زن در اوستا
مقام زن چه در عصر اوستایی و زمان زرتشت و چه پیش از او در جوامع ایرانی محترم و با ارزش بوده است.البته با ظهور زرتشت و اصلاحات او چنان که از اوستا و قسمت های متقدم ان برمیاید.چون اموری دیگر مقام زن نیز مورد مورد اصول اصلاحی مصلح و پیامبر قرار گرفت.زن نیز دارای حقوقی بود برابر حقوق مرد و در همبودگاه (جامعه) میتوانست به همان اندازه ی که مرد ها موثر بودند موثر واقع شوند.
اراده زنان و دوشیزگان چه تا ان هنگام که در خانه پدری بودند و چه زمانی که شوهر میکردند استقلال داشته و قادر بود تا از روی خرد و درک واقعیات حقانیت خود را به ثبوت رساند و تحمیل کند.البته بهر اثر عوامل و علل بسیار پس از زرتشت به ویژه در زمان ساسانیان که همه چیز رو به نابودی رفت مقام اجتماعی زن و حقوقشان نیز دستخوش این نابودی و انحطاط شد و افسوس که دیگر زنان از مقام نخستین برخوردار نبودند( اما هنوز با این حال در زمان ساسانیان ایران زمامداری دو شاه زن را تجربه کرد که باز نشان دهنده حقوق برابر با مردان در ایران است). و اما باین حال حقوق زنان و ازادگی بانوان را که درزمان اوستایی بوده باز نیز میبینیم.
در زمانی که در یونان باستان.روم.چین سومر بابل و هند و مصر و ... زنان از حقوق اجتماعی بی بهره بودند و در خانواده و اجتماع حقوقی نداشتند و تا اندازه ی زیادی مادون مردان بودند در ایران عصر اوستا میبینیم که مردان و زنان شانه به شانه ی هم از همه ی حقوق همبودگاهی یکسان بهره مند بودند.
درستی و راست پنداری است که افراد را از هم متمایز میکند .همه ی مردان و زنان درست اندیشه کوشا نیک کردار و ازاده در یک موقعیت همبودگاهی و زیستی قرار دارند.و زشت کرداری تنبلی و بدخیمی و راهزنی است که ملاک بی حقوقی در همبودگاه و کنار گذاشتن افراد میشود( نه زن یا مرد بودن) خواه این بدراهان زن باشند یا مردتفاوتی نمیکند.
در یونان باستان که مهد ازادی و تمدن بشری خواندنش زن هیچ مقام و موقعیتی نداشت در خانه ی پدر و در خانه ی شوهر چون بنده و کنیزی بود.پدر در زمان شوهر دادنش رای و خواست او را در نظر نمیگرفتو اصولا هیچ دوشیزه ای حق مداخله در سرنوشت خود را نداشت.صاحب اراده نبود و ارای پدر یا شوهران برای دختران و زنان اعم از خوب و بد حتمی الجرا بود.در هندوستان و یونان بسیاری دیگر از سرزمین ها و کشور ها نیز چنین کردار و رسمی جاری بود.اما با توجه به قسمت قابل توجهی از گاثاها یا سرود های زرتشت برای ما به یادگار مانده و یکی از کهن ترین سرودهای پیامبر است ما با وضوح و روشنی به اندیشه و عقاید وی درباره ی ازدواج و اراده و ازادی دوشیزگان در گزینش شوهر پی میبریم و اگاه میشویم در عصر اوستا اموزش های اوستا تا چه اندازه برای زنان تاثیر داشته ودر تایید این بخش کهن در اوستا نظایر بسیاری میتوان یافت که زنان و مردان از برابری عملی برخوردار بوده اند.موضوع یسنا هات پنجاه و سوم عروسی دختر زرتشت است و زرتشت درین مجلس عروسی خطابه بسیار جالبی برای گروه باشندگان و خطاب به پسران و دختران میفرماید که با توجه به ترجمه ازاد گفته میشود.
زرتشت میفرماید:
بزرگترین راه و پاکیزه ترین روش زندگی در راست کرداری.راست گفتاری و راست پنداری است .خداوند به من که زرتشت هستم زندگی و نام جاودانی بخشید چون که ازین فروزه های مزدا داده پیروی کردم و به همه ی کسانی نیز که گفتار کردار و اندیشه ی نیک را پیروی کنند این چنین هدیه ای بخشوده خواهدد شد.برای جلب رصایت خداوند لازم است با رضایت و تمایل برای نفس نیکی و خوبی اندیشه و گفتار و کردار نیک را سرمشق قرار داد.چون نیایش و عبادت و ستایش خداوند جز از این ره یعنی پیروی کردن با خواست. و میل فردی از نیک کرداری و نیک گفتاری و نیک اندیشی میسر نیست.و برای تحقق همین اصل است که کیگشتاسپ و پسر زرتشت سپنتمان برای انتشار ایین مزدایی مرا یاری میکنند.
