اشكانيان سكهي زرين ضرب نميكردند، مگر احتملاً به صورت مدالوارههاي تشريفاتي. مهمترين سكهي آنان، «دراخم» (drachma) سيمين بود، برپايهي استاندارد آتيك و وزني حدود چهار گرم كه عملاً در سرتاسر دورهي پارتي بدون تغيير ماند. در عصر اشكاني، سكههاي «چهار دراخمي» (tetradrachm) نيز ضرب ميشد، هرچند با گذشت زمان، بسيار كمبها و پست گرديد و جز آن، اغلب كمتر از 16 گرم وزن داشت. واحدهاي پولي كوچكتر، نسبتاً كمياب بودند. از آن جا كه ضرب رسمي سكهي طلا وجود نداشت، نسبت پولي ثابتي ميان سكههاي طلا و نقره موجود نبود، هرچند در بازار نسبت ارزش آن دو، مابين 1:15 و 1:13 نوسان داشت. نسبت دادوستد ميان سكههاي سيمين و مسين، همانند بود. ضرابخانههاي اصلي اشكاني در همدان و سلوكيهي واقع در كنار دجله قرار داشت، هرچند ضرابخانههاي ديگري نيز به طور پراكنده، داير و فعال بودند. نبشتههاي روي سكهها (سجع) معمولاً به زبان يوناني بودند و براي زماني نسبتاً دراز، اشكانيان نظام تاريخگذاري سلوكي را دنبال ميكردند. بر سكههاي اشكاني، نام ضرابخانهها گنجانده نميشد، با وجود اين، سكههاي بسياري، حامل طغراها و سرسكههايي هستند كه ممكن است با ادارهي ضرابخانهي داخلي يا مأموران ويژه ارتباط داشتهاند.
مهرداد يكم (حدود 38-171 پ.م.) براي نخستين بار بر روي سكههاياش [+] عنوان «دوستار يونان» (philellenos) را به لقب سنتي «شاه بزرگ» (basileos megalou) افزود، رسم و رويهاي كه جانشينان مستقيم وي، به اشكالي مختلف از آن پيروي كردند. سكههاي ضرب شده در نجد ايران و خوارزم، باكتريا (بلخ)، و سغد، داراي سجعي افزوده به زبان آرامي بودند. پس از «اُرُد» دوم (حدود 39-58 پ.م.) سجعهاي يوناني روي سكهها، خشك و نامفهوم ميشود. در زمان بلاش يكم (حدود 80-51 م.) شكلي كهن از خط پارتي، در آغاز فقط به گونهاي مختصر، براي نوشتن نامها و عنوانهاي شاهان، معمول شد.
در دورهي اشكاني، استانها و شهرها دوباره مجاز به ضرب سكه شدند. براي استفادهي محلي، سكههاي مسين وبرنزي، در اصل برپايهي chalkos دو گرمي يوناني، رايج بود. اين سكهها نيز كمبها و پست شدند و تا زمان چيرگي ساسانيان در 224 م.، آنها غالباً حاوي كمتر از يك گرم فلز بودند. *
* S. Album, M. L. Bates, W. Floor, "Coins and Coinage": Encyclopaedia Iranica, vol. 6, 1993, p. 16
۱۳۹۰ خرداد ۲۵, چهارشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظرات:
ارسال یک نظر