درياچهي هامون، همراه با رود هيرمند / هلمند، داراي جايگاهي پراهميت در ادبيات و اساطير ايران باستان، به ويژه در فرجامشناسي زرتشتي است. از هامون بارها در اوستا ياد گرديده و در آن با نام كانسئويه (Kansaoiia) نموده شده است. در يشت 19/69-66 از فر كياني با اشاره به «كانسئويهي هلمندي»، كه نُه رود با هم بدان فروميريزند، و همراه با كوه اوشي.ذام، كه احتمالاً مطابق است با كوه خواجه، كه حدود 150 متر بالاتر از حوضهي هامون سربركشيده، ياد شده است. در يشت 19/92 و ويديوداد 19/5 اشاراتي به زايش سئوشيَنت – استوتارته از آبهاي اين درياچه وجود دارد، كه در آن، بنا به روايات، نطفهي زرتشت براي آبستنسازي سه دوشيزهي ياد شده در يشت 13/142، يعني مادران سه سئوشيَنت، نگاه داشته ميشود.
در متون پهلوي درياچهي هامون «كيانسه» خوانده ميشود (بندهش 13/16)، كه تداعي كنندهي نام دودمان كياني است. اين متون يادمانهايي از سنتهاي اوستايي مربوط به هامون را، هم دربارهي پيوند آن با زايش سئوشينت (پهلوي: سوشيانس) از تخمهي زرتشت و هم دربارهي نه رودي كه به آن فرو ميريزند، حفظ كردهاند؛ اين آثار جزييات افزودهاي را نيز دربارهي اين كه همگرايي آبها در آن نقطه كار فراسياو (فارسي نو: افراسياب) بود، به دست ميدهند. در اين پيوند بايد به ياد داشت كه جريان آزاد آبهاي سيستان جزو كارهاي سودمندانهي منوچهر به شمار آمده است (مينوي خرد 27/44-41) و نيز يكي از نشانههاي رستاخيز.
در رسالهي پهلوي «شگفتي و ارزشمندي سيستان» (بند 2) از كيانسه به عنوان يكي از عجايب سيستان ياد شده است. خصلت مقدس درياچهي هامون به يقين بسيار كهن است و همين ويژگي پس از ورود اسلام نيز به موجوديت خويش ادامه داد. (دانشنامهي ايرانيكا، ج 11/6)
۱۳۹۰ تیر ۳۰, پنجشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظرات:
ارسال یک نظر