بنایی است مربع مستطیل از آجر و گنبد ساده آجری . درازای بنا 16 متر و پهنای آن 14 متر است . درون بنا مربع شکل و دارای چهار طاق نما می باشد ، که بر روی ستون های مربع شکل تعبیه شده اند . طاق نماها جناقی و با نقاشی های محدودی در ازاره تزئین یافته است . محراب کلیسا نقاشی هایی به شکل ترنج های گوناگونی دارد و رنگ هایی که در گل های گوناگون ترنج به کار رفته ، سبز روشن و نارنجی روشن و در متن سرمه ای است . درب ورودی کلیسا چوبی و دارای تزئین های هندسی زیبائی است ، در محوطه کلیسا گورهائی وجود دارد که از سنگ های معمولی و رسوبی در ساخت آن استفاده شده و بر روی آنها صلیب هایی کنده شده است .بر روی درب ورودی کلیسا با خط ارمنی ، بوسیله تکه هایی بریده شده از نی ، که به شکل حروف درآورده و با میخ بر متن درب کوبیده اند ، چنین نگاشته شده است :
« این دربِ خانه حقیقی خداست ، که بر رسم یادبود از طرف اگالوس ملیک میرزا یانس به کلیسای مریم مقدس هدیه می شود . 1876 م . »
باوجودی که به دلیل قرار گرفتن اردبیل در مسیر جاده ابریشم ، این شهر از دیرباز محل آمد و شد بازرگانان و گردشگرانی از ادیان مختلف بوده ، اما ارتباط این شهر با مسیحیت به ادوار بسیار طولانی برمی گردد . در کتاب هایسماوورک ، کتاب ادعیه مشهور ارامنه ، دو اشاره و روایت در مورد اردبیل ذکر شده است . روایت اول در مورد مرگ اسقف ایرانی به نام آبراهام و اشاره دوم در مورد شهادت اسقف دیگر ایرانی به نام آنانیا است :
شهادت اسقف آبراهام ایرانی
این اسقف ایرانی اهل اردویل ( اردبیل کنونی ) بود و به دست گریگور روشنفکر قدیس به مقام اسقفی و اجتهاد رسیده بود . وی با شجاعت عجیبی در اردبیل به تبلیغ دین مسیحیت می پرداخت و عده زیادی را از دین زرتشت به مسیحیت هدایت کرد . تبلیغات شجاعانه اسقف آبراهام خشم موبدان را برانگیخت و آنان او را دستگیر کرده و به نزد موبد موبدان بردند و او را وادار کردند تا او را بکشد ، اما او از کتاب آسمانی سخن گفت و بر شاه ایران سابوسوس ( شاپور ) و موبد موبدان لعنت فرستاد که در همین حالت سر وی را از بدنش جدا کرده و به شهادت رساندند .
شهادت اسقف آنانیای ایرانی
اسقف آنانیای ایرانی با ورودش به شهر اردویل شروع به سرزنش زرتشتیان نمود ( آنان آتش را محترم میشمرند ولی نمی پرستند ) و آنان را به خداشناسی و ایمان آوردن به مسیح دعوت نمود . اهل شهر او را گرفته و آنقدر شلاق زدند که همه گمان کردند که او زیر ضربه های شلاق جان داده است به همین سبب جسد بی جان آنانیا را به گوشه ای انداختند . اما پس از گذشت مدتی آنانیا باز به هوش آمد و باز هم از خداشناسی و دیت مسیحیت سخن گفت و در همان حال به شهادت رسید .
ارامنه اردبیل
در اواسط قرن نوزدهم ، ارامنه تبریز به اردبیل مهاجرت کردند و در آنجا سکونت گزیدند . این عده از ارامنه صاحب مال و مکنت نبودند ولی در مقایسه با ارامنه سایر نقاط ایران از رفاه بیشتری برخوردار بودند . تعدادی از آنان صنعتگر بودند و بقیه نمایندگی تجارتخانه های مختلفی را به عهده داشتند و در میان مسلمانان اردبیل از جایگاه خوبی برخودار بودند . در فاصله سال های 1880 تا 1900 میلادی ، خاچاطور شهبازیان ، عمده التجار ارامنه در اردبیل ، روابط تجاری با روسیه را عهده دار بود و با تدبیر و متانت با مردم شهر برخورد می کرد . به همین جهت اهالی مسلمان و غیر مسلمان شهر اردبیل از او رضایت داشته و از نیک نفسی او بهره مند می شدند . ارامنه اردبیل با کمک خاچاطور شهبازیان صاحب کلیسا و مدرسه شدند و اگر چه این آثار کوچک هستند اما تا کنون موجودیت و اهمیت خود را حفظ کرده اند .
اگر چه ارامنه اردبیل در مورد تحصیل و شیوه های آموزشی نظریات اشتباهی داشتند و به همین دلیل بدون اطلاع از شیوه های جدید آموزشی مدرسه های خود را با شیوه قدیمی اداره می کردند ، با این وجود ارزش تحصیل را درک کرده اند و با تلاش دسته جمعی در نگهداری مدرسه و کلیسای خود کوشا بوده اند . گاه گاهی در صحنه مدرسه نمایشنامه هایی ترتیب می دادند و برای کشیش ، معلم ، سلمانی ، حمامی حقوق جداگانه پرداخت می کرده اند . از آنجا که در جمعیت ارامنه اردبیل تعداد دختر از پسر بیشتر است بیشتر شاگردان مدرسه ارامنه را دختران تشکیل می دادند . تا زمانی که راه آهن روسیه به تبریز امتداد پیدا نکرده بود زندگی ارامنه در اردبیل ادامه داشت اما به محض اینکه سیستم مواصلات و مراودات با خارج تغییر پیدا کرد جامعه ارامنه اردبیل به تدریج تقلیل یافت و بیشتر آنان به تبریز مهاجرت کردند زیرا مهم ترین عامل وابستگی ارامنه به اردبیل امتداد راه تجاری تبریز - باکو بود و ادامه بهره برداری از این راه تجاری عامل مشوقی بود تا ارامنه در اردبیل به زندگی خود ادامه دهند و بتوانند محرومیت های اجتماعی ، قومی و مذهبی خود را با دوری از همکیشانشان که در تبریز تعداد شان بیشتر بود تحمل کنند . کلیسای اردبیل در سال 1876 میلادی ( برابر با 1255 خورشیدی ) بنا شده است . این بنا با خرج خانواده گالوست میرزایان و اهتمام خاچاطور شهبازیان ساخته شد . تا سال 1944 میلادی این کلیسا فعال بوده و آخرین مراسم مذهبی و نماز جماعت در سال 1944 میلادی برابر با 1323 خورشیدی توسط کشیش وارطان ژاماگورسیان در آن انجام می شده است . از آن تاریخ به بعد به دلیل مهاجرت خانواده های ارمنی به تبریز و تهران انجام مراسم مذهبی در کلیسا تعطیل شده است . امروز که یک قرن از عمر بنای کلیسای مریم مقدس اردبیل می گذرد ، متعلقات کلیسا از جمله حمام و مدرسه بطور کامل از بین رفته و تنها بنای کلیسای رو به تخریب به حیات غیر فعال خود ادامه می دهد . در حال حاضر حتی یک خانواده ارمنی در اردبیل مقیم نیست . از سال 1370 کلیسای مذکور از طرف شورای خلیفه گری ارامنه آذربایجان در اختیار مدیریت میراث فرهنگی اردبیل قرار گرفت تا با کمک های مالی ارامنه این بنای تاریخی مرمت شود و با تغییر کاربری از فضای آن جهت استفاده های فرهنگی و هنری استفاده شود .
Wikipedia.org
۱۳۸۹ بهمن ۱۹, سهشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظرات:
ارسال یک نظر