منطقه جنوب غربي ايران
در منطقه دهلران در نزديك رود خانه مهمه، پنج تپه باستاني واقع شده اند كه يكي از آنها تپه " موسيان " است كه براي نخستين بار در سال 1930 ميلادي ( 1309 ه.ش.) گمانه زني شد و ديگري، تپه " علي كش" است كه حفاري در آن در سال 1961 ميلادي ( 1340 ه.ش. ) انجام گرفت. اين تپه براي دومين بار در سال 1963 ميلادي ( 1342 ه.ش. ) حفاري شد و سه دوره فرهنگي – از آغاز دوره نوسنگي تا پايان دوره استقرار كامل در روستاها – در آن تشخيص داده شد كه خود يكي از محلهاي باستاني است كه مي توان مراحل مختلف تحول و تغييرات فرهنگي را از گرد آوري غذا تا توليد غذا در يك محل، در آن مورد مطالعه قرار داد.
ساكنان اوليه اين محل را شباناني تشكيل مي دادند كه در فصل مناسب سال از ارتفاعات لرستان براي برداشت محصولات نباتي خودرو، به گوشه شمالي دشت خوزستان سرازيز مي شدند. اين تازه واردان در خانه هاي تك اتاقي به سر مي بردند كه ديوارهاي آن را سله مي ساختند و پس از چراي احشام خود و برداشت غلات خود رو منطقه، هنگام آغاز فصل گرما به ارتفاعات لرستان مراجعت مي كردند، اين دوره " بزمرده " ناميده اند.
در دوره بعد يعني، دوره " علي كش" سكنان اين محل علاوه بر جمع آوري غلات و حبوبات خودرو منطقه، به شخم زمين مي پرداختند و در كشت زمينهاي كشاورزي، فعاليتهاي محدود داشتند. اينان، همانند مردم دوره " بزمرده " هنگام فرارسيدن فصل گرما منطقه را ترك مي كردند. مردم دوره " علي كش " در خانه هاي زندگي مي كردند كه ديوارهاي آن از سله ساخته مي شد و بيش از يك اتاق داشت، و در حياط منزل، اجاق نيز براي تهيه غذا مي ساختند. اموات خود را داخل روستا و زير كف مناطق مسكوني همراه با وسايل شخصي متوفي دفن مي كردند. مردم دوره " علي كش " – همانند دوره قبل – ظروف خود را از سنگ مي تراشيدند و از سنگ و چوب و استخوان ابزار مورد نياز را تهيه مي كردند. در اين دوره، سفال هنوز توليد نشده بود. مردم دوره " علي كش " در آخرين مرحله گرد آوري و ذخير غذا و نخستين مراحل توليد كامل غذا و استقرار دائم در روستاها زندگي مي كردند.
سومين دوره فرهنگي مشخص شده در " علي كش" ، به نام " محمد جعفر " ناميده شده است. آنان مردمي كشاورز و دامدار بودند و در روستايي كه منازل آن را با چينه مي ساختند، به سر مي بردند و از ظروف ساده سفالي استفاده مي كردند.
اين چنين وضعيت لايه هاي فرهنگي، كه در ايران مورد بررسي قرار گرفته است، و هر سه مرحله نو سنگي كه مي توان در يك محل مورد مطالعه قرار داد، شاخص چگونگي تغييرات فرهنگ دوره نو سنگي در خاور نزديك و ميانه مي باشد.
در خوزستان و جنوب غربي ايران، نقاط باستاني ديگري نيز مورد بررسي قرار گرفته اند كه آثار بدست آمده از آنها، قابل مقايسه با آثار به دست آمده از " علي كش " هستند كه عبارتند از : " چغابنوت " در كنار رود خانه دز، " چغاميش " در جنوب دزفول، " بنه فاضلي " در دو كيلومتري شمال چغاميش، تپه " جعفرآباد " در كنار رودخانه شائور در سه كيلومتري شمال شوش در كنار انديمشك به اهواز، تپه هاي " بند بال " ، " بوهلان " ، " جوي " در اطراف تپه جعفرآباد و خود تپه باستاني " شوش " ، ( قسمت آكروپل آن ) در دهلران نيز علاوه بر موسيان و علي كش، تپه هاي باستاني ديگدي مانند: " چغا سفيد " ، چغاسرخ " ، مهمه " ، " خزينه " و " بيات " مراحل پيشرفته تر استقرار دايم در روستاها و دوران نو سنگي با توليد غذا و استفاده از سفال را معرفي مي نمايند. در چشمه ماهي " هفت تپه نيز، آثار دوران نوسنگي شناسايي شده است. تپه " تولايي " ، تپه " ابوفندوا " وتپه " قبرشيخان " از ديگر محلهاي باستاني معروف دوران نو سنگي در جنوب غرب ايران هستند.
