۱۳۸۹ دی ۲۹, چهارشنبه
عکس» دریاچه هامون در استان سیستان و بلوچستان
دریاچه هامون سومین دریاچه بزرگ ایران پس از دریاچه خزر و دریاچه ارومیه است . این دریاچه از سه دریاچه کوچک تشکیل شده است که در زمان وفور آب به هم متصل می شوند و دریاچه هامون را که تشکیل می دهند و بزرگ ترین پهنه آب های شیرین سیستان ، نقش اساسی در زندگی مردم منطقه داشته ، علاوه بر اثرات مثبت طبیعی ، اقتصادی و اجتماعی آن ، در دین زرتشت نیز تقدس خاصی دارد .
در دشت سیستان یک سری فرورفتگی ها و چاله های طبیعی وجود دارد که در ماه های مختلف به دریاچه و باتلاق و نیزار تبدیل می شود و به سه قسمت سابوری ، پوزک و هامون تقسیم می شود . وسعت کل هامون ها در زمان پرآبی ۵۶۶۰ کیلومتر مربع است که از این مقدار ۳۸۲۰ کیلومتر مربع متعلق به ایران است . با این اوصاف ، دریاچه هامون وابسته به رودخانه هیرمند می باشد و این وابستگی باعث شده تا هر گونه نوسانات در میزان آب آن ، مشکلاتی را برای کل سیستم بوجود آورد .
رودخانه هیرمند شریان اصلی ورود به هامون و همچنین رودخانه های خاشرود ، فراه ، هاروت رود ، شوررود ، حسین آباد و نهبندان به هامون می ریزند .
تیمورلنگ نیز از این دریاچه چنین یاد می کند : امیر سیستان مرا سوار بر کشتی کرد و روی دریاچه هامون گردش داد و به من گفت که در دوره رستم وسعت این دریا بیش از این بود که می بینی .
مولف حدود العالم می نویسد : دریای زره به سیستان است که گرد آن سی فرسنگ است ، اندر پهنای او هشت فرسنگ و گاه آب این دریا چندان بود که از رودی خیزد که از کرمان بگذرد و به دریای اعظم ریزد .
در سیستان دریاچه و رودخانه ی فصلی هامون و ذخایر چاه نیمه ، از اهمیت ویژه ای برخوردار است . حوزه هامون هیرمند ، دارای وسعت 34273 کیلومتر مربع است که 5/74% سطح حوزه آب ریز در سطح استان است . رودخانه هیرمند و چاه نیمه ، منبع اصلی تامین آب دشت سیستان و در حقیقت شاهرگ حیاتی منطقه سیستان است که از کوه های هندوکش و ارتفاعات بابایغما در چهل کیلومتری غرب کابل ، در افغانستان ، سرچشمه می گیرد و پس از طی مسافت 1050 کیلومتر ، وارد خاک ایران می شود . این رودخانه در مرز جریان پیدا می کند و پس از انشعاب شاخه های شیردل و نیاتک از آن ، وارد خاک افغانستان می شود ، شاخه دیگر در ناحیه جنوب شرقی خاک سیستان پس از انشعاب از طریق سد کوهک در جهت شرقی غربی ، مستقیماً وارد خاک این منطقه می گردد و در محل سد زهک دو شاخه اصلی ، در همان جهت ادامه مسیر می دهد . سد سیستان و پل نهر آب بر این شاخه ( که از طریق چاه نیمه تامین می شود . ) تعبیه شده است . این رودخانه ، نهایتا در محل لورگ باغ وارد دریاچه هامون می گردد .
کشور ایران به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی و زمین شناختی فلات ایران از تعداد و تنوع بسیار بالای اکوسیستم های تالابی برخوردار است به طوری که از ۳۹ محیط تالابی تعریف نشده به جز یک مورد ، مابقی در ایران یافت می شود . بالغ بر ۲۷۰ تالاب در کشور ما وجود دارد که ۸۰ مورد آنها از وسعتی درخور توجه برخوردار هستند که می توانند در سطح بین المللی نیز مطرح باشند اما تنها ۲۲ تالاب کشور در سایت رامسر به عنوان مهمترین تالاب های بین المللی به ثبت رسیده است که به رغم اهمیت بالای این ۲۲ منطقه در سطح جهان و قرار گرفتن اکثر این مناطق در فهرست مناطق چهارگانه و تحت الحفظ سازمان حفاظت محیط زیست ، هیچیک از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست . ۷ تالاب از سوی دبیرخانه کنوانسیون رامسر در فهرست مونتروی کنوانسیون به عنوان تالاب های در معرض تهدید و تخریب ثبت شده ، در حالی که تعداد واقعی تالاب های در شرف نابودی کشور رقمی بیش از این است .
دریاچه هامون به عنوان هفتمین تالاب بین المللی جهان و بزرگ ترین دریاچه آب شیرین کشور تقریباً برای همیشه از روی نقشه جغرافیایی پاک شد . دریاچه ای که تا کمتر از دو دهه قبل هر ساله پذیرای بیش از یک میلیون پرنده مهاجر بود . با نابودی هامون ۱۵ هزار صیاد بیکار شدند و زنانی که با بهره گیری از نی های دریاچه به تولید صنایع دستی اشتغال داشتند منبع درآمد خود را از دست دادند . دامداران سیستانی با ۱۲۰ هزار رأس گاوی که تا دیروز در ۷۰ هزار هکتار از اراضی دریاچه چرا می کردند مهاجرت کردند و ۸۰۰ روستا تحت تاثیر هجوم شن های روان دریاچه قرار گرفته است . دریاچه ای که سالانه ۱۲ هزار تن ماهی از آن صید می شد امروز یک بستر خشک و تفتیده است . شاید اگر مطالعه دقیقی صورت می گرفت مشخص می شد که نابودی هامون بزرگ ترین پدیده پناهندگی و آوارگان زیست محیطی در کشور را رقم زده است . خشکسالی های سال های اخیر و عدم پایبندی افغان ها به رای کمیسیون دلتا ( کمیسیون دلتا متشکل بود از کارشناسان سه کشور کانادا ، آمریکا و شیلی که روی رودخانه هیرمند کار کارشناسی انجام دادند ) و قرارداد ۱۳۵۱ دولت ایران و افغانستان مبنی بر آزادسازی ۲۶ متر مکعب آب در هر ثانیه در رودخانه هیرمند و ضعف روابط دیپلماتیک دولت ایران در حل این معضل ، جملگی باعث شد تا امروز هامون چشم انتظار قطره ای از آب هیرمند باشد .
