شهر سوخته در ساحل رودخانه ی هیلمند و ۵۶ کیلومتری شهر باستانی زابل قرار دارد.شهری که نقش بسیار مهمی در ایران باستان داشته است.زادگاه رستم و پهلوانان نامی ایران زمین.اگرچه امروز بخش اعظم تمدن ایران باستان و رودخانه ی هیلمند در کشورهای پاکستان و افغانستان قرار گرفته است.
سیستان جایی است که توانست تا قرنها خصلت مرد پروری خود را حفظ کند و در سده های نزدیک به مولف تاریخ سیستان عیاران و جوانمردانی چون یعقوب لیث بپرورد .
شهر سوخته از نظر زمانی هم زمان با تمدن سومر در بین النهرین و تمدنهای هاراپا و موهنجودارو در شمال غربی پاکستان بوده است . بسیاری از باستان شناسان معتقدند که مردم این ناحیه از همان نژاد سومر یا آنوناکی بوده اند که از سیاره ی نیبیرو به زمین آمده بودند. شباهت مجسمه های یافت شده با آنچه که در هاراپا وموهنجودارو وجود دارد این نظریه را اثبات می کند علاوه بر اینکه ابزارها و علوم پیشرفته ای که در شهر سوخته وجود دارد حکایت از شهری بزرگ و تجاری در ۶۰۰۰ سال پیش می کند.
نژاد و زبان مردم شهر سوخته :
علی رغم پیدا کردن بیش از ۴۰۰۰۰ اسکلت در گورستانهای این شهر هیچ کس موفق به شناسایی نژاد مردمی که در این ناحیه می زیستند نشده است.
همین مشکل در خصوص شهرهای باستانی هاراپا و موهنجودارو نیز وجود دارد و در نتیجه باستانشناسان را به این باور سوق داده است که مردم از همان نژاد ناشناس سومری بوده اند که به مناطق خوش آب و هوای زمین در کنار رودخانه های عظیم کوچ می کردند و با یکدیگر ارتباطاط تجاری می داشته اند.علاوه بر این جثه ی عظیم اسکلتها پس از پوسیده شدن در طول ۶۰۰۰ سال باز هم این باور را تقویت می کند که پهلوانان عظیم الجثه ی ایران باستان همچون گیو – گودرز – گرشاسب – سام و نریمان و رستم از همان نژاد بوده یا دورگه بوده اند
در اسكلت های كشف شده افرادی با بلندی قد بین 3 تا 4 متر نیز كشف شده است . یكی از بزرگترین اسكلتهای كشف شده در جهان در شهر سوخته كشف شده كه متعلق به یك مردی بین 35 تا 40 ساله است كه دقیقا” 5 متر و بیست و یك سانتی متر قد داشته كه این بلند ترین اسكلت دیده شده در عصر باستان است.؟؟!!!!؟
زبان مردم شهر سوخته و به طور کلی مردم نواحی بلوچستان و زابلستان باستان نا شناس باقی مانده و کسی قادر به رمز گشایی نوشته ها و مهرهای کشف شده نیست.اما آنچه مسلم و قابل اثبات است این است که زبان پهلوی و زبان اوستایی از جمله زبانهایی بوده اند که توسط برخی قبایل و سلسله های باستان تکلم می شده اند و همچنان امروز به ما رسیده اند.(
تجارت:
شهر سوخته(ایران باستان) به کشورهایی همچون سومر -هاراپا- موهمجودارو و مصر وسایل صنعتی و جواهرات و وسایل تزیینی صادر می کرده است.
لینک زیر یک وسیله ی تزیینی را نشان می دهد که در شهر اور ( عراق) در سومر باستان پیدا شده است و از شهر سوخته به سومر صادر شده بوده است.
دین مردم شهر سوخته :
به غیر از تعدادی مجسمه ی بت مانند از خدایان مونث و چند پیکره ی مرد که گمان می رود طبقه ی روحانی را نشان دهد علائم دیگری یافت نشده که بتوان دین اصلی مردم را مشخص کرد . اما در جدیدترین کاوشها ساختمان یک معبد بسیار بسیار بزرگ کشف شده است که به زودی پاسخ به این سوال را خواهد داد.منبع را ببینید
قربانی کردن انسان:
در قبرستانهای شهر سوخته اجسادی پیدا شده است که نشان می دهد آنها طی مراسمی قربانی شده بودند، در یکی از قبرها ۱۳ سر قطع شده به صورت دایره وار و به همراه هدایا و وسایل تزیینی پیدا شده است که نشان از نوعی مراسم مذهبی دارد. همچنین در چند قبر دیگر اسکلتهایی یافت شده که جمجمه ی آنها در بین پاها و جدا از بدن قرار گرفته.از آنجا که این اجساد با احترام و به همراه هدایا دفن شده اند احتمال قتل و یا شکنجه وجود ندارد بنابراین می توان آن را قربانی تلقی کرد
آب و فاضلاب :
سراسر شهر سوخته دارای سیستم پیشرفته ای برای انتقال آب به منازل و سطح شهر است و جنس لوله ها از سفال خاصی است.چیزی كه در تمدنهای بسیار پیشترفته مانند عیلامیها و هخامنشیان می بینیم و از یك قوم كوچك بسیار بعید است كه اینقدر به مسئله بهداشت و تامین مصرف مردم و ساكنین اهمیت می دادند.؟؟!!!؟
شهر سوخته در منطقه ای کاملا غیر زلزله خیز ( حتی تا امروز) بنا شده ( درست مانند تمدنهای سومر-مصر و دره ی سند ). به این دلیل سوخته خوانده می شود که ۲ بار به طور کامل سوخته شده اما باز ساخته شده است و ناگهان بدون هیچ نشانی در ۲۱۰۰ سال پیش از میلاد تخلیه شده است. دقیقا هم زمان با نا پدید شدن تمدن های دری ه سند( یعنی هاراپا و موهمجو دارو ) .
