انگارههاي مربوط به عناصر طبيعي در دين ماني، دقيقاً آموزههاي ثنوي، و به طور غير مستقيم، انگارههاي اقتباسي اين دين را باز ميتاباند. در آموزههاي ماني عناصر طبيعي به دو دستهي مخالف تقسيم ميشوند: گروهي كه متعلق به جهان نور (كون منير) هستند و دستهاي كه از آن پادشاه تاريكي (كون مظلم) اند. كشور يا بهشت روشني (جنان نور)، نامخلوق و جاودانه است و از پنج عنصر روشني تشكيل يافته است: اثير (يا زفير، پارسي ميانه fraawahr، پارتي ardaaw frawardin، عربي: نسيم)؛ باد (پارسي ميانه و پارتي waad، عربي: ريح)؛ نور (پارسي ميانه و پارتي roshn)؛ آب؛ و آتش (پارسي ميانه و پارتي aadur؛ عربي: نار). اين عناصر جايگاه خداي نيك، پدر بزرگي (زروان) و پنج امهرسپند مانوي (پارتي panj roshn) هستند. پسران يا زرههاي انسان نخستين، اُهرمزدبغ، نيز در اين عناصر ساكناند. اهرمزدبغ از پسران خويش براي نبرد با شاهزادهي تاريكي، اهريمن، بهره برد اما در پي پيكاري شوم، نبرد را باخت.
دوزخ تاريكي، كه بر آن ديو (demon) فرمان ميراند، از پنج قلمرو تشكيل يافته است كه هر يك از آنها از يكي از عناصر تاريكي ساخته شدهاند. آنها يا به صورت همتاهاي تاريك عناصر روشني، مانند اثير تاريك، باد تاريك، و جز آن، يا به صورت عناصري پليد شناخته ميشوند: دود (عربي: ضباب)، حريق، سموم، زهر، تاريكي.
بهشت روشني با "جو نور" احاطه شده و از پنج نيروي ذهني تشكيل يافته است: خرد (پارتي baam)، دانش (پارتي manohmed)، هوش (پارتي osh)، انديشه (پارتي andeshishn)، تفكر (پارتي parmaanag). اين نيروها خود هستي پدر بزرگي، گوهر روح، و اندامهاي "خرد بزرگ" ايزدي را نيز تشكيل ميدهند. از آن جا كه معناي اين اصطلاحات ياد شده در زبانهاي گوناگون كاملاً مطابق با يكديگر نيست، دانشمندان در تعبير و تفسير آنها دچار چند دستگياند.
مطابق اسطورهي آفرينش مانوي، روح زنده (مهر ايزد)، انسان نخستين، اُهرمزدبغ، را از ورطهي دوزخ نجات داد. سپس به نيروهاي تاريكي تاخت و آنها را شكست داد و جهان مادي را از لاشهي ديواني كه كشته بود به وجود آورد و هشت زمين را از بدن آنان و ده آسمان را از پوست آنان پديد آورد. او خورشيد و ماه را از نورهاي آلوده نشده و ستارگان را از نور تا حدي آلوده شده ساخت. بدين ترتيب، ايزدي از سرزمين روشني (روح زنده، مهرايزد) از ماده (هيولي)، كه برابر با تاريكي و شرارت است، و اعراض و پديدارهاي جوهرهي جهان مادي، براي آفرينش جهان مادي، كه در نفس خود حاوي شرارت است، استفاده كرد. سپهرهاي دنيوي، در اين مفهوم كيهانزايانه (cosmogonical) مادي هستند، اما آب و هوا غير مادياند. برخلاف دين زرتشت، عناصر طبيعي در دين ماني تجليات ذاتي ايزدي نيستند، بل كه نامخلوق، و بنيانهاي ازلي روشني و تاريكي هستند. اين عناصر، با بنيانهاي كيهانزايانهاي دينهايي كه كيش ماني از آنها ملهم شده است، مطابق نيستند. *
* M. Shaki, s.v. "Elements II", in Encyclopaedia Iranica, vol. VIII/4, 1998
۱۳۹۰ تیر ۱۰, جمعه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظرات:
ارسال یک نظر