غرب و شمال غربي ايران
در غرب ايران كه از نظر مطالعات باستان شناسي گاهي نيز به آن منطقه زاگرس گفته مي شود، آثاري از ادوار مختلف تغييرات و تحولات فرهنگي دوره نو سنگي در ايران را مي توان مورد بررسي ومطالعه قرار داد .
در حدود 60 كيلومتري كرمانشاه در هوليان ( هليلان )، تپه " گوران " مورد بررسي و حفاري قرار گرفته است كه در آن 21 لايه باستاني تشخيص داده شد و از دو لايه تحتاني – گرچه چند پيكرك گلي پيدا شد – ولي سفال مشاهد نگشت. اولين نمونه بقاياي معماري كه عبارت بو.دند از چند پاره ديوار گلي از لايه 16 به دست آمد. گاهي پس ديوارها را با سنگ ساخته بودند و ديوارها و كف بعضي از قسمتهاي را با كاهگل اندود كرده بودند.
نخستين ساكنان تپه " گوران " در كلبه هايي به سر مي بردند كه ديوارهاي آنها را با تنه درختان مي ساختند و سپس روي آن را با گل اندود مي كردند. اين ساكنان زندگي كوچ روي داشتند. نخستين نمونه سفال از لايه 19 به دست آمد كه بسيار ساده و خشن بود. همزمان با استفاده از اين نوع سفال، از نوع ديگري سفال كه داراي نقوش ساده هندسي بود نيز استفاده مي شد.
با توجه به نوع معماري دو لايه اول تپه " گوران " به نظر مي رسد كه ساكنان اوليه " گوران" را كوچ نشينان منطقه تشكيل ميدادندكه فقط مدتي كوتاهي در محل به سر مي بردند و در فصل نامناسب سال، به ساير نقاط كوچ مي كردند.
از ديگر نقاط باستاني غرب ايران، تپه " سراب " و تپه " آسياب " مي باشند. اين تپه ها در حدود 6 كيلومتري شمال شرقي كرمانشاه واقع شده اند.
به نظر مي رسد كه ساكنان تپه " آسياب " در توليد غذاي مورد نياز خود دخالت چنداني نداشته اند. اين ساكنان، خانه هاي مدوري داشتند كه قسمتي از آن را در زمين حفر مي كردند. ولي، بقاياي به دست آمده از تپه " سراب " نمايانگر " يك زندگي روستايي ابتدايي است كه ساكنان آن فاقد صنعت سفالگري بودند انا به تدريج به اين فن دست يافتند.
تپه ديگري كه در نزديكي اين دو محل واقع شده است و به نام " سيابيد" خوانده مي شود، مرحله استقرار كامل در روستا را همراه با توليد غذا معرفي مي نمايد. در حدود 10 كيلومتري غرب شهر هرسين و در كنار جاده ارتباطي هرسين – كرمانشاه، تپه باستاني " گنج دره " واقع گرديده است كه حفاري آن در سال 1965 م. ( 1344 ه.ش. ) آغاز و در سالهاي 1967 م. ( 1346 ه.ش. ) 1969 م. ( 1348 ه.ش. ) و 1974 م. ( 1353 ه.ش. ) نيز ادامه يافت و در نتيجه اين حفريات پنج دوره استقرار مشخص شد. قديمي ترين قطعه سفال دوران نو سنگي كه در ايران به دست آمده، از تحتاني ترين طبقه استقرار تپه" گنج دره " يافت شده است. قدمت اين قطعه سفال كه داراي خميري به رنگ خاكستري تيره و در حراراتي كم پخته شده است، با استفاده از تعيين قدمت آثار با روش موسوم به كربن 14، در حدود 8450 سال قبل از ميلاد تعيين شده است. آثار معماري قديمترين طبقه استقرار را، حفره هاي كوچك مدوري تشكيل مي دهند كه در زمين حفر شده اند. طبقات استقرار بالاتر، شامل خانه هايي است با اتاقهاي مستطيلي شكل و فاقد پي سنگي كه سطح ديوار و كف آنها با كاهگل اندود شده بود. به طور كلي، " گنج دره "تپه اي است كه مراحل اوليه استقرار دايم در روستاها را در غرب ايران معرفي مي نمايد.