نام دریاچه هامون در اوستا " کانس اویا " آمده و در پهلوی " کیانسی " و در کتب فارسی " کانفسه " و در شاهنامه فردوسی " زره " آمده است . در یشت نوزدهم که نام زامیادیشت معروف است ( بند 66 ) آمده است که مرکزیت دین زرتشت ، سرزمین های پیرامون دریاچه کیانسیه است و گاهی با کلمه ( آپ ) آمیخته و بصورت ( کیانسی آپ ) آمده است . هامون اسمی است که بعد ها به این دریاچه داده شد . سابقه تاریخی این دریاچه نشان می دهد که در ایران قدیم از لحاظ مذهبی دارای تقدس بوده ، چنانکه استاد پورداوود می گوید : شرافت هامون در این است که در آینده سه پسر از پشت پیغمبر ( زرتشت ) از کنار آن ظهور خواهند کرد که هر یک به فاصله هزار سال از همدیگر پا به عرصه وجود خواهند گذاشت . بدین ترتیب بنا به تفصیل کتب تاریخی ، فروهر ها برای نگهداری نسل آینده زرتشت به دریاچه کیانسی ( هامون ) گماشته شده اند .
بنابر روایات مذهبی زرتشتیان ، عالم از بدو خلقت روح تا پایان به دوازده دوره هزار ساله تقسیم می شود که دهمین هزاره ( هزاره هوشیدر ) سپس ( هزاره هوشیدر ماه ) و در آخر ( هزاره سوشیانت ) است .
گذشته از کتب پهلوی ، به تکرار در خود اوستا ( کانس اویا ) یا دریاچه هامون محل ظهور سوشیانت خوانده شده و در فقره های 92-96 زامیادیشت آمده که سوشیانت پیک اهورامزدا پسر ( ویست تئوروئیری ) بدان هنگام که از آب کیانسی بدر آید ، گرزی پیروزمند در دست دارد .
در فقره 66 زامیادیشت چنین آمده است : فر کیانی ، از آن کسی است که شهریاری وی از آنجایی که رود هیرمند ، دریاچه کیانسیه ( هامون ) را تشکیل می دهد ، برخاسته است . آنجایی که کوه اوشیدم جای دارد و از گرداگرد آن آب بسیار از کوه ها سازیر شده است .
بسیاری از محققان معتقدند که کوه اوشیدم یا اوشیدر در سیستان است و جایی که رود هیرمند ، دریاچه هامون را تشکیل داده همانا کوه خواجه است . زیرا در دشت سیستان غیر از کوه خواجه ، هیچ پشته سنگی دیگری وجود ندارد تا هیرمند بر پیرامون آن بریزد . بنابراین کوه خواجه از روزگاران گذشته و از عهد بززگی و سرافرازی ایران ، پرستشگاه پاک دینان و مسکن پارسیان و جایگاه عبادت بزرگان دین مزدیسنا بوده و امروز نیز نزد مردم مسلمان سیستان از قداست خاصی برخوردار است . به عبارتی جشن های نوروزی کوه خواجه که بسیاری به آنها اشاره دارند ، شاید ریشه ای در زمان باستان داشته باشد ، از زمانی که معتقدان زرتشتی به انتظار ظهور سوشیانت در آن جمع می شده اند و تا به امروز نیز باقی مانده است . در زمانی نه چندان در آیین بعضی از مردم سیستان که در آبادی های کنار دریاچه هامون خانه داشتند ، این بود که شبی که فردایش نوروز بود ، دختر زیبایی را بر اشتری آذین شده سوار می کردند و به کنار دریاچه می بردند . در آنجا گروه مردان دور از اجتماع زنان و دختران به کناری می رفتند و به شادی و ساز و آواز می پرداختند و زنان دختر زیبا را که اوشیدر نام نهاده بودند ، برهنه داخل آب می نمودند و تا نیمه شب به رقص و ترانه خوانی و شور و نشاط می پرداختند . پس از آن دختر را به همان آیین به خانه باز می گرداندند . این رسم بی گمان اشارتی به باور های زرتشتیان دارد که ذکر می شود .
در مورد تولد سوشیانت ، موعود منتظر زرتشتیان ، گفته شده است که در آخر دوازدهمین هزاره ، دوشیزه ای از خاندان بهروز در دیاچه هامون خود را می شوید و آبستن می شود ، از او سوشیانت ، آخرین آفریده اهورامزدا ، روی به جهان خواهد نمود و چون به سن سی سالگی رسید امانت رسالت مزدیسنا به وی واگذار می شود . در آن روز خورشید در وسط آسمان بی حرکت می ماند و بدین وسیله ظهور سوشیانت به جهانیان بشارت داده خواهد شد .
irandeserts.com
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظرات:
ارسال یک نظر