این مقدمه ای بود بر یسنای پنجاه و سوم که پس از ان زرتشت جوانترین دختر خود را در مجلس عروسی مخاطب قرار داد.پدر برای دخترش شوهری گزین کرده که در منش و کنش بی بدیل است اما بااین وصف به هیچ روی نمیخواهد که دختر بدون اندیشه و تامل خواست او را بپذیرد و گفتارش چنین است:
اکنون تو ای پوروچیستا که از دودمان سپنتمان و جوانترین دختر زرتشت هستی من از روی پاکی و راستی و نیک منشی و راستی و نیک منشی جاماسپ را که از راست کرداران و پشتیبانان ایین راستی است برای همسری تو برگزیدم پس اکنون برو و درین باره بیاندیش و خردت را راهنما قرار بده و پس از موافقت به مراسم مقدس ازدواج بپرداز.
جاماسپ درین مجلس نیز به سخن امده و میگوید:با راستی و درستی پوروچیستای جوان را ان سان به راه حقیقی زندگی در پرتوی ایین اموزش دهم که نسبت به پدر و شوهر و برزیگران و همهی مردم دیگر وظیفه شناس و خدمتگذار باشد.باشد که خداوند در پرتوی خدمت به مردم برترین پاداش ها را نصیب وی کند.
پس زرتشت دوباره درین مجلس به سخن میاید و برای باشندگان به ویژه پسران و دختران جوان خطابه ای ایراد میکند: ای دختران و پسران جوان که در استانه ی زمدگی زناشویی هستید اکنون اگاهتان میسازم و پندم را در خاطر نقش کنید و از یاد مبرید.با ک.شش و همت در زندگی از راه راستی رهسپار باشید.هریک از شما باید در کردار و گفتار و تنیشه ی نیک از دیگری پیشی جوید.پندتان میدهم تا پیرو این را باشید و هر یک در زندگی رفتاری پیشه کنید تا ان دیگری خوش و خرم باشد.
در گاتها چند جایی دیگر نیز اشاره هایی است به ازادی زنان و محترم بودن حقوقشان و برخورداری حقوقشان از حق رای و حفظ اراده.چنان که در بخش گذشته دیدید در ایین زرتشت اصل اختیار ادمی مقدس و قابل احترام است.چنان که در پژوهش های پیشین گذشت یکی از مقوله های مهم در نواوری های زرتشت حل مسایل شر و اصالت اختیار در افراد است.
بنا بر اگاهی های به دست امده و مدارک اریای های غیر ایرانی و همچنین چینی ها و هندی ها و یونانی ها برای زنانشان هیچ حقوقی قایل نبودند و زن جنبه ی کاملا اقتصادی داشت و وسیله ای بود برای تولید کودک و کارهای سنگین.در یونان و روم و هند باستانی زنانی که چند بار دختر میزاییدند مفلوک ترین افراد محسوب میشدند.چون هر پدری شدیدا خواستار فرزند پسر بود.زنان عصر اوستایی از همهی حقوق همبودگاهی چون مردان برخوردار بودند و در رزم و بزم و کار داخل و خارج خانه هم شان مردان فعالیت میکردند و موظف بودند تا در تبلیغ دین راستی و بهی نیز اقدام کنند.
در همه ی بخش های اوستا نام زنان و مردان نیک روش و پارسا در ردیف هم امده است و به همان اندازه زنان و مردان بد راه و معاند راستی نیز با هم نکوهش شده اند.درجایی درخواست یاری و یاوری میشود از برای همه ی ان کسانی که پیرو راستی هستند از برای مردان و زنان و دختران و پسران و برزیگران و ... در راه تبلیغ نیکی و پراکندن راه و روش درست زندگی تنها مردان وظیفه ندارندبلکه زنان نیز موظفند در.در همبودگاه ما هم مردان موظفند و هم مردان چون در موقعیت همبودگاهی حقوقی و مقام با یکدیگر برابرند.
انچه را که زن یا مردی دانست که درست و نیک است انگاه باید ان را به کار بندد و دیگران را نیز بیاگاهاند تا ان را به کار بندد انچنان که هست.
چنین که دیددید زن در اوستا وزنه ای قابل تقدیر است زن صاحب اراده بود و اراده اش و خواستش مشروع و محترم شمرده میشد.دوشیزگان در خانه ی پدری از همه ی حقوق و امکانات برخوردار بودند و پدر و مادرشان بدون خواست انان نمیتوانستند چیزی را به انان تحمیل کنند.
۱۳۹۰ خرداد ۱, یکشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظرات:
ارسال یک نظر