يكي ديگر از محلهاي باستاني غربي ايران كه همانند تپه هاي " سراب " و " آسياب " و " سيابيد" و " گنج دره " معرف حضور انسان در دوره نوسنگي در غرب ايران هستند، تپه " عبدالحسين " است كه گزارش حفريات در آن اخيرا" منتشر شده است. ايت تپه در 65 كيلومتري مشرق تپه " گنج دره " واقع شده است.
علاوه بر " سه گابي " يكي ديگر از نقاط باستاني واقع در غرب ايران كه بايد در ارتباط با دوره استقرار دائم در روستاها مورد مطالعه قرار گيرد، " گودين "تپه است كه در نزديكي كنگاور و در كنار رودخانه " گاماساب " ( گاماس آب ) قرار گرفته است. آثار دوران نوسنگي در اين تپه ( دوره هفتم ) از دو گمانه آزمايشي كه در سال 1965 ميلادي ( 1344 ه.ش. ) حفر گرديدبه دست آمده است. ساكنان دوران نوسنگي در تپه " گودين " در خانه هايي مي زيستند كه ديوارهاي آن را با چينه مي ساختند و از ظروف ساده سفالي و سنگي استفاده مي كردند. تاريخي كه براي دوران نوسنگي " گودين "(دوره هفتم ) پيشنهاد شده است، بين 7500 تا 7000 سال پيش است. در نهاوند نيز " تپه گيان " و " تپه جمشيدي " آثاب دوران نوسنگي را معرفي مي نمايند.
در كردستان در نزديكي تپه باستاني " زيويه " محلي به نام تپه " سيوان " مورد مطالعه قرار گرفته است و در نتيجه حفاري دو گمانه آزمايشي كوچك، مشخص شده كه اين محل معرف دوران نوسنگي و استقرار كامل در روستاها همراه با توليد غذا و استفاده از سفال است.
در شمال غربي ايران در جنوب درياچه اورميه در دره سولدوز، حفرياتي در چندين تپه باستاني انجام شد كه آثار به دست آمده از " حاجي فيروزه "معرف مرحله اي از دوره نوسنگي است كه ساكنان آن با كشاورزي و دامداري غذاي مورد نياز خود را تامين مي كردند و داراي ظروف سفالي متنوع از نظر شكل و كاربرد و تزيين بودند.
در اين دوره ، سه محل باستاني مراحل مختلف فرهنگي، از استقرار دائم در روستاها در هزاره ششم پيش از ميلاد تا آغاز استقرار در شهرها در هزاره چهارم پيش ميلاد، را معرفي مي كنند كه به ترتيب از قديم به جديد، آثار هر دوره از تپه هاي"حاجي فيروز "، " دالما" وبالاخره " پيزدلي " به دست آمده اند.
تپه " حاجي فيروزه " كه به صورت بر جستگي كوچكي در دو كيلومتري تپه " حسنلو" در دره سولدوز در جنوب درياچه اروميه و شمال شرقي " نقد " واقع شده است، براي نخستين بار در سال 1958 م. ( 1337 ه.ش.) حفاري شد.
