك ماه يا بيشتر، قبل از نوروز برگزار ميگردد. در اين زمان، در خانهها دو چراغ افروخته و روشن نگاه داشته ميشود با اين اميد كه مردي مقدس، خضر الياس (يا خضر نبي، كه در بيشتر افسانههاي اسلامي پيامبري بدون كتاب دانسته ميشود)، از خانواده ديدار خواهد كرد و خوشبختي و طول عمر اعضاي آن را فراهم خواهد آورد. در برخي نواحي، رفت و آمد شبانهي خضر با نهادن اثر سم اسب او بر روي يك نان شيريني، كه به ويژه براي اين مناسب پخته شده، نشان داده ميشود. با اين حال، در جاهاي ديگر باور بر آن است كه عايشه يا فاطمه از خانه ديدار ميكند و آن را با نهادن اثر دست خود بر روي كيك مخصوص جشن، به نام سمني، كه سپس با دوستان و همسايگان تقسيم ميگردد، متبرك ميسازد.
همچنين ويژگي ديگر آيين سال نو، گزينش «امير دروغين» است. در مهاباد، مردم از ميان خود [به طور نمايشي] اميري را براي فرمانروايي بر ايشان به مدت سه روز برميگزينند. در طي اين مدت وي (امير) دست به كارهاي افراطي ميزند و وعدههاي خيالآميزي در مورد زندگي طولاني و ثروت به «فرمانبرداراناش» ميدهد، و در نهايت، به شيوهاي شوخيوار، به عوض كارهاي خود، مجرم و بزهكار شناخته شده و محكوم ميگردد. كاروانهاي شاد مشابهي در سليمانيه، مركز فرهنگي كردها در عراق، حفظ شده است. در برخي نقاط تركيه و ماوراء قفقاز، اين رسم به شكل گزينش يك «پاشاي دروغين» درآمده است، حال آن كه در ميان كردهاي آذربايجان در دهههاي 1920 و 1930، انتخاب يك «زن شاه» براي يك روز در نزد زنان مرسوم بود كه به صورت وسيلهاي براي مطالبهي حقوق زنان در جامعهاي كه مردان بر آن تسلط داشتند، درآمده بود. كردها در مهاباد و جاهاي ديگر بازي «مير ميرن» را افزودهاند، كه در آن، امير دروغين با وجود همهي مسخرگيهاي دلقك دربارش، از خنده منع شده، و سرانجام تنبيه گرديده و از تخت سلطنتاش رانده ميشود. گزينش اميري دروغين صرفاً يك سرگرمي نبود، بل كه داراي دلالتهاي سياسي، و نيز، چونان اعتراضي عليه فرمانروايي تجاوزكارانهي اميران واقعي بود.
* K. Hitchins, “Festivals V. Kurdish”, in Encyclopaedia Iranica, vol. IX/5, 1999
۱۳۹۰ تیر ۱۸, شنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظرات:
ارسال یک نظر