كهنترين شواهد مربوط به حضور زرتشتيان را در دمشق، Berossus، مورخ بابلي، فراهم آورده است كه ميگويد دمشق يكي از شهرهاي امپراتوري هخامنشي بود كه اردشير دوم (358-404 پ.م.) تنديسي از آناهيتا (Anaitis) را در آن برپا ساخته بود. معبدي كه در آن تنديس ياد شده نصب گرديده بود، احتمالاً بيرون از شهر و در نزديكي يكي از رودهايي كه از كوههاي لبنان جاري ميشد و كرانههاي آن مكان مناسبي براي پرستش يك ايزد رودخانهاي بود، قرار داشته است.
بنيانگذاري پرستشگاه مذكور نشان دهندهي حضور شمار فراواني از مستعمرهنشينان پارسي در اين منطقهي بارخيز و جذاب است. واقعيت ديگري كه اين موضوع را ثابت ميكند، آن است كه در زمان فتوح اسكندر، استثنائاً، اين بخش از سوريه تحت حاكميت يك فرماندار پارسي بود و نه بومي.
سپس، Polyaenus، مورخ رومي، از نيرنگي كه شاه سلوكي، آنتيوخوس يكم، براي ربودن دمشق از كف نيروهاي بطلميوسي به كار بسته بود، سخن ميگويد. اين رويداد ممكن است در 274 پ.م. از رخ داده باشد. ميتوان پنداشت كه آنتيوخوس، كه خود يك نيمه ايراني بود (مادرش Apamaa يك نجيبزادهي بلخي بود) و سربازاني ايراني در سپاه خويش داشت، با جشنهاي بزرگ زرتشتي آشنايي داشته، و گويا يكي از آنها، قرار بوده در همان زمان برگزار شود. بر اين اساس، آنتيوخوس به سپاهياناش و همهي ساكنان حومهي شهر فرمان داد كه دست و دلبازانه اين جشن «پارسي» را برگزار كنند. فرمانده مصريان بطلميوسي حاكم بر دمشق، با آگاهي يافتن از برگزاري اين جشن و شادماني در پشت باروهاي شهر، از هشياري و مراقبت خود كاست، كه در پي آن، آنتيوخوس قادر به غافلگير ساختن نيروهاي مصري و تسخير شهر شد.
مدركي در دست نيست كه نشان دهد جمعيت زرتشتي تا چه زماني در دمشق به بقاي خود ادامه داده است. اما به طور كلي آشكار است كه فرزندان مستعمرهنشينان پارسي در سرزمينهاي غربي امپراتوري پيشين هخامنشي، هويت قومي و دين خويش را به طور محلي تا سدههاي سوم و چهارم ميلادي و در برخي مناطق حتا تا سدهي ششم ميلادي حفظ كرده بودند. *
* M. Boyce, “Damascus”, in Encyclopaedia Iranica, vol. 6, 1993, p. 626
۱۳۹۰ تیر ۱۱, شنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظرات:
ارسال یک نظر