ساكنان تپه " حاجي فيروز" ، منازل خود را كه به صورت اتاقهاي منفرد با تقسيماتي داخلي بود، با خشتهاي نامنظمي مي ساختند كه با دست به آنهاشكل داده بودند و ديورها و كف اتاقها را با كاهگل اندود مي كردند. اموات خود را در داخل روستا و گاهي در گوشه اتاقهاي اصلي دفن مي كردند و هداياي همراه اجساد در گور قرار مي دادند. هر خانه متشكل از يك اتاق مستطيل شكل بود كه با يك ديوارك داخلي به دو قسمت تقسيم مي شد. اين خانه، هم محل زندگي و استراحت بود و هم محل انجام كارهاي روزانه از قبيل آماده كردند غذا و طبخ آن. به همين علت در قسمتي كه براي كارهاي روزانه اختصاص يافته بود، اجاق براي طبخ غذا وايجاد گرما و انبارهاي كوچك براي ذخير مواد خواركي مورد مصرف، تعبيه مي شد.
د رميان سفالهاي به دست آمده از تپه " حاجي فيروز "،قطعاتي از نوع سفالي كه به اصطلاح " سيني پوست كني " ناميده مي شوند به دست آمد كه به نظر مي رسد از آنها براي طبخ نان استفاده مي كردند.
از ديگر محلهاي باستاني در شمال غربي ايران كه آثار به دست آمده از آنها معرف دوران نو سنگي مي باشد، مي توان از " يانيك تپه " واقع در شمال شرقي در ياچه اروميه و " اهزنجان " واقع در دشت سلماس در گوشه شمال غربي در ياچه اروميه نام برد. با توجه به بررسي اجمالي كه به آن اشاره شد، به نظر مي رسد كه در غرب ايران ( در گستره اي از جنوب غربي و دشت خوزستان تا شمال غربي و دشت سلماس در راستاي سلسه جبال زاگرس مي توان مراحل مختلف تطور فرهنگي در دوران نوسنگي از جمع آوري غذا تا دوره گرد آوري و ذخيره غذا واز اين دور تا دوره توليد غذا و سرانجام آغاز شهر نشيني، را در اين زمان كه تقريبا" سه هزار سال از تاريخ فرهنگ انسان را شامل مي شود و از حدود 10000 سال تا7000 سال پيش را در بر مي گيرد، مورد بررسي دقيق قرار داد.
فلات مركزي ايران ( شامل ساحل جنوبي درياچه خزر )
مطالعات باستان شناسي در منطقه فلات مركزي ايران، نسبت به منطقه غرب به ويژه جنوب غربي بسيار جديد است و سابقه آن به سال 1930 م. ( 1309 ه.ش. ) مي رسد. تا قبل از حفريات دانشگاه تهران در دشت قزوين، آثار به دست آمده از تپه " سيلك " كاشان شاخص ادوار مختلف دوران نوسنگي در فلات مركزي ايران بود. ولي، با حفريات در دشت قزوين و مطالعات انجام شده بعدي بر روي آثار به دست آمده از تپه هاي سه گانه " زاغه " ، " قبرستان " و تپه " سگزآباد " مشخص شد كه تاريخ تطور فرهنگ را در فلات مركزي ايران از دوران نويسندگي تا اواسط دوره هخامنشي مي توان در اين سه تپه با ستاني مورد مطالعه دقيق قرار داد. تپه " زاغه " در دو كيلومتر و نيمي جنوب روستاي حيدآباد و در دو كيلومتر و سيصد متري شمال شرقي تپه " سگزآباد " در دشت قزوين واقع شده است. تپه " سگزآباد " نيز در هشت كيلومتري شمال روستاي " سگز آباد " از بخش بوئين زهرا واقع شده است.
ساكنان " زاغه " در ابندا منازل خود را از چينه بنا كردند و به تدريج با خشتهايي كه با دست شكل داده شده بود، ديوار خانه هاي را مي ساختند. كف و ديوار منازل را با كاهگل اندود مي كردند. گاهي نيز ديوار منازل را با رنگ تزيين مي كردند. اموات را در داخل روستا و همراه با هدايا دفن مي نمودند. ظروف سفالي ساده و منقوش به كار مي بردند و و غذاي مورد نياز را از طريق كشاورزي و دامداري تامين مي كردند. ساكنان زاغه در حدود 7000 سال پيش اين روستا را ترك كردند و به محل ديگري رفتند. در فلات مركزي ايران، محلهاي باستاني ديگري نيز شناسايي شده اند كه از نظر فرهنگ با آثار به دست آمده از تپه " زاغه " همزمان هستند. اهم از اين محلها عبارتند از : " سيلك كاشان " ، " چشمه علي " نزديك شهر ري در جنوب تهران " قره تپه " شهريار " و اسماعيل آباد " ساوج بلاغ كرج " پوئينك " وارمين. همچنين، در شرق تهران در " دلاريان " سمنان و " شير ژيان " نزديك تپه حصار دامغان نيز آثار دو غار " كمربند" و " هاتو " واقع در ساحل درياچه خزر در هشت كيلومتري بهشهر نيز آثار دوران نوسنگي به دست آمده است. هر چند گزارش حفريات " مهران آباد " ساوه هنوز منتشر نشده است. و از " قمرود " فقط چند سطر اطلاع به صورت خبرنامه در دست است، ولي آثار اين دو محل نيز معرف دوران نوسنگي فلات مركزي هستند. اخيرا" نيز، در يك تپه باستاني به نام تپه " شغالي " واقع در پيشواي ورامين، آثار دوران نوسنگي حفاري شده است.
فلات مركزي، شمال شرقي و ساير قسمتهاي ايران در دوران نوسنگي
در شمال شرقي ايران، اثار دوران نوسنگي در محلهاي باستاني واقع در شمال شهرستان شاهرود نزديك بسطام و نزديك شاهرود و همچنين در دشت گرگان در دو محل " تورنگ تپه " و " ياريم تپه " شناسايي شده اند. در تپه " سنگ چخماق " در كنار جاده شاهرود به بسطام، آثار دوران نوسنگي به صورت خانه هايي كه ديوار آنها با خشت و چينه ساخته مي شد و ساكنان خانه ها از طريق كشاورزي و دامداري غذاي مورد نياز را تامين و از ظروف ساده سنگي و سفالي استفاده مي كردند. شناسايي شده است. نظير چنين آثاري، از محل باستاني " خوريان " واقع در جنوب غربي شاهرود نيز به دست آمده است. در ساير قسمتهاي ايران، ازجمله كرمان در محلهاي باستاني " تل ابليس " در دره مشيز " تپه يحيي " در دره سوغان، نزديك روستاي دولت آباد نيز آثار دوران نوسنگي شناسايي شده است. در جلگه مرودشت فارس نيز آثار به دست آمده از تپه هاي " گپ " ، " جاري " ، " نخودي " ، " موشكي " و " باكون " ،آثار اين دوران مرود بررسي و مطالعه قرار گرفته است. همچنين، در اطراف شيراز و كازرون نيز آثار دوره استقرار در روستاها از محلهايي چون " جليان" ، " بيزدان " " كوتاهي " و " كازرون " شناسايي شده است .
1. " سه گردان "واقع در شمال غربي نقده در آذربايجان غربي.
2. " تپه گرد " در يك كيلومتري جنوب شرقي دهكده چله گاه در بخش لردگان بهبهان .
3. " تل تيموران " در يك كيلومتري مغرب قصبه كوشك ارسنجان فارس.
4. " تل شغا " نزديك شيراز.
5. منطقه دماوند، بررسي آثار دوران سنگ.
6. " تپه جمشيدي " در دشت خوا در دره نهاوند.
7. " قلعه رستم " از توابع بخش لرد جان در 82 كيلومتري جنوب غربي بروجن، بين دهكده سيله و جوانمردي.
8. " غار كربوتا" ،نزديك دهكده تازه كند، با آثار دوره نو سنگي.
9. " غار غلاباد " بين بوكان و مياندوآب، با آثار دوره فراپاينه سنگي.
10. " غار مزدوران " ، در مزدوران، نزديك مشهد،با آثار دوره نو سنگي .
11. پناهگاه سنگي " ملهان " در جنوب شاپور ( سلماس ) از دوره نو سنگي.
۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۰, سهشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظرات:
ارسال یک نظر