طبق کتیبه های آشور باستان این دقیقا همان تاریخی است که آنوناکی ناگهان زمین را ترک کردند . دلیل این خروج ناگهانی در کتب عهد عتیق و متون باستان تغییر ناگهانی آب و هوای زمین از مرطوب به خشک بوده است . تمامی مناطقی که این تمدنها در آن به وجود آمده بود به دلیل تغییر مدار زمین گرم و خشک شدند و این موجودات (آنوناکی) برای حیات به محیطی بسیار سبز و مرطوب نیاز داشته اند. از این رو ناگهانی ناپدید می شوند اما انسانهای دو رگه که از آمیزش آنوناکی و مردم زمین به وجود آمده بودند در زمین باقی ماندند که احتمالا همین انسانها سلسله های مشهور و پادشاهان و پهلوانان را تشکیل می داده اند
بهر حال این منطقه و تمدن اعجاب انگیزچیزی حدود 4500 سال پیش بر اثر یك آتش سوزی عظیم ، انقدر عظیم كه نمی توانسته كار حمله احتمالی قومی به این منطقه باشد این شهر را از بیم برده است . این آتش سوزی می تواند آتش سوزیهای عظیم ناشی از گرم شدن زمین ، یك جنگ ویرانگر ، و یا صاعقه های بزرگی بوده كه توانسته شبانه و طی چند روز یك شهر را كاملا” تبدیل به خاكستر بنماید …
شهر سوخته به علت رمزها و رازهای بسیار بهشت باستان شناسان معرفی شده و هر روز چیز تازه ای برای كشف شدن دارد…اینان چه كسانی بودند ؟؟!!!؟
شهر سوخته
گرچه تاکنون نشانی از سفینه های این مردم یافت نشده !!!
و یا مداركی دال بر ارتباط این مردم با موجودات فضایی !! ( اگر هم یافت شود به من و شما گزارش نمی دهند ! ) جالب است دلایلی را كه باستانشناسان رابطه این مردم را با موجوداتی پیشترفته و یا شاید غیر زمینی رد نمی كنند و بر پایه یك فرضیه وجود افرادی پیشترفته در كره زمین را ممكن می دانند را بدانید :
اولا: تعداد محدودی اسكلت در شهر سوخته كشف شده كه جمجمه ها و اعضای بدن آنها اصلا” شباهتی به انسان كامل ندارد و بیشتر شبیه موجوداتی انسان نما می باشد.
این اسكلت ها از نظر ظاهر و فیزیك كاملا” با اسكلت یك انسان متفاوت بوده و درست شبیه و نقاشیهای موجود از موجودات فضایی است !!؟؟
دوما” : علم و پیشترفت تكنولوژی این قوم كوچك در 5 هزار سال پیش آنقدر مدرن و امروزی بوده كه باستانشناسان حتی در دوران های بعدی تاریخی مانند دوران با عظمت هخامنشیان كه ایرانیان به علومی مانند پزشكی ، ستاره شناسی و دیگر علوم آشنایی داشتند دیده نشده است . مثلا” عمل جراحی بسیار ظریف معز یك زن كه شما در تصاویر فوق مشاهده می كنید…بسیار جای تعمق و تعمل دارد!!! چرا كه ما حتی در دوران ساسانی كه دانشگاه علوم پزشكی در جندی شاپور (دزفول كنونی ) داشتیم همچین پیتشرفتهایی در علم پزشكی نكرده بودیم و گزارشاتی مبنی بر جراحی مغز و یا جراحی چشم و یا ساخت چشم مصنوعی نداشتیم.
تعجب باستانشناسان و مورخین به این خاطر است که در ۵۰۰۰ سال قبل از میلاد جراحی مغز و کار گذاشتن چشم مصنوعی انجام می شده است.تصویری كه در این صفحه می بینید، جمجمه ی دختری ۱۴ ساله را نشان می دهد که به دلیل بیماری مغزی جراحی شده بوده است. پیش از این تصور میشد که تنها مصر باستان دست به جراحی می زدند (بر اسای نوشته های پزشك مخصوص فرعون ،سینوحه پزشک مصری). .
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظرات:
ارسال یک نظر