«-Data» (داته) اصطلاح ايراني باستان براي «قانون» است (در اصل، data-m صفت فعلي خنثا از ريشهي -da ="قرار دادن، گذاشتن"، از اين رو "[قانون]گذاري/ وضع كردن"؛ بسنجيد به ترتيب با Gesetz آلماني و law انگليسي) هم در متون اوستايي (اوستايي كهن و نو: -data) و هم در سنگنبشتههاي شاهانهي هخامنشي (پارسي باستان: -data) گواهي گرديده است. اين اصطلاح ايراني باستان به زبانهاي برخي از اقوام و مردمان مجاور، در طي دورهي هخامنشي و دوران آينده، راه يافته بود؛ مانند ايلامي: da-ad-da-um، da-at-tam، da-tam، da-ad-da-(-ma)، بابلي نو: da-a-ta/ti/tu، عبري: -dt، آرامي كتابي: d't، dat، آرامي كتيبهاي: dt-h، سرياني: dt-'، ارمني: dat (بسنجيد با پارسي ميانه و نو: داد).
-data ي پارسي باستان در سنگنبشتههاي شاهانهي هخامنشي، در مفهومي دوگانه به كار برده ميشود. در متون داريوش يكم (486-522 پ.م.)، همهي اشارهها متوجه به قانون شاهاند، كه به واسطهي فرمان وي در امپراتوري برقرار و تأمين گرديده بود (DB I.23: "اين كشورهاي از قانون من اطاعت كردند"؛ DNa 21-22=DSe 20-21=XPh 18-19: "قانون من - كه آنان را [استوار] نگاه داشت"؛ DSe 37-39: "قانون من - كه از آن ميترسند"). با وجود اين، در دو مورد در سنگنبشتهي معروف به «daiva» ي خشيارشا، از قانون اهوره مزدا ياد ميشود ("از قانوني كه اهوره مزدا مقرر داشته اطاعت كن"؛ مردي كه از اين قانون اطاعت ميكند "در زندگي شادمان و در هنگام مرگ رستگار ميشود"؛ XPh49-56). بدين ترتيب، ظاهراً قانون الاهي نه تنها در پيوند با فرمانروايي در زمين، بل كه براي كسب سعادت در آخرت نيز به اجرا گذاشته ميشد.
هر اين دو معني -data، يعني «قانون شاه» و «قانون الاهي»، در جاي ديگر نيز تكرار شده است. در فرمان شاهانهي اردشير يكم (25-465 پ.م.)، نقل شده در كتاب هفتم عزرا، «قانون (data/ داطا) خداي شما (يعني يهوه)» و «قانون شاه» (data di malka) در كنار هم ياد شدهاند. ديگر شواهد موجود در عهد عتيق نيز اين معناي دوگانه را تأييد ميكند؛ در اين پيوند، اشاره به عبارت «قانون معروف و تغيير ناپذير پارسها و مادها» (در: كتاب دانيال 6/9، 13، 16؛ استر 1/19) بسنده است.
شگفت آور نيست كه عبارت «قانون/ فرمان شاه» (datu sha sharri) در بابل نيز، اما صرفاً از زمان شهرياري داريوش يكم، گواهي ميگردد. عبارت ياد شده در برخي متون، اما در معناهايي به آشكارا متفاوت، ديده و يافته ميشود. از يك سو، تحويل جو و محصولات ديگر و پرداخت بدهي در پيوند با اين موضوع مطرح است، در صورتي كه در ديگر موارد (مانند سند ثبت فروش يك برده)، در اين باره، اشاراتي وجود دارند به دادرسيهايي در نزد يك قاضي كه رفتار و رأياش را قانون هدايت و تنظيم ميكرد. بدين ترتيب، آشكار است كه اين قانون را به تازگي، هخامنشيان، به احتمال بيشتر داريوش، در بابل اعمال و تكليف كرده بودند.
اين مفهوم از قانون، به واسطهي اصلاحات حقوقي داريوش كبير يا، اگر محتاطانهتر بيان كرد، با ابداع و معمولسازي يك شكل ويژهي قانون پارسي از جانب وي، كه از همين رو بسياري از مردمان امپراتوري اصطلاح پارسي باستان data را وام گرفتند، در زمينههاي معناشناختي، به آشكارا فراسوي برداشتهاي بومي يهودي، ميانروداني و ديگر تصورات موجود از «قانون»، بسط و توسعه يافت. از اين گذشته، ترديدي نيست كه اين تحولات جديد در نظامهاي حقوقي و قضايي، مبتني بر احكام شاهانه، كه نيرو و نفوذ قانون را داشت، بودند. ت. كايلر يانگ (Cambridge Ancient History2, IV, p. 95) به درستي عبارتي از سنگنبشتهي بيستون (DB 1.23-24) را مورد ملاحظه قرار داده بود كه در آن گويا داريوش قانوناش را با فرماناش برابر دانسته است: «به خواست اهوره مزدا اين كشورها از قانون من اطاعت كردند؛ آن چه به ايشان گفتم، آن گونه كردند».
در سندي منحصر به فرد از دوازدهمين سال پادشاهي داريوش كبير، اشارهاي وجود دارد به مأموري بلندپايه، sha muhhi datu، "متصدي قانون"، و در آن، لقب databara (= دادور) نيز گواهي گرديده است.
تنها گواهي مستقل اصطلاح datam پارسي باستان در متون ايلامي، در الواح تخت جمشيد (PF 1980.31) موجود است كه در آن اصطلاح «قانوني پيشين» ديده و يافته ميشود كه احتمالاً به گونهاي تعرفهي مقرر شده و قطعاً نه به يك قانون اشاره دارد.
كاربرد اصطلاح اوستايي -data تا اندازهاي با كاربست و تداول دوگانهي هخامنشي آن مطابق است. در متون اوستايي، از يك سو، اشاره به «قوانين اهوره مزدا» (مانند: يسنهي 46/15، 21/1) وجود دارد؛ و به «قانون ديني زرتشت» (-data -Zarathushtri)، كه غالباً با «قانون روي گرداني از ديوها» (-data -vidaeuua، يعني ويديوداد) درآميخته نميشود. از سوي ديگر، موارد اين جهاني و كممايهي -data نيز كمياب نيستند، از جمله در يشت 10/84، كه در آن به تهيدستي كه «از حقوق (dataish) خويش بيبهره است» اشاره ميگردد. *
* R. Schmitt, "Data": Encyclopaedia Iranica, vol. VII/2, 1994
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
خیلی زیبا بود فقط خواهش میکنم کلمه کبیر که برای بعضی اسامی استفاده کردین حذف کنین