گشسب بانو Gošasp Bānu (يا بانو گشسب)، ملقب به سَوار، در حماسهي ملي ايران نام دختر رستم و همسر گيو است. وي قهرمان اصلي منظومهي حماسي كوچك 900 بيتياي است به نام «بانو گشسب نامه»، كه آن را شاعري ناشناخته، احتمالاً از سدهي 11 م./ 5 ق. يا 12 م./ 6 ق.، سروده است. دستنوشتهاي از اين منظومه در كتابخانهي ملي پاريس موجود است. اين نسخه يك بار همراه با فرامرزنامه چاپ شده است (ويراستهي ر. تفتي، بمبي، 1324/1906، ص 78-32). اين منظومه كارهاي برجستهي گشسب بانو را در كنار برادرش، فرامرز، در توران و هند توصيف ميكند. يكي از داستانهاي فرعي قهرمانانهي وي، نبرد او با پدرش، رستم است. آنان در آغاز موفق به بازشناختن يكديگر نشدند، اما با پي بردن به هويت يكديگر، از وقوع فاجعهاي همچون حادثهي سهراب پيشگيري شد. نكات شايان ذكر داستان وي، نبردهاي او با خواستگاراناش است، كه بيشينهي آنان را يا دستگير نمود يا به هلاكت رساند. اين تنها گيو پسر گودرز بود كه توانست كاملاً از عهدهي آزمونهاي سختي كه رستم به خواستگاران گشسب بانو تحميل كرده بود، بربيايد و پيروز شود. با وجود اين، در شب عروسي، گشسب بانو بر گيو چيره شد و او را به بند كشيد اما رستم او را رهانيد و ميان ايشان ميانجيگري كرد. بيژن، حاصل ازدواج گشسب بانو و گيو بود.
كارهاي برجستهي گشسب بانو در آثار حماسي ديگري نيز وصف شدهاند، مانند فرامرزنامه، برزونامه، و بهمننامه، كه در آن نام وي براي سازگاري با وزن شعر به صورت بانو گشسب آمده است.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظرات:
ارسال